سلام دوستان
روزگارانی در میر 🏚️
پدری رفت ز دنیا و چقدر غمناک است
حال آن دختر نازش پی تابوت پدر
این جهان فانی و هر کس ز گذر می گذرد
ماندنی نیست به دنیا تو بخوان سوگ پدر
چلچراغ است پدر تا که در این وادی بود
خانه روشن دل روشن همه از بود پدر
بال پرواز گشود روبه دیار باقی
نام نیکش به زبانها همه جا بود پدر
از سفر باز نگشت چشم ودلم مانده براه
رفتی از این دل خسته سوی معبود پدر
حال من بی تو خراب است خدایا مددی
انکه هر لحظه به من یک هنر آموخت پدر
رجب کاظمیان فرد ✍️
آذر ماه 1400🗓️