رجب کاظمیان‌فرد
رجب کاظمیان‌فرد
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

در انتها

سلام دوستان

روزگارانی در میر 🏚️

قصه هایی راشنیدیم از گذشته تا کنون

هرکدام در جای خود پر محتوا وخواندنیست

رد پای بماند چون شیاری در زمان

قصه ما هم برای دوستاران گفتنیست

تکیه دادی بر عصایت چون سلیمان نبی

فکر کردی تا ابد این پادشاهی ماندنیست

عالم وآدم همه درزیر چتر نام تو

کن نگاهی بر زمین چون این عصا پوسیدنیست

گفت موسی با تشر آ ه ای شبان ساده دل

فرض میکردی خدا مانند گل روییدنیست

پس سروشی آمدو آرام میگفت با رسول

دستهای این شبان در نزد ما بوسیدنیست

دوستان رفتند وماحیران هنوز درخواب ناز

آدمی یک روز می اید زمانی رفتنیست

میرویم پای حساب با دفتری در روز حشر

لحظه دیدار آن روز با خداوند دیدنیست

رجب کاظمیان فرد ✍️

پاییز 1403🗓️

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید