رجب کاظمیان‌فرد
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

گلپا

سلام دوستان

روزگارانی در میر

دیده ای امشب چرا در آسمان ماهی نبود

دیده باشی کهکشان تاریک وکم نور و کبود

ابر هابارانی ودلگیر اما بی صدا

گفت می خوانند جمعی شعر غم را باسرود

تک صدای خاطرات آواز خوان شهر عشق

گفت با صد هاترانه قصه ها دروصف عشق

جاودانی ماند نامت در دل تاریخ ما

مُهر تو کوبیده شد بر دفتر وسرمشق عشق

گفته حق امروز جنت را چراغانی کنید

همچو کورش بدرقه از شاه ایرانی کنید

کوه نور است درمیان نورها جایش دهید

شعر وآهنگ وغزل در پاش قربانی کنید

رجب کاظمیان فرد

13ابان ماه 1402 تقدیم به استاد اکبر گلپایگانی

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید