rnadia46
rnadia46
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

وصل

آن چه موجب وصل ما شده بود موسیقی بود و شعر و جیرجیرک ته باغ .....

و چند باری چای بعد از ظهر.

حالا ...... بی تاب و تنها در خلوت؛ چای بعد از ظهر را می نوشم.

شعر می خوانم و به نجوای سحرانگیز موسیقی گوش می دهم.

............. و جیرجیرکی که همچنان ته باغ می خواند!

دیده بودی آن چه مایه وصل است؛ تو را روزی سبب فصل باشد؟

ناامیدانه آغوشم را برایت می گشایم......

اندیشه ات را رها کن! به دنبال آن *شکوه من آسیب دیده ام* محو می شود. شکوه *من آسیب دیده ام * را رها کن، آسیب دیدگی محو خواهد شد. *قضاوت را برانداز و در امنیت بمان *
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید