خوششانسی چیست؟ آیا خوششانس بودن ذاتی است؟ آیا میتوان شانس خود را افزایش داد؟ این سؤالاتی است که شاید به ذهن همه ما برسد، ما در این مقاله از رابینز قصد داریم در مورد شانس و روشهای کاربردی افزایش شانس صحبت کنیم، زیرا خوششانسی باعث میشود ما موفقیتهای بیشتری را کسب کنیم و هر چه انسان خوششانستر باشد رسیدن به اهدافش آسانتر خواهد شد.
از لحظهای که به دنیا میآیید، بسته به والدین، موقعیت اجتماعی خانوادگی، مالی، وطن و سلامتیتان از یکمیزان شانس برخوردار هستید.
اقبال خوب یا بد شما توسط سمت و سویی که از همان ابتدا انتخاب میکنید، تعیین میشود.
حالا شما یک فرد بالغ هستید و ممکن است در این فکر باشید که چطور میتوانید بیشترین شانس را از آنِ خود کنید یا اینکه فکر میکنید که چرا بدشانسی میآورید. اگر اختصاص دادن قدرت ذهنی به مفهوم شانس به نظرتان کودکانه و ساده انگارانه میآید، باید بگویم که شما تنها نیستید! . اگرچه درک نقش شانس در زندگیتان و همچنین اینکه چطور میتوانید ازآنچه دارید بهره ببرید، موضوع بسیار مهمی است که موفقیتتان را افزایش دهید.
محققان نیز در مورد شانس در زندگی ابهاماتی داشتند بهعنوانمثال، یک بیوشیمی دان به نام اوید یعقوب، ۷/۱ میلیون دلار دریافت کرد تا بر روی مفهوم خوشبختی مطالعه کند زیرا این موضوع مربوط به اکتشافات علمی است. یعقوب بر این باور بود که باوجوداینکه خوشبختی تاحدی میتواند برنامهریزیشده باشد، اما عنصر شانس هم ممکن است در آن نقش داشته باشد.
اگر از جنبه شغلی به آن نگاه کنیم، بدین معنی است که ممکن است تمامکارها را درست انجام دهید اما نتیجه منفی بگیرید، خصوصاً زمانی که دامنهی نتایج احتمالی قطبی باشد. یک پژوهش دیگر اثبات کرد که شانس نقش به سزایی در کمک به افراد بیاستعداد ایفا میکند تا از مستعدان پیشه بگیرند. در حقیقت، اقتصادان هایی که این موضوع را برسی کردند دریافتند که حتی سوپراستارها هم اگر بهاندازهای خوششانس نباشند به موفقیت شغلی نخواهد رسید.
البته این را هم متذکر شوم که قبل از اینکه بخواهید همهچیز را پای شانس بگذارید، یادتان باشد که تصمیمات روزانهتان کماکان بروی نتایج زندگی تأثیر میگذارد. شانس بسیاری از موقعیتها را خلق یا از بین میبرد اما دنبال کردن یک مسیر باثبات و متمرکز کمکتان میکند تا چالشی که در زندگی پیش رویتان قرار میگیرد را به شانس بدل کنید.
فرض میکنیم به خارج از کشور مهاجرت کردهاید و خیلی زود کارتان را راه انداختهاید و به طرز باورنکردنی موفق هستید. احساس میکردید اینکه یکی از اعضای تیم بنیانگذار شرکت باشید، شانس بزرگی است. اما چند ماه بعد، متوجه شدید که مدیرعامل شرکت در حال اختلاس پول است. شرکت ورشکست شد، شما دستگیر شدید (اگرچه بعد ثابت شد که بیگناهید) و بیکار شدید و دیگر قادر به کار کردن نیستید. این بدشانسی از بدترین نوعش میتواند باشد. هرچند این بهاصطلاح یک ضربهگیر است: در این حال، واکنش شما تنها گزینهی تبدیل شانس به فرصت است. شانس میتواند بهسرعت تغییر کند اما گستاخی و سختکوشی زیاد بهترین مهارت و سلاحتان است که نقش و تأثیر بدشانسی را به حداقل میرساند.
یکبار دیگر مثال فرضیمان را برسی میکنیم. تصور کنید جای افسرده شدن، از آن تجربه ورشکسته شدن استفاده کردید تا به دیگران کمک کنید .خطوط قرمزی که اکنون شما میبینید و زمانی که به آن سازمان تازهکار پیوستید از آنها غافل شدید را ببینید. درنتیجه یک کسبوکار مشاوره تجاری راه میاندازید. این همان نتیجه دلخواهی که از ابتدا بهعنوان یک مؤسس استارت آپ انتظارش را داشتید، نیست اما قطعاً بهجای اینکه اجازه دهید یک چالش کوتاهمدت حرکت شمارا متوقف کند، یک بازی طولانیمدت را تجربه کردید.
برای برخی افراد، بدشانسی زندگیشان را خراب یا حتی به انتها میرساند. اما برای اکثر افراد بدشانسی همانند یکدست انداز جادهای است که میتوان بادید مثبت و پاسخ مناسب آن را مدیریت کرد.
آیا دوست دارید بدانید که چطور از بیشترین شانستان بهره ببرید تا مطلوبترین نتیجه را به دست آورید؟
از این چهار استراتژی استفاده کنید.
سخت کار کردن و هوشمندانه کار کردن بهترین دفاع در برابر تأثیرات بدشانسی است. حتی اگر در مسیری که حرکت میکنید بدشانسی برایتان پیش آمد، میتوانید با انتخابهای کوچک اما صحیح، به خاطر دلایل درست تأثیرات آن را به حداقل برسانید.
در اولین کار فروشم، بخشی به من داده شد که تنها یک حساب جهانی داشت و سال گذشته ادغام بزرگی را تجربه و تقریباً ۳۵۰ درصد از سهمیه را از آن خودکرده بود گروه در مطلوبترین شرایط مالی خود بود اما متأسفانه زمانی که من به آنها ملحق شدم. سهمیه به نشانه تورم افزایش یافت و بدون یک ادغام دیگر، شانس رسیدن به آن ( و کمسیونهای پسازآن ) عملاً صفر بود.
در آن زمان، دو انتخاب داشتیم، یا غرق ناامیدی میشدم و یا هراندازه میتوانستم از اعضای بااستعداد گروه یاد میگرفتم یا درحالیکه در آن شرایط احساس ناامیدی میکردم میتوانستم از تجربیات همکاران فوقالعادهای که داشتم استفاده کنم و با افرادی که سال دیگر میتوانستند به من برای رفتن به بخشی بهتر و جدید کمک کنند، ارتباط برقرار کنم.
صرفنظر از اینکه شانستان چطور است، همیشه از خود بپرسید: “چهکاری در حال حاضر میتوانم انجام دهم؟ با اعضای گروهتان کارکنید _ آنهایی که قدیمیتر هستند _ تا این استراتژی را بهتر بتوانید اعمال کنید. هر چه وقت کمتری را صرف احساس بیچارگی و ضعف و ناتوانیِ پس از ضربهی بدشانسی کنید، زندگی بهتری خواهید داشت.
اینکه تفاوت میان بدشانسی و تصمیم بد را بفهمید و درک کنید اهمیت دارد. تشخیص آن ممکن است سخت باشد اما برای شناسایی تفاوت آنها از خودتان بپرسید: آیا کاری بود که میتوانستم انجام دهم تا از قبل نتیجه را حدس بزنم و از این شرایط خلاص میشوم؟ اگر پاسخ مثبت است، احتمالاً انتخابتان بد بوده است.
بهعنوان یک بازیکن سابق پوکر، شانس ورقها به آن روز بستگی داشت. بعضی روزها احساس میکردم نمیتوانم برنده باشم حالا به هر دلیلی روزهای دیگر احساس میکردم قطعاً برندهام.
مهمترین مسئله در هر دو موقعیت این بود که آیا درستترین بازی را با ورقها و بازیکنایی که با آنها بازی میکردم را انجام میدادم یا خیر! شانس در بازی پوکر کوتاهمدت است. اما با تمرکز بر کیفیت تصمیمهایم، همیشه میتوانستم بدشانسی کوتاهمدتم را تحملکنم و برای مدت طولانی در صدر برندههای این بازی باشم.
?معمولاً این بدشانسی است که بیشتر توجهمان را به خود جلب میکند اما اینکه بدانیم چطور بروی خوششانسیمان هم سرمایهگذاری کینم مسئله مهمی است. برنده بودن احساس فوقالعادهای را به فردمی دهد اما خصوصاً زمانی که بیشتر نتیجهی شانس باشد تا تصمیمگیری خوب، میتواند مشکلساز شود. وقتی در زندگیتان به یک موفقیت بزرگ دست پیدا میکنید مهم این است که از آن لذت ببرید اما درعینحال حواستان باشد خیلی بر آن تکیه نکنید. ازآنچه خوشاقبالی برایتان به ارمغان آورده نهایت استفاده را ببرید. بدانید که اینیک سپر سودمند در برابر بدشانسی است که دیر یا زود سر راهتان قرار میگیرد.
بهعنوان یک رهبر تجاری درراه اندازی کسب و کار، من و گروهم با چالشهای فراوانی روبهرو میشویم. تغییر بازار، افزایش یا کاهش ناگهانی رقبا و محصولات معیوب اغلب مسائلی هستند که پیش روی ما قرار دارند. اما زمانی که گروهم معاملهی مهمی را برنده میشوند، ما نهتنها موفقیتمان را جشن میگیریم بلکه سعی میکنیم بهترین شویم. موفقیت خالق موفقیت است. بنابراین وقتی معامله بزرگی را برنده میشویم میخواهیم همهی افراد (چه خارجی و چه داخلی) از آن باخبر شوند و تمام سعیمان را میکنیم تا جایی که امکان دارد در معاملات موفق شویم. اگرچه این راهحل درگیری و چالشهای استارت آپ نیست اما این دیدگاه به ما کمک میکند تا ناکامیهایمان را راحت پشت سر بگذاریم.
?تجربه ما از زندگی مجموعهای از تأثیرات خارجی به همراه آنچه تحت کنترل ماست هست. زمانی که بدشانسی برایتان پیش میآید، مهم است که حضورش را متوجه شوید اما نباید تمرکزتان را از هر آنچه تحت کنترل دارید از دست بدهید. میبایست ارزیابی کنید که آیا نتیجه حاصلشده عاقبت بدشانسی بوده است یا تصمیمگیری نادرست؟! نباید بر اساس شانس مسیرتان را عوض کنید.
ممکن است هرگز از شانس داشتن دوست خوب، خواهر و برادر یا همکار خوب بهرهمند نشده باشید. بسیار خوب. خوشبختی، روابط و موفقیتهای کاریتان تنها بسته به شانس نیستند و هنگام کنترل شانس، تصمیمات شما از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. قطعاً شانش به روشهای غیرمنتظرهای به شما کمک میکند اما شمارا احیا یا نابود نمیکند. با داشتن نگرش درست، میتوانید شانستان را همانند هر ابزار دیگری که در جعبهابزار خوددارید مدیریت کنید تا بهوسیلهی آن رویاهایتان تحقق یابد.
امیدوارم این روش ها برای افزایش شانس شما کاربردی باشد اگر شما فکر می کنید موارد دیگری وجود دارد که باعث افزایش شانس می شود برای ما کامنت کنید.