დ .•*””*• 𝑚𝑦 𝑏𝑎𝑏𝑒•*””*•.დ
اشک هام پایین میریختند و همزمان میخندیدم، چشماش ترسیده و لرزون میخکوب حرکات من شده بود.
عاشقش بودم، اون وقت اون دربرابر تمام عشقی که بهش داشتم چیکار کرد؟ منو شکوند، منو نابود کرد.البته حق داشت،کدوم احمقی عاشق من میشه؟
تمام کاری که این دختر کرد این بود که بزاره نگاش کنم، هرلحظه، هرثانیه.. این خودش یه نعمت بود نه؟ اینکه بتونم یه فرشته زمینی رو از نزدیک ببینم، لطفی بود که خدا در حقم کرده بود.
حس میکردم تو اتیشم ، هیچ درکی از دختر روبروم نداشتم. مگه من چیکار کرده بودم؟
- ثنا، من متاسفم که مزاحمتم، متاسفم که مثل یه عوضی تمام عیار همیشه جلوی چشماتم. متاسفم که وجود دارم و وجود من تو رو اذیت میکنه، متاسفم که باعث شدم ناراحت بشی، البته من کی باشم که بتونم الههای مثل تو رو ناراحت کنم؟ ببخشید که حاضرم برات بمیرم، معذرت میخوام که اینقد ضایعم، متاسفم که اینقد زشتم و باعث میشم که از دیدن نیمرخم بالا بیاری، ببخشید که هستم، ببخشید که من، منم. ببخشید که باعث شدم پارسال عشقت ناراحت شه، متاسفم که عامل تمام بدبختیا و بدشانسیات منم. خیلی خیلی متاسفم که وقتی همزمان باهم یجا باشیم به دوستت میگی ازش متنفرم و میری من هیچکاری نمیتونم بکنم جز اینکه وقتی رسیدم خونه گریه کنم ، و من واقعا متاسفم و معذرت میخوام که عاشقتم.
متاسفم که میخوام با دیدن گریت بغلت کنم. متاسفم که پارسال وقتی برای نمره های کوفتی گریه میکردی نتونستم بغلت کنم چون اون پیشت بود و با بغل اون اروم میشدی. متاسفم که پارسال حتی وقتی فهمیدی دوست دارم بازم جلو نیومدم چون میدیدم با اون خوشحالی و میخندی نمیخواستم خوشحالیتو خراب کنم، البته من کی باشم که توانایی اینکارو داشته باشم؟
منم نمیخوام ثنا، باور کن نمیخوام باعث تمام بدبختیات باشم، نمیخوام که من باشم. نمیخوام عاشقت باشم تا حالتو بهم بزنم. حتی اسم تو از وجود بی ارزش من، باارزش تره، اما وجود تهی من تنها احساساتی که براش باقی مونده عاشق توئن.
وقتی جوابی از دوستم دریافت نکردم فهمیدم اون ثنا نیست ، اشکامو پاک کردم و لبخندی زدم.
-خوب بازی کردم ، نه؟
.بهرحال هیچکس نمیفهمید من هنوز عاشق ثنام