رجب کاظمیان‌فرد
رجب کاظمیان‌فرد
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

گذشته ها

سلام دوستان

روزگارانی در میر 🏡


فصل بهار هم گذشت، زرد شده تمام دشت

کنگر و لم به یک نسیم، باد بَرد به دره‌ها

رود فتاده از خروش، بلبل نغمه‌خوان خموش

باز دوباره آمده، رفتن و کوچ غازها

یاد گذشته‌های دور، سرخوش و مست و پر غرور

چابک و شاد هم چو باد، کوه به زیر گام‌ها

در گذرند ماه و سال، آنچه گذشته عمر ماست

رفت و به آخرش رسید، فصل تمام قصه‌ها

زائر رفته در سفر، در سفری پر از خطر

مانده جدا ز هم رهان، داشت چقدر گلایه‌ها

عشق من و جوانیم، حاصل زندگانیم

گشته سپید موی من، دست مرا نکن رها

هر چه که بود و هر چه هست، مانده میان بندری

کشتی عمر ما روان، رفت به سوی موجها


✍🏼رجب کاظمیان‌فرد

🗓️سال ۱۴۰۲

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید