ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا سخایی
محمدرضا سخایی
خواندن ۸ دقیقه·۱ سال پیش

چه بازیهایی بیشترین زمان برنامه نویسی رو داشتن؟

احتمالاً شما هم قبول دارید یکی از لذت بخش ترین کارهایی که یه برنامه نویس میتونه توش مشارکت داشته باشه، بازی سازیه. اون هم نه یه بازی ساده، یه بازی عظیم که سالها وقت صرف تحلیل و تست و پیاده سازیش شده و قراره به بخشی از تاریخ تبدیل شه. برای خود من هم اینطوری بود که تو دوره نوجوونی همیشه دوست داشتم توی تیم برنامه نویسی فیفا باشم و یه سری ازون باگهایی که همیشه روی مخم بود درست کنم. البته بازی سازی و game design اساساً نسبت به شاخه های دیگه یه کمی مهجورتره و لزوماً اون جذابیتی که به عنوان Player از یه بازی میبریم رو نداره. سر و کله زدن با کدها و تست چندین و چندباره و تحلیل و آنالیز و هزار تا کار دیگه توی یه تیم خیلی بزرگ، صبر و حوصله و تجربه بالایی میخواد که خودش یه بحث دیگه س. اما ازین حرفها که بگذریم، این بار خواستم به یکی از سوالایی که برای خودمم پیش اومده بود جواب بدم و این مطلب رو بنویسم که :
چه بازیهایی توی تاریخ گیم، طولانی ترین زمان کدنویسی رو داشتن؟


پیش بینی شما چیه؟ بریم ببینیم:

5- Final Fantasy XV

فاینال فانتزی نه فقط یه بازی، که یه پدیده سرگرم کننده جهانیه که میلیونها هوادار، فن پیج و افسانه درموردش ساخته شده. این ازون چیزاییه که باید به قول طرفدارا فاینال فانتزی باز باشی تا بفهمیش. اما، از ژاپنی جماعت کمتر از این هم انتظار نمیره. اینکه بشینه سالها با صبر و حوصله کاری رو به نحو احسنت انجام بده و درنهایت به یه شاهکار جاودانه برسه. اتفاقی که برای سری فاینال فانتزی هم افتاده و نسخه XV (15م!) این مجموعه، با صرف زمان 10 سال، رتبه 5م فهرست مارو به خودش اختصاص داده.

فاینال فانتزی جزو بازیهای اکشن نقش آفرینی به حساب میاد و به طور خیلی خلاصه داستان وارث یه تاج و تخته که الماسشو دزدیدن و حالا قراره برای انتقام گیری و بازپس گرفتن داراییش بره کلی مبارزه کنه و دشمنارو بکشه.

البته که همه بازیها داستانهای یه خطی این شکلی دارن اما وقتی بحث سناریونویسی، شخصیت پردازی و سایر جنبه ها و جزئیات هنری میاد وسط، تازه میفهمیم یه شاهکاری مثل فاینال فانتزی چه مرزهای بزرگی رو جا به جا کرده.

به جز این، نسخه 15م بازی هم با فروش بیش از 10 میلیون نسخه به یکی از پرفروش ترین بازیهای تمام دوران تبدیل شده تا به طور مشترک مورد استقبال گیمرها و منتقدها قرار بگیره.

  • زبان ساخت بازی : ++C (دیگه نبینم کسی c++ رو مسخره کنه)
  • موتور گرافیکی : Luminous (که منحصراً توسط خود شرکت سازنده بازی یعنی square enix ساخته شده)
  • فروش جهانی : بیش از ده میلیون
  • نمره منتقدین : 81/100 از طرف سایت metacritic


4- PREY

رتبه چهارم این فهرست اختصاص داره به بازی قدرنادیده PREY. احتمالا خیلی از کسایی که بازیهای شوتر اول شخص رو با سری Call Of Duty میشناسن، کمتر اسمی از PREY به گوششون خورده، اما این بازی یکی از بهترین نمونه های این سبک به شمار میره و البته که بازخوردهای بسیار خوبی هم از منتقدا و گیمرهای حرفه ای گرفته. لذا قبل از هرچیز به عنوان یه گیمر پیشنهاد میکنم حتماً این بازی مربوط به سال 2017 رو یه دور تست کنید. اما فارغ از اینها، نکته خفن ماجرا اینه که تیم طراحی بازی و کمپانی Arkane Studio چیزی درحدود 11 سال صرف طراحی این بازی کردن. 11 سال واقعا شوخی نیست و یه بخش مفیدی از عمر آدمیزادو شامل میشه اما کمالگرایی و وسواس این تیم، که البته نتیجه بخش هم بوده وادارشون کرده که این همه زمان رو صرف طراحی این بازی کنن.

بازی به طور خلاصه داستان یه عده آدمه کنجکاوه که تصمیم میگیرن برن فضا و یه ایستگاه فضایی جدید رو کشف کنن و به مرور شخم بزنن تا از ته و توی همه چیزش سردربیارن (که این بخش شخم زدنش به عهده ماست). حالا این وسط با کلی موجود عجیب و دشمنان متخاصم و اینها هم روبرو میشن که طبیعیه اما، از لحاظ بکر بودن موضوع و محیط بازی و روند داستان واقعاً نوآوری های زیادی وجود داره که آدمو کنجکاو میکنه حداقل تو عالم گیم هم که شده یه بار یه ایستگاه فضایی رو از نزدیک ببینه. نه؟

  • زبان برنامه نویسی : ++C (حال میکنید؟)
  • موتور گرافیکی : Cry Engine (برای توسعه) و id Tech 5 (برای تکمیل نهایی بازی)
  • فروش جهانی : بیش از هفت میلیون (غیررسمی)
  • نمره منتقدین : 82/100 و تو همین مایه ها


3- Diablo III

جونم به استودیوی Blizzard که اسمش کلا دهن پرکنه و احتمالا همه مون از بدو طفولیت که با کامپیوتر آشنا شدیم، اول اسم Blizzard رو دیدیم، بعد وارکرفت و بعد ویندوز. اما Blizzard به جز مجموعه عظیم Warcraft که فقط یه کتاب باید درموردش نوشت، شاهکار دیگه ای به اسم Diablo رو خلق کرده که توی همون سبک و سیاق قرار میگیره و به اصطلاح مربوط به ژانر Hack and Slash ه. اما بد نیست بدونید که قسمت سوم این بازی با فروش 3.5 میلیون نسخه ظرف 24 ساعت تا مدتها رکورد پرفروش ترین بازی تاریخ در یک روز رو در دست داشته و با فروش 12 میلیون نسخه پرفروش ترین بازی سال 2012 شده. که البته با احتساب فروش نسخه های تکمیلی ش (فقط تا سال 2015)، این رقم همینطور بالاتر و بالاتر میره.

حالا فکر میکنید چندسال زمان صرف طراحی این بازی شده؟ 11 سال. به نظرتون ارزششو نداره؟

  • زبان برنامه نویسی : C++ (جونم)
  • موتور گرافیکی : Custom 3d engine (موتور گرافیکی ای که خود blizzard به صورت اختصاصی برای این بازی ساخته)
  • فروش جهانی : بیش از سی میلیون (تا سال 2021)
  • نمره منتقدین : 88/100 از metacritic


2- Mother

در دورانی که بشر هنوز به گیم به مفهوم امروزیش اعتقاد نداشته و وقتشو سرگرم کشف نفت و جنگ و کشورگشایی و این مسخره بازیا میکرده، یه عده آدم خلاق و دلسوز ژاپنی، با چشمهای ریزبینشون تصمیم گرفتن 12 سال صرف ساخت یه بازی به اسم Mother بکنن که مخصوص کنسول Nintendo بوده. حالا داستان بازی چیه؟ هیچی.. شما یه مبارز دوبعدی هستی! که با شمشیر و چوب و این چیزا میری یه سری جک و جونور رو میکشی، از جادو استفاده میکنی، یه کم از خونت کم میشه، بعضی وقتا میمیری و خلاصه که مراحل رو رد میکنی و بازی تموم میشه.

حالا اگه شما اسم بازی رو سرچ کنی و عکساشو ببینی میگی مگه میشه کسی بشینه اینو بازی کنه؟ بله و جالبه بدونید که این بازی انقد طرفدارای زیادی داره که حاضر بودن برای ساخت نسخه های بعدیش کلی طومار و امضا و پول جمع کنن و به اصطلاح حمایت مادی شو به عهده بگیرن تا میراث بازی حفظ بشه. حالا چطوریه که امروز mother به عنوان یه بازی کالت و کلاسیک شناخته میشه سوالیه که جوابش بعد از یه دور بازی کردن به دست میاد، به علاوه درنظر گرفتن سال ساخت بازی، تأثیری که روی بازیهای نسل بعد از خودش مثل همین سری Final Fantasy گذاشت و البته ایده های گوناگونی که توی قصه و روند بازی به وجود آورد.

بماند که اصلا بحث فرهنگی بازی سازی توی ژاپن، اونم توی دورانی که کشور با هزارتا بدبختی اقتصادی روبروئه و به نظر اولویت های دیگه ای داره چقد کار خفن و جالبیه. اونم وقتی که این همه سال صرف ساخت بازیهایی مثل super Mario ، castelvania و همین mother کنی که همه شون امروزه به عنوان شاهکارهای بازی سازی شناخته میشن.

  • زبان برنامه نویسی : Assembly و C
  • موتور گرافیکی : اون موقع موتورگرافیکی اصن به مفهوم امروزی وجود نداشته (ولی باز با اینحال یه چیز اختصاصی درست کردن)
  • فروش جهانی : نامشخص (احتمالا به خاطر زمان ساختش، اما اگه برم ژاپن حتماً میپرسم)
  • نمره منتقدین : 89/100 از metacritic


1- Duke Nukem forever

و بالاخره رتبه 1 این فهرست میرسه به Duke Nukem III : forever

قبل از معرفی بازی، متأسفانه باید بگم که این بازی علی رغم 15 سال (معادل پانزده سال!) زمانی که صرف تولیدش شده به خوبی نسخه های قبلی ش نیست، تا نشون بده که همیشه صرف زمان زیاد دلیلی برای بهتر بودن نمیشه و توجه به هزارتا نکته دیگه هم ضروریه. اما به جز این، سری سوم Duke فروش خوبی داشته که قطعاً به خاطر نسخه های قبل از خودش بوده. بعید میدونیم کسی اسم خودشو گیمر بزاره و تا به حال چیزی از آقای Duke Nukem نشنیده باشه. شخصیتی که به عنوان یکی از شناخته شده ترین قهرمان های دنیای بازیسازی شناخته میشه و به خاطر لحن تند و تیز (و بی ادب)، داستانهای عجیب، پر خشونت و گیم پلی خاصش محبوبیت بسیار بالایی بین گیمرها داره.

حالا یه عده زیادی هم گفتن که بازی بیش از حد خشنه و تصویر خیلی بدی از زنان و .. نشون میده و کلا محتوای نامناسبی داره که منم به شدت موافقم، اما بدبختانه بیشتر بازیهای مطرح دنیا ازین مسائل دارن (باز حداقل rockstar با ساخت read dead یه خورده محتوای GTA رو شُست برد، بقیه چی؟)

خلاصه که Duke تأثیر پررنگی روی بازیهای اکشن شوتر اول شخص گذاشته و تا سالها سردمدار این سبک بوده. بیخود نیست که خیل عظیمی از بازیهای این سبک، همه به نوعی وامدار این مجموعه شناخته میشن و البته تأثیرات خود بازی بر روی فرهنگ عامه آمریکا و شوخی هاش با سبک و استایل ابرقهرمانهای هالیوودی کم نیست، تا جایی که فقط تا سال 2001، رقم فروش مجموعه آثار Duke به همراه همه متعلقاتش به بیش از 1 میلیارد دلار برسه.

  • زبان برنامه نویسی : میشه گفت C
  • موتور گرافیکی : Unreal engine 2.5 + موتورگرافیکی اختصاصی خودشون
  • فروش جهانی : حدود 3.5 میلیون نسخه
  • نمره منتقدین : 54/100 از metacritic (حقته! حالا هی بشین محتوای خاکبرسری تولید کن)
برنامه نویسیبازیگیمکدنویسینرم افزار
اگه بار اولیه که تو زندگیت تِر زدی ناراحت نشو، اسمشو بزار ورژن 1.0
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید