بازداشتهای فعالین مدنی، مانند فعالین محیط زیستی یا فعالین خیریه مثل جمعیت امام علی چه هدفی را دنبال میکند؟
این یادداشت پیش از این در شمارهی ۱۸۶ نشریهی خبرنامه نشریهی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف منتشر شده بود و با توجه به بازداشت مدیران جمعیت امام علی، که یک سازمان مردمنهاد فعال در امور اجتماعی ( و نه سیاسی) است، با اعمال کمی تغییرات، تصمیم به بازنشر آن گرفتم.
«آنقدر عزا بر سرمان ریختهاند که فرصت زاریکردن نداریم، پیام دقیق به ما رسیده است: خفه میکنیم. ما هم حاضریم! مگر قرار نیست که برای جامعه مدنی و آزادی بیان قربانی دهیم؟ حاضریم.» - هوشنگ گلشیری در مراسم تشییع جنازه محمد مختاری از قربانیان قتلهای زنجیرهای
دستگیری مدیران جمعیت خیریهی امام علی، صدور احکام زندان برای فعالین دانشجویی، بازداشت و احکام سنگین علیه فعالان مدنی، محکومیت شش فعال صنفی معلمان به زندان و شلاق، درخواست زهرا رهنورد از حصر برای آزادی فعالان زن زندانی، ۵۵ سال زندان برای ۳ فعال حقوق زنان در قرچک، حکم ۱۱۰ سال زندان برای ۷ فعال کارگری و ... تیترهای اخبار امروز ایران است. هر چند رسانههای رسمی به اصطلاح اصلاحطلب بسیاری از این اخبار را منتشر نمیکنند اما به لطف فضای مجازی آگاهی از فشارها بر فعالین مدنی امروز بیشتر از هر زمان دیگر است. این یادداشت در ادامه سعی بر ارائه پاسخ به این سوال دارد که «در شرایطی که مسئولان رسمی کشور میگویند کشور دچار جنگ اقتصادی است، فشارهای سیاسی و اجتماعی داخل از سوی حاکمیت چه دلیلی دارد؟» آیا مردمی که درگیر جنگ اقتصادی هستند و فشارهای شدید اقتصادی و معیشتی بر زندگیشان را متحمل میشوند، آیا باید برای فعالیتهای مدنی و نه حتی سیاسیشان نیز از سوی حکومت تحت فشار قرار بگیرند؟
مقابله با سازمانها و گروههای مردمنهاد
وجه مشترک تمامی بازداشتشدگان و قربانی فشارهای امنیتی بالا حضور آنها در یک گروه مدنی و فعالیتهایی است که به صورت مستقل در جهت ایجاد فضایی برای فعالیتهای صنفی یا اجتماعی خود انجام میدهند. تقویت این گروهها و فعالیتشان خارج از فضای حاکمیتی و تنها بر بستر اجتماع مردم باعث میشود تا بتوان با استفاده از ابزارهایی چون تشکلیابی و قدرتدهی به گروههای مستقل راه برای چنین فعالیتهایی در زمینهی سیاسی نیز هموار کرد. تجربهی کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعهای که امروزه در زمینهی توسعهی آزادیهای مدنی و نهادهای فراگیر سیاسی از ایران وضعیت بهتری دارند نشان میدهد که تشکلیابی و نهادسازیهای سیاسی مردمنهاد در نهایت منجر به فشار بیشتر به حاکمان برای تن دادن به مفاهیمی چون حاکمیت قانون و از بین بردن اندکسالاری است. با توجه به این مقدمات میتوان در نظر گرفت که فشارهای امنیتی بر روی فعالین صنفی یا اجتماعی به خاطر همین موضوع است:«هراس از شکلگیری نهادهای فراگیر سیاسی.»
تیشه به ریشهی «امید»
مفهوم «امید سیاسی» وجه تمایز میان فعالیتهای انسدادگرایانه و اصلاحجویانه در میان فعالین سیاسی و مدنی یک جامعه است. بدان معنا که تا زمانی که در میان افراد باور به تغییر در ساختارها از طریق فعالیتهای مدنیِ صنفی یا اجتماعی وجود داشته باشد، از طریق چنین فعالیتهایی در جهت تحقق مطالبات خود میکوشند و هر زمان که راه را بر انجام چنین فعالیتهای مسدود ببینند، سبب ناامیدی ایشان از نیل به مطالباتشان از راههای مسالمتآمیز و مدنی خواهد شد، در نتیجه تحقق این اعتراضات به شیوههای غیر مسالمتآمیز و غیرمدنی در بلندمدت صورت خواهد پذیرفت. در این مورد باید گفت که دستگاههای امنیتی حکومت بیتوجه به آینده و با برنامهریزی برای کوتاه مدت میکوشند با فشارهای این چنینی سبب ناامیدی فعالان مدنی از ادامهی مسیر اصلاحجویانهشان شوند و البته با توجه به بالابودن هزینهی فعالیتهای براندازانه و همچنین نامشخص بودن نتیجه در آن از انجام چنین فعالیتهای نیز منصرف شوند.
خفه نمیشویم
آنچه در بالا آمد کوششی بود در جهت آنکه ببینیم از حیث منافع اقتصاد سیاسی برای یک حکومت چه منافعی وجود دارد که فعالیتهای صنفی-اجتماعی کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان و حتی فعالان محیطزیست را سرکوب کند. اما برای پیشبینی واکنشهایی که این فعالان به اعمالی چون بازداشتها و صدور احکام سنگین خواهند داشت، کار سختتری در پیش داریم. برآیند گیری از علل اعمال این فشارها اینطور ایجاب میکند که فعالان مدنی تلاش کنند حتی با وجود فضای امنیتی با استفاده از ابزارهایی همچون فضای دیجیتال در جهت آگاهیبخشی و تشکلیابی هر چه بیشتر بکوشند. در مبارزه برای فعالان مدنی ابزار و انگیزهی اصلی آنها از ادامه راه باور به ثمربخش بودن تلاشها در این مسیر خواهد بود و بدیهی است که حکومتهای اندکسالار بکوشند تا این ابزار و انگیزهی اصلی را از فعالان بگیرند. «هر چند پیام اصلی این فشارها، بازداشتها، زندانها و شلاقها خفهکردن صدای رسای اعتراضات مدنی باشد اما خفه نمیشویم.»