Rezvanian International
Rezvanian International
خواندن ۵ دقیقه·۲ ماه پیش

دعوی قضایی Litigation به زبان ساده

https://www.digitalwarroom.com/blog/what-is-litigation
https://www.digitalwarroom.com/blog/what-is-litigation


دعوی قضایی اصطلاحی است که اغلب در زمینه اختلافات حقوقی می‌شنویم، اما واقعاً چه معنایی دارد؟ اگر تا به حال فکر کرده‌اید که وقتی کسی می‌گوید "اقدام قانونی انجام می‌دهم" یا "به دادگاه می‌روم" چه اتفاقی می‌افتد، به احتمال زیاد به دعوی قضایی اشاره می‌کند. این فرآیند بخشی اساسی از سیستم حقوقی است که برای حل اختلافات بین طرفین در برابر یک قاضی یا هیئت منصفه استفاده می‌شود.

در این مقاله، مفهوم دعوی قضایی، نحوه عملکرد آن، مراحل درگیر و آنچه می‌توانید انتظار داشته باشید اگر خود را در میانه یک اختلاف حقوقی بیابید، توضیح خواهیم داد. چه صاحب کسب‌وکار باشید، چه حرفه‌ای یا فقط کنجکاو در مورد قانون، درک دعوی قضایی می‌تواند به شما کمک کند تا با چالش‌های حقوقی احتمالی مواجه شوید.

دعوی قضایی چیست؟

دعوی قضایی به فرآیند حل اختلافات از طریق ثبت یا پاسخ به یک شکایت در سیستم دادگاه عمومی اشاره دارد. زمانی که افراد یا شرکت‌ها بر سر مسائلی مانند قراردادها، حقوق مالکیت یا ادعاهای جراحات شخصی اختلاف دارند، ممکن است تصمیم بگیرند اختلاف را به دادگاه ببرند. دعوی قضایی یک روش رسمی و ساختار یافته است که به هر دو طرف اجازه می‌دهد تا پرونده خود را ارائه دهند و سپس یک قاضی یا هیئت منصفه نتیجه را تعیین می‌کند.

برخلاف داوری یا میانجیگری (که شامل شخص ثالث بی‌طرف برای حل اختلافات خارج از دادگاه می‌شود)، دعوی قضایی کاملاً وابسته به دادگاه است و ممکن است فرآیندی طولانی و پرهزینه باشد.

چه کسانی در دعوی قضایی نقش دارند؟

چندین شرکت‌کننده کلیدی در فرآیند دعوی قضایی نقش مهمی دارند:

شاکی: فرد یا طرفی که شکایت را با دادگاه مطرح می‌کند.

متهم: فرد، شرکت یا نهادی که علیه آن شکایت شده است.

قاضی: شخصی که بر پرونده نظارت می‌کند، از اجرای قوانین اطمینان حاصل می‌کند و در مورد شواهد و استدلال‌های حقوقی حکم صادر می‌کند.

هیئت منصفه: در برخی موارد، گروهی از شهروندان که برای تعیین واقعیت‌ها و صدور حکم انتخاب می‌شوند.

وکلاء: وکلای مدافع شاکی و متهم که برای حقوق و منافع موکلان خود تلاش می‌کنند.

شاهدان و کارشناسان: این افراد ممکن است برای شهادت دادن یا ارائه مدارک به نفع یکی از طرفین فراخوانده شوند.

چرا افراد دعوی قضایی را انتخاب می‌کنند؟

افراد به دلایل مختلفی دعوی قضایی را انتخاب می‌کنند. گاهی اوقات این تنها گزینه باقی‌مانده پس از شکست تمام تلاش‌های دیگر برای حل اختلاف است. دلایل رایج عبارتند از:

اختلافات قراردادی: زمانی که طرفین بر سر مفاد قرارداد یا نقض آن اختلاف دارند.

ادعاهای جراحات شخصی: مواردی که در آن کسی به دلیل سهل‌انگاری دیگری آسیب دیده است (مانند تصادف‌های رانندگی، قصور پزشکی).

اختلافات مالکیت: بحث‌هایی بر سر مالکیت زمین، معاملات املاک یا مسائل زونینگ.

اختلافات کاری: مسائلی مانند اخراج ناعادلانه، تبعیض یا سرقت دستمزد.

اختلافات تجاری: اختلافات بین شرکا، سهامداران یا رقبا.

دعوی قضایی به طرفین درگیر اجازه می‌دهد تا یک شخص ثالث بی‌طرف، مانند قاضی یا هیئت منصفه، شواهد را ارزیابی کرده و بر اساس قانون تصمیمی عادلانه بگیرد.

مراحل دعوی قضایی

دعوی قضایی شامل مجموعه‌ای از مراحل است که بسته به پیچیدگی پرونده و رویه‌های دادگاه ممکن است متفاوت باشد. در اینجا یک مرور کلی از مراحل معمول آورده شده است:

پیش از دعوی قضایی

قبل از اینکه یک شکایت به‌طور رسمی مطرح شود، طرفین ممکن است تلاش کنند تا از طریق مذاکره یا بحث‌های حل و فصل موضوع را حل کنند. پیش از دعوی قضایی ممکن است شامل ارسال نامه‌های رسمی یا درخواست‌ها باشد، به امید اینکه از مراجعه به دادگاه جلوگیری شود.

ثبت شکایت

اگر مذاکرات ناکام بماند، شاکی یک شکایت حقوقی ثبت می‌کند و دلایل شکایت و درخواست‌های خود را بیان می‌کند (مثلاً جبران مالی یا دستور دادگاه). سپس متهم از طریق سندی به نام احضاریه رسماً اطلاع داده می‌شود.

پاسخ به شکایت

هنگامی که متهم شکایت را دریافت کرد، یک دوره مشخص (معمولاً 20 تا 30 روز) برای پاسخ دارد. این پاسخ به نام "جواب" شناخته می‌شود و ممکن است شامل دفاعیاتی علیه ادعاهای شاکی باشد. در برخی موارد، متهم ممکن است یک دعوای متقابل ثبت کند و به نوبه خود از شاکی شکایت کند.

کشف و تحقیق

کشف فرآیندی است که طی آن هر دو طرف مدارک و شواهد را جمع‌آوری می‌کنند. این ممکن است شامل درخواست مدارک، گرفتن شهادت (گواهی سوگند خارج از دادگاه) و تبادل اطلاعات مربوط به پرونده باشد. کشف به هر دو طرف این امکان را می‌دهد تا به حقایق دسترسی داشته باشند و استدلال‌های خود را بسازند.

مراحل پیش از محاکمه

پیش از محاکمه، وکلاء ممکن است درخواست‌هایی را برای حل مسائل حقوقی مطرح کنند. به عنوان مثال، یک درخواست برای رد دعوی ممکن است ادعا کند که پرونده باید به دلیل نداشتن شایستگی حقوقی رد شود. به طور متناوب، یک درخواست برای صدور حکم خلاصه می‌تواند از دادگاه بخواهد که بدون محاکمه به دلیل عدم اختلاف در حقایق، حکم را صادر کند.

محاکمه

اگر پرونده در طی کشف یا از طریق درخواست‌های پیش از محاکمه حل نشود، به محاکمه می‌رسد. در اینجا، هر دو طرف مدارک و استدلال‌های خود را به قاضی یا هیئت منصفه ارائه می‌دهند. محاکمه‌ها ممکن است از یک روز تا چند هفته طول بکشند، بسته به پیچیدگی پرونده.

در طول محاکمه، شاهدان برای شهادت فراخوانده می‌شوند، اسناد به عنوان مدرک ارائه می‌شوند، و وکلاء برای متقاعد کردن قاضی یا هیئت منصفه از موقعیت موکل خود بیانیه‌های افتتاحیه و پایانی ارائه می‌دهند. در پایان محاکمه، قاضی یا هیئت منصفه حکمی را صادر می‌کنند.

حکم و درخواست تجدیدنظر

پس از صدور حکم، دادگاه یک رأی نهایی صادر می‌کند. با این حال، طرف بازنده ممکن است حق درخواست تجدیدنظر داشته باشد، به این معنی که از دادگاه بالاتر می‌خواهد پرونده را برای هرگونه اشتباه حقوقی بررسی کند.

نتیجه گیری

دعوی قضایی یکی از ابزارهای اساسی برای حل اختلافات قانونی است و هرچند فرآیندی طولانی و پرهزینه است، به عدالت‌جویی و تصمیم‌گیری منصفانه کمک می‌کند.

Source: Digital War Room, Litigation Service

دعوی قضاییlitigation
دفتر رسمی داوری تجاری و دعاوی بین المللی RezvanianInternational.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید