تحقیقات نشان میدهد که اکثر کارآفرینان بهطور متوسط تقریباً ۶۰ ساعت در هفته را به کار خود اختصاص میدهند. این میزان ساعات کاری در زمان شروع یک کسب و کار جدید، به نظر منطقی و معقول میرسد. در حالی که در یک کسب و کار نوپا، کارآفرینان به تمام فرصتها برای پیشرفت میاندیشند و تا حد امکان ساعتهای بیشتری را به کسب و کار خود اختصاص میدهند.
اما با نگاهی دقیقتر به ساعات کاری بلند، متوجه میشویم که هنگامی که ساعات کاری به ۵۰ ساعت در هفته میرسد، کارایی و بهرهوری کاهش مییابد. و با افزایش ساعات کاری به بیش از ۵۵ ساعت در هفته، بهرهوری افراد به شدت کاهش مییابد. این کاهش بهرهوری کاملاً منطقی است. آیا فکر میکنید مریسا میر بعد از کار کردن ۱۰۰ ساعت در هفته همچنان قادر بود که کارهای بسیاری را انجام داده و به همان کارایی اولیه خود دست یابد؟
مطالعات نشان میدهد که کار کردن بیش از اندازه، به سلامتی افراد آسیبهای جدی وارد میکند. افراد با کار بیش از حد، مشکلات جسمی و روانی را تجربه کرده، غیبت از محل کار، جابجایی شغلی و کاهش کارایی را روبهرو شدهاند. این مسئله برای همه طرفین، یعنی کارفرما و کارکنان، مضر و زیانآور است.
بنابراین، به جای اینکه بهصورت بیاندازه و بدون وقفه کار کنیم، بهتر است به سوی تعادل میان کار و زندگی حرکت کنیم. با انعطاف در ساعات کاری، استراحت مناسب و استفاده بهینه از زمان، میتوانیم بهرهوری خود را افزایش دهیم و همچنان در جهت رشد و پیشرفت حرکت کنیم.
مشقت و کسالت در کار، مانند مهرههایی است که به سازگاری و عملکرد صحیح کل سیستم وابستهاند. اگر زیادهروی کنیم و مهمترین عنصر، یعنی خودمان را از بین ببریم، نه تنها کارامان کیفیت پایینتری خواهد داشت، بلکه خودمان نیز در معرض خطر قرار خواهیم گرفت. بنابراین، در مسیر بهسوی موفقیت و بهرهوری، توازن و هماهنگی کار و زندگی برای حفظ سلامت و ارتقای کیفیت کار، امری ضروری است.
بر اساس آمارهای جهانی، در گذشته، بهرهوری تقریباً ۹ برابر افزایش یافته است، در حالی که ساعات کاری تنها دو برابر شدهاند. این نشان میدهد که اکنون در جهان، تمرکز بر کاهش ساعات کاری و افزایش بهرهوری وجود دارد. به همین دلیل، نیازمندیم تا به جای صرفاً بحث درباره بهرهوری، آن را در عمل تجربه کنیم. به عنوان مثال، استیون آرستول در شرکت خود، ساعات کاری روزانه را به ۵ ساعت کاهش داد و با این اقدام، بهرهوری و عملکرد کارکنان را افزایش داد. در نتیجه، کارکنان به طور خلاقانهتر و کارآمدتری عمل میکردند و علاوه بر این، زمان بیشتری را برای خانواده، دوستان و تفریحات خود اختصاص میدادند.
از این رو، برای افزایش بهرهوری و کارایی کارکنان، لازم است که فرهنگ کاری در سازمان توسعه یابد تا کارکنان به جای تمرکز صرفاً بر پر کردن ساعات کاری، به نتیجه و بازدهی کار خود نیز اهمیت بدهند. در ادامه، سه راهکار موثری را که در یکی ازگروه کاری فناوری در اروپا به کار گرفته شده است، بررسی خواهیم کرد.
این گروه فناوری با اتخاذ رویکرد منحصر به فرد، توانست بهرهوری گروه کاری خود را به سطوح بالاتری برده است. او از روشهای متنوعی برای افزایش بهرهوری استفاده کرده است.
اولاً، این گروه فناوری ساعات کاری گروه را به ۵ ساعت در روز کاهش داده است. این اقدام بهبود تعادل کار-زندگی اعضای گروه را تضمین میکند و باعث افزایش تمرکز و تمامکاری در این ساعات محدود میشود.
دوماً، این گروه فناوری یک برنامه سود مشترک را به گروه معرفی کرده است. در این برنامه، سود حاصل از فعالیتهای گروه به عنوان پاداش بین اعضا تقسیم میشود. این اقدام باعث تشویق اعضا به همکاری بیشتر، رشد و پیشرفت خود و گروه میشود.
همچنین، این گروه فناوری تکنولوژیهای روز را در گروه کاری خود به کار گرفته است. استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و نوآورانه، امکان انجام کارها با سرعت و دقت بیشتر را فراهم میکند و بهبود عملکرد و بهرهوری را به ارمغان میآورد.
به طور کلی، استراتژیهای این گروه فناوری برای بهرهبرداری بهتر از گروه کاری شامل کاهش ساعات کاری، معرفی برنامه سود مشترک و بهرهگیری از تکنولوژی روز است که باعث افزایش بهرهوری و ارتقای کارکنان و گروه میشود.
بهطور سنتی، زودتر به محل کار رفتن و تا دیروقت در آنجا ماندن بهعنوان راهی برای رسیدن به موفقیت شغلی شناخته میشود. اما آیا میزان ساعات کاری واقعا شاخص مناسبی برای اندازهگیری کارایی و بهرهوری است؟ این ادعا ممکن است برخی از افراد را مخالف خود کند.
در جهان امروز، کارایی، بهرهوری و راندمان کاری اهمیت بالایی دارند و برای رسیدن به موفقیت ضروری هستند. شرکتها و کارآفرینان هوشمند، با توجه به این اصل، در کسب و کار خود عمل میکنند و به تفکر روبهجلو میپردازند. استفاده هوشمندانه از اصل بهرهوری میتواند به پیشرفت در کار و تحقق بلندپروازیهای شغلی منجر شود.
اگر کارآفرینان موفق بتوانند بهرهوری را به کار بگیرند و با استفاده از این اصل، در کسب و کارشان پیشرفت کنند، همه افراد دیگر نیز میتوانند این اصول را در کار خود به کار ببرند و به موفقیت دست یابند. در دنیای امروز، تعیین میزان کارایی و بهرهوری به وسیله ابزارهای مدرن و متنوعتری صورت میگیرد که میتواند به صورت دقیقتری کمک کند.
بنابراین، به جای اتکا بر تعداد ساعات کاری، بهرهوری و کارایی بیشتر در همه جنبههای کار و فعالیت شغلی را هدف قرار دهیم. استفاده از روشها و اصول بهرهوری منحصر به فرد، مسیری برای دستیابی به موفقیت خواهد بود.