سلام دوستان
روزگارانی در میر 🏚️
سروی بلند وبالا در باغ ما خزان کرد
این رسم روزگار است کاری نمیتوان کرد
یک روز نوبهاران یک روز فصل پاییز
باسبز ها چنین و با برگها چنان کرد
سر داد بانگ رفتن در کوچه ها منادی
جمعی برای رفتن همراه ساربان کرد
اخبار را به بغضی گفتند در رسانه
در شهر هرکه بشنید انگشت بر دهان کرد
اینجا گشوده ام من تاریخ طالقان را
باعشق صاف وساده صد جمله را بیان کرد
هم در زمین بلند وهم در زمانه بالا
پرواز با شکوهی در اوج آسمان کرد
سروی بلند قامت در باغ ما خزان کرد
این رسم روزگار است کاری نمیتوان کرد
رجب کاظمیان فرد ✍️
فروردین ماه 1404 🗓️
