داشتم نوشته های چند ماه قبل رو مرور میکردم و پاکسازی میکردم و آرشیو
رسیدم به نوشته در مورد خلاصه ای از کتابی که میخوندم حیفم اومد نگهدارییش نکنم و انتشار ندم، شاید فکر کنید مطلب سیاسیه اما در همه حوزه های زندگی کاربرد داره، زندگی شخصی و پروژه های کاری :
جوان بود
خانواده ای بود که وارث جمله :"عصبانی نشو انتقام بگیر " بودند.
خروشچف به جهان دروغ گفته بود
بحران موشکی کوبا
کسی نمیتونست حدس بزنه حرکت آخر خروشچف چیه
پیش بینی حرکت بعدی خروشچف
توصیه همه مشاورین کندی، حمله همه جانبه و تنها گزینه پیش رو هم همین بود
همه فکر میکردند هر ثانیه که تلف بشه به ضرر مردم آمریکا و حتی جهان است
جواب های هوی است !
منطقی و متقاعد کننده !
کندی اخیرا کتاب توپهای ماه اوت نوشته باربارا تاکمن درباره شروع جنگ جهانی اول را خونده بود
درباره رهبرانی که خودسرانه به سمت جنگ رفتند اما وقتی شروع شد نتوانستند آنرا متوقف کنند...
اما برخلاف او همه پرخاشگری با پرخاشگری باید جواب داده میشد
کندی یکبار بخاطر شکستش از شوروی مورد مواخذه همه قرار گرفته بود
ولی همه رو غافلگیر کرد
"کار ما این نیست دنبال درمان برویم و روی احساسمون تصمیم بگیریم بلکه باید آنقدر قوی باشیم که در مقابل افکار خیلی منظم و بسیار محتمل وتقریبا همیشه اشتباه مقاومت کنیم "
اگر رهبر نتواند وقت خودش رو صرف یک معنای واضحتر از یک تصویر بزرگتر وقت صرف کند چه کسی می تواند ؟
اگر رهبر نتواند به شروع تا پایان یک مسیر فکر نکند چه کسی میتواند
در یادداشت های کندی مشخص شده چه مراقبه سختی داشته
در بسیاری از صفحات به کرات این نوشته ها در حاشیه کتاب دیده میشد که فقط نوشته بود:
موشک موشک موشک
یا
وتو ..وتو ...وتو
یا
رهبران... رهبران ...رهبران
ولی یه نوشته که تکرار کرده بیشتر به چشم میخورد
اجماع ...اجماع... اجماع
بخشی ازیاداشت بجامانده از کندی در اون دوران در نقد یه کتاب این نوشته ها بودند:
"تاجایی که ممکن است قوی باش
در هر صورت خونسردیت را حفظ کن
صبرنامحدود داشته باش
هرگز حریفت رو به گوشه رینگ نبر
همیشه برای حفظ صورتش در برابر ضربات کمکش کن
از حق به جانب اجتناب کن
خودت را جای اونها بگذار"
آرتور شرزینگر نویسنده خاطرات کندی نقل کرده که کندی توانست بفهمد از نگاه شوروی تهدید جهان به چه معناست .کندی فهمید که روسها با باور به ضعف اون این کار رو کرده آمد اما فهمید که خروشچف باور ندارد که قدرت برتر را در دست دارد. کندی پی برد فقط یک ملت مستأصل این خطر را میکند.
اما کندی نترسید...و شجاعت به خرج داد، برخلاف گذشته اش
بطور مشخص ، حمله نظامی قطعی آخرین گزینه بود از هر نظر از هر استدلالی که بهش میرسید اما چیزی که نمیدانست این بود که بعد از حمله چند سرباز کشته میشوند و چه بر سر جهان می آید؟ اینکه روسها برای حفظ موقعیت خود دست به چه کارهایی خواهند زد
حتی اگر این حمله برای جلوگیری از یک جنگ اتمی باشد
بقول امروزی ها او ترسید و وسطباز شد
بجای حمله در زمان، از زمان به عنوان ابزار استفاده کرد
همان موقع خیلی ها هنوز هم عده ای ، کندی را بخاطر تصمیماتش حمله میکنند
کندی اگه دستور حمله را صادر میکرد هیچکس حتی یک نفر هم مواخده اش نمی کرد
بخاطر اتفاقی که قبل از آن افتاده بود و روحیه و کهن الگوی خانوادگی اش که اصلا اهل بخشش نبودن و در اولین فرصت انتقام می گرفتن، تمام نشانه ها و استدلال ها به سمت دستور حمله بود ولی دقیقا در لحظه درست تصمیم درست اما خلاف انتظار همگان گرفت .
یکی از جملات کندی خیلی دلنشینه :