نرخ خروج کارکنان به شرکتها کمک میکند تا حوزههایی را که میتوانند برای حفظ بهره وری کارکنان و افزایش پایگاه مشتری بهبود دهند، شناسایی کنند. یادگیری نحوهی محاسبهی نرخ خروج (Attrition Rate)، به شرکتها کمک میکند تا بر طول عمر استخدام، هزینههای استخدام و مشتریان خود نظارت داشتهباشند.
نرخ خروج کارکنان میتواند برای پیگیری پیشرفت به صورت ماهانه، سهماهه یا سالانه محاسبه شود.
نرخ خروج چیست؟
نرخ خروج معیاری است که برای ارزیابی میزان از دست دادن کارکنان یا مشتریانی که در بازهی زمانی مشخصی جایگزین نشدند، استفاده میشود.
این نرخ به صورت درصدی از نیروی کار کلی یا پایگاه مشتری نمایش داده میشود. واحد منابع انسانی اغلب از نرخ خروج کارکنان برای تعیین تعداد جایگاههای خالی یا حذفشده استفاده میکند. کارکنان واحد فروش و بازاریابی نیز میتوانند از نرخ خروج برای یافتن حوزههایی استفاده کنند که با بهبود آنها میتوانند کمپینهای تبلیغاتی یا بازاریابی خود را بهبود دهند.
نرخ خروج کارکنان چیست؟
همانند نرخ ریزش (Churn Rate)، نرخ خروج کارکنان موقعیتی را توصیف میکند که در آن فردی از شغلش استعفا میدهد یا بازنشسته میشود و شرکت قصد ندارد آن موقعیت شغلی را پُر کند.
بر خلاف نرخ گردش کارکنان (Turnover Rate)، نرخ خروج بر از دست دادن دائمی و نیمهدائمی کارکنان، جایگاههای شغلی در طول زمان و چگونگی تأثیر آنها بر عملکرد شرکت متمرکز است.
نرخ خروج مشتری چیست؟
علاوه بر نرخ خروج کارکنان، ممکن است شرکتها نرخ خروج مشتریان را نیز حساب کنند. پیدا کردن و حفظ مشتریان وفادار برای بقای شرکت ضروری است.
نرخ خروج مشتری به موقعیتی اشاره دارد که در آن مشتریان خرید محصولات یا استفاده از خدمات شرکت مذکور را متوقف میکنند.
ممکن است محاسبهی نرخ خروج مشتری دشوار باشد. در حالی که شرکتهایی مثل فروشگاههای ماشین میتوانند پیگیری کنند که کدامیک از مشتریان برای تعمیر و نگهداری وسیلهی خود، دوباره به آنها مراجعه میکنند و کدامیک از آنها مراجعه نمیکنند؛ ممکن است کسبوکارهایی مثل خردهفروشیها در پیدا کردن جواب این سؤال مشکل داشتهباشند.
بر خلاف خروج کارکنان، از دست دادن مشتری هیچ مزیتی برای شرکت ندارد؛ بنابراین، نرخ خروج مشتریِ کمتر برای هر شرکتی ایدئال است.
دلایل نرخ خروج
یافتن علل ریزش میتواند به شرکتها کمک کند تا راههایی را برای بهبود مشارکت کارکنان یا جذابیت بیشتر برای مشتریان پیدا کنند. در ادامه، برخی از دلایل رایج خروج کارکنان و مشتریان را آوردهایم.
رایجترین دلایل نرخ خروج عبارتاند از:
استعفا؛ترفیع؛بازنشستگی؛دلایل شخصی؛اتمام مدت قرارداد.
دلایل خروج مشتری
رایجترین دلایل خروج مشتری عبارتاند از:
روابط مشتریان؛خدمات مشتریان؛دسترسی محصول؛مشکلات محصول.
انواع خروج کارکنان
آشنایی با انواع خروج کارکنان میتواند به شما کمک کند تا جاهایی را شناسایی کنید که در آنها کارکنان خود را از دست میدهید و در صورت نیاز، قدمهایی را برای افزایش مشارکت و محاسبهی نرخ خروج بردارید. در ادامه، انواع خروج کارکنان را بیان کردهایم:
اختیاری
زمانی که یکی از کارکنان تصمیم میگیرد شرکت را ترک کند، نوع ریزش اختیاری است. آنها ممکن است به دلایل شخصی، مثل مراقبت از یکی از اعضای خانواده، استعفا دهند. استعفا برای پذیرش پیشنهاد شغلی بهتر در شرکتی دیگر نیز نوع دیگری از ریزش اختیاری است.
غیراختیاری
ریزش غیراختیاری زمانی رخ میدهد که شرکت استخدام را خاتمه میدهد. کسبوکارها میتوانند موقعیتهای شغلیای را برای کاهش هزینهی کارکنان حذف کنند یا مشاغلی را که دیگر به آنها نیاز ندارند، تعیین کنند. بررسی نرخ خروج غیراختیاری روش رایجی برای کنترل هزینهها از طرف سازمان است.
بیرونی
این نوع ریزش زمانی اتفاق میافتد که کارمندی شرکت را برای کار در شرکت دیگری ترک میکند. ممکن است آنان استعفا بدهند تا در موقعیت شغلی دیگری مشغول شوند که هماهنگی بیشتری با مسیر شغلی دارد یا برای رفتوآمد زمان کمتری از آنها میگیرد.
درونی
کارکنانی که موقعیت شغلی دیگری را در همان شرکت میپذیرند، ریزش درونی محسوب میشوند. ممکن است آنها در واحد دیگری مشغول به کار شوند یا ترفیع بگیرند.
نحوه محاسبه نرخ خروج
بیشتر شرکتها از نرمافزارهای خاصی برای محاسبهی نرخ خروج کارکنان استفاده میکنند، اما یاد گرفتن فرمول آن میتواند به درک بهتر ارقام و درصدهای مربوط به آن کمک کند. کسبوکارها معمولا این نرخ را به صورت ماهانه، سهماهه یا سالانه محاسبه میکنند.
هنگام تعیین نرخ خروج کارکنان، احتمالا میتوانید از اعداد دقیق استفاده کنید. ممکن است نرخ خروج مشتری به تحقیق و تخمینهای بیشتری نیاز داشتهباشد. در ادامه، نحوهی محاسبهی نرخ خروج کارکنان را بیان کردهایم:
با تعداد کارکنان در آغاز بازهی زمانی مشخصشده شروع کنید؛
مشخص کنید که چه تعداد از کارکنان در این بازهی زمانی شرکت را ترک کردهاند؛
مشخص کنید که چه تعداد از کارکنان در این بازهی زمانی استخدام شدهاند؛
تعداد کارکنانی که شرکت را ترک کردهاند، کم کنید و تعداد کارکنانی که بهتازگی استخدام شدهاند را اضافه کنید تا ببینید در انتهای بازهی زمانی چند کارمند داشتهاید؛
میانگین کارمندان را با جمع اعداد ابتدایی و انتهایی تعداد کارکنان و تقسیم آن بر ۲ به دست آورید؛
تعداد کارکنانی که شرکت را ترک کردهاند را بر میانگین کارکنان تقسیم کنید تا نرخ اعشاری ریزش را به دست آورید؛
نرخ اعشاری را در ۱۰۰ ضرب کنید تا درصد نرخ خروج را به دست آورید.
برای مثال، متخصص منابع انسانی میخواهد نرخ خروج سالانه کارکنان را محاسبه کند. شرکت سال را با تعداد 50نفر از کارکنان آغاز کردهاست. در طول سال، 6کارمند شرکت را ترک کردهاند و 4 نفر استخدام شدهاند.:
نرخ خروج کارکنان
تعیین نرخ خروج کارکنان به صورت منظم میتواند به شناسایی ترندها کمک کند. اگر نرخ خروج کارکنان در دورههای یکماهه و سهماهه را محاسبه میکنید، میتوانید متوجه شوید که این نرخ در حال افزایش یا کاهش است.
عموما، درصد خروجِ کمتر به معنای این است که مشتریان یا کارکنان خود را حفظ کردهاید. اگر این نرخ را با نظرسنجیهای کارکنان و مشتریان انطباق دهید، میتوانید ارتباطات بین آنها را شناسایی کنید و از آنها در ارتقای عملکرد شرکت بهره ببرید.
برای مثال، ممکن است نتایج مثبت نظرسنجی از کارکنان را دربارهی سیاست جدید ساعات کاری شناور دریافت کنید. در طول ماههای بعدی، نرخ خروج کارکنان از همیشه کمتر است. با توجه به نتایج نظرسنجی و نرخ خروج کارکنان میتوانید نتیجهگیری کنید که ساعات کاری شناور به حفظ کارکنان کمک کردهاست.