هرچی دوست داری بنویس...
این راحتترین چیزی بود که میشد نوشت، تلاش کردم روی همان خط خاکستری کمرنگی که ویرگول همین اول کار نوشته هرچی دوست داری بنویس... بنویسم هرچی دوست داری بنویس...، مثل سرمشقهای کتاب بنویسیم کلاس اول دبستان...
از آنها که با خاکستری کمرنگ و با خط نستعلیق، یکی دوتا سرمشق، اول خطهای آبی آن کتاب کوچک میگذاشت و تو با دقت تمام تلاش میکردی روی همان سرمشق را پرکنی. یک طوری که انگار کار کار خودت باشد! بعدی را که خودت مینوشتی لزوما آنقدرها هم خوب نبود، شبیه آن خط نستعلیق قشنگ هم نبود ولی کار کار خودت بود مهم این بود که دیگر شروع کرده بودی...