روح الله موسوی
روح الله موسوی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

خدا روزی رو صبح زود توزیع می کند

سلام الان ساعت ده و نیمه شبه و من افتادم به نوشتن بلاگ. در مورد چی رو نمیدونم ولی خب پیش میریم ببینیم چی میشه. یکم فکر کرده ام که چی بنویسم اما فقط چند خط اولو، ینی یه طرح کلی ندارم توی سرم در حالی که برای تکالیف مدرسه همیشه یک طرح کلی از آغاز تا پایان متن توی ذهنم شکل میگرفت که بعد از چند روز فکر کردن و در نهایت با یگ ساعت نوشتن شب قبل از ارائه تکلیف( دقیقه نود) به اتمام میرسید. به هر حال بگذریم،  همونطورکه گفتم الان وقت خوابه و من بیدار هستم . چن وقتی بود که الگوی خوابم به هم ریخته بود ینی شبا بیدار و روزا تا ظهر خواب بودم تا اینکه برای امروز یه پیشنهاد کار صبح امد و من قبول کردم به امید اینکه صبح مجبور بشم بیدار بشم و برم سر کار تا شب بتونم راحت بخابم . ولی الان که شبه انگار خیال خوابیدن نیست و منه بچه مرد دوباره افتادم به فکر کردن! چه جالب یه چیزی پیدا شد که راجبش بنویسم، هه هه هه گاهی از یک کنار نوشتنم بد نبوده. خب بزارید در مورد بچه مرد برایتان بنویسم . من هر چی که خودم فهمیدم رو مینویسم و ادعایی ندارم که کامل فهمیدم این موضوع رو چون مربوط به روانشناسیه و تخصصی درش ندارم . چند وقت پیش که شبانه توی یوتوب    چرخ میزدم به یگ ویدیو به زبان انگلیسی برخوردم که در مورد یکی ازکهن الگوهای روانی به نام حقه باز یا فریبکار توضیح میداد( این کلمات کهن الگو و حقه بازو توی گوگل ترجمه کردم امیدوارم درست باشه) و خیلی برام جالب بود با این که همشو نفهمیدم و اون کانال یوتوب رو دنبال کردم و بعد توی یگ ویدیوی دیگه از اون‌کانال به کهن الگوی بچه مرد پرداخته بود و بعد متوجه شدم کهن الگوهای دیگه ای هم هست مثل مرد پیر و چیزای دیگه. حالا کهن الگوها چی هست؟. بعدا با دیدن ویدیوهای بیشتر اینطور متوجه شدم که روانشناسی به نام کارل یونگ ، در ادامه راه روانکاوایای پیشین خودش ،روان ادمی رو به سه دسته کلی خوداگاه ، نا خوداگاه شخصی و ناخوداگاه جمعی دسته بندی کرده. این نا خوداگاه جمعی شامل همین کهن الگوها میشه که توی ما انسانها مشترکه ولی  میزانش فرق میکنه مثلا یکی شاید کهن الگوی حقه بازش بیشتر باشه تا کهن الگوی بچه مردش . ممکنه همه اینا باشه توی یگ فرد ولی کم و زیاد. هر کهن الگویی هم یه سری خصوصیتهای رفتاری خاصی داره . این بود فهمیده های من راجع‌ به این موضوع. حالا علتی که گفتم منه بچه مرد بیدارم این‌ بود که یکی از خاصیتای بچه‌ مرد شب بیداری و زیاد فکر کردن و خیالبافیه، یا اینکه مثلا درونگراس یا خیلی چیزا رو فکر میکنه ولی عمل نه . اینه که شاید این نوشتنها کمکم کنه که تف کنم بیرون فکرارو تا شبا بتونم سویچو خاموش کنم و راحتتر بخوابم . چون اینجا توی سوعد خیلی مهمه که صبحا بیدار بشی اگه میخای از قافله تمدن عقب نمانی هههه وگرنه قسطهای عقب مونده و بدهکاری و جریمه . اصلا این مثلی که میگن خداروزی رو صبح پخش میکنه رو تو سوعد میشه درک کرد هههه. خب از بحث دور نشیم،خلاصه اینکه اگه ادم بشناسه که کدوم یکی از این تیپهای شخصیتی یا کهن الگوها یا هر چیزی که اسمشو بزاریم در آدم پر رنگ تره کمک میکنه که ادم با یه سری اقداماتی اون جنبه های شخصیتی که میتونه باعث ضرر به آدم بشه رو جبران کنه . مثلا من وقتی فهمیدم که این خصوصیت بچه مرد که زیاد فکر میکنه ولی تولیدی نداره رو دارم، با بروز دادن بیشتر خودم دارم سعی میکنم به تعدیل برسونم. اگه خواستید راجبه این موضوع بیشتر بفهمین یا به درک بهتری برسین میتونین خودتون سرچ کنید. خب الان ساعت دوازده و ربع شد یا همون پانزده دقیقه بامداد. زیادم نشد از یگ کنار بنویسم مجبور به کمی سرچ کردن تو گوگل شدم و فکر کردن به اینکه چیزیو اشتباه ننویسم چون یکم علمی شد داستان. فک کنم دیگه بس باشه. فعلا خداحافظ خواننده محترم!





کارل گوستاو یونگزبان انگلیسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید