ویرگول
ورودثبت نام
رُخّ
رُخّ
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

نسبیّت تام

مسیر خط آهن تهران-قم
مسیر خط آهن تهران-قم


ده و ده‌دقیقه‌ی صبح بود. وقتی عقربه‌ی بزرگ‌تر روی عدد چهار می‌ایستاد، قطاری با یک‌صندلی «به‌حتم» خالی از سکون خارج می‌شد. صندلی من! صندلی خود خود من...
من بودم و این آرزو:«فقط ده‌دقیقه تأخیر؟ پنج‌دقیقه چه‌طور؟» نه، راه نداشت.
همین من، شاید دوسال پیش. قطار اگر ده‌دقیقه تأخیر داشت آزرده می‌شدم.
پیاده‌شدم. ده‌ونیم بود. دویدم. دستگاه‌های مزاحم اسکن! جای وسایلم از من ایکس‌ری رد کنید تا ببینید درونم چه‌حالی‌ست. رسیدم به گیت؛ رفته‌بود.
زمان به‌حق نسبی‌ست! اخلاق چه‌طور؟

در جریاننسبیتزمانمکان
یک پرنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید