تحلیل تکنیکال بازارهای مالی
تحلیل تکنیکال بازارهای مالی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

آشنایی با پیشینه شمع های ژاپنی – کندل ها

در خوانش چارت قیمت نام های گوناگونی هستند که همه به یک مفهوم اشاره دارند. همین نام ها هستند که گونه های گوناگون چارت های قیمت را فراهم می کنند که ما با دیدن، خواندن و پردازش آنها بازار را تحلیل می کنیم و تصمیم می گیریم آیا وارد بازار بشویم یا نه و اگر می خواهیم وارد بازار بشویم در موقیعت (پوزیشن) فروش وارد شویم یا خرید.

قیمت چیست

از نمونه این نام ها می توان به، شمع ژاپنی، کَندِل، میله ای و هِیْکِن آشی اشاره نمود. همه آنها یک هدف دارند و آن، نمایش بَصری از داده های قیمت در یک واحد زمان است. قاعدتا تحلیل فنی یا تکنیکال چیزی جر پردازش قیمت نیست.

پرسش آن است که بَها یا قیمت چیست؟ بَها یا قیمت ارزش چیزی را نشان می دهد که قرار است توسط دو نفر معامله شوند. آن چیزی که بَها یا قیمت را می سازد، معامله میان دو نفر است. کسی قرار است چیزی را بفروشد و از این رو کس دیگری باید باشد که آن را بخرد. آنها بر سر ارزش آن گفتگو می کنند و در پایان یک بَها یا قیمت برای آن تعیین می شود.

بنابراین بَها یا قیمت توسط معامله پدید می آید. معامله در برگیرنده دو چیز است، ۱) عرضه از سوی فروشنده و ۲) تقاضا از سوی خریدار. فروشنده چیزی را برای فروش عرضه می کند و اگر خریدار زیادی باشد، پس تقاضا بالا می رود و از این رو بَها یا قیمت نیز افزایش پیدا می کند. از سوی دیگر اگر خریدار چَندانی نباشد، پس تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا می کند که این موجب کاهش بَها یا قیمت آن می شود. بنابراین بَها یا ارزش چیزی به طور مستقیم تحت تاثیر عرضه و تقاضا است.

چرا کندل یا شمع های ژاپنی

برای تحلیل بازار باید بدانید ما پیش از هر چیز و در کنار هر چیز دیگری نیاز داریم تا از عرضه و تقاضا که موجب کاهش و افزایش قیمت می شوند آگاه باشیم. عرضه جایی است که قیمت شروع به کاهش می کند، پس مناسب ورود به پوزیشن فروش است و تقاضا جایی قیمت شروع به افزایش می کند، پس مناسب ورود به پوزیشن خرید است.

بنابراین ما به عنوان تحلیل گران فنی یا تحتلیل گران تکنیکال نیاز داریم این تغییرات قیمت را به صورت بَصری بر روی چارت یا نمودار قیمت داشته باشیم. یکی از شیوه های نمایش تغییرات قیمت، کندل های ژاپنی هستند که برای نخستین بار توسط آقای اِستیو نیسون در تحلیل بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفتند.

آقای استیو نیسون ایده استفاده از کندل ها یا شمع های ژاپنی را از سنتی در کشور ژاپن گرفت. در ژاپن برای معامله گری در بازار برنج از یک شیوه خاص برای نمایش تغییرات قیمت استفاده می شد که سالیان پیش توسط فردی به نام مونِهیسا هُمما اختراع شده بود. کندل های ژاپنی تغییرات قیمت را به خوبی نشان می دهند، آنها قیمت باز شده، قیمت بسته شده، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت را نشان می دهند، از این رو چارت قیمتی موسوم به چارت (یا نمودار) شمعی یا کندل اِستیک ابداع شد.

پیشینه شناسی کندل اِستیک

کندل استیک (شمعدان ها) بسیار طولانی تر از هر چیزی مشابه در دنیای غرب بوده اند. ژاپنی ها در قرن هفدهم به نمودارها نگاه می کردند، در حالی که اولین نمودارهای شناخته شده در ایالات متحده در اواخر قرن نوزدهم ظاهر شدند. تجارت برنج در سال ۱۶۵۴ در ژاپن تأسیس شد و کمی بعد طلا، نقره و روغن دانه کلزا به دنبال آن بود.

مونِهیسا هُمما (به ژاپنی: 本間 宗久 به الفبای کانجی و ほんま そうきゅう به الفبای هیراگانا) که معروف به سُکی هُمما (به ژاپنی 訴求 ほんま)، یک تاجر برنج ژاپنی بود که در اوایل دهه ۱۷۰۰ متولد شد. او را به عنوان یکی از اولین نمایندگان ردیابی قیمت ها می شناسند. او پویایی اولیه عرضه و تقاضا را درک کرد، اما این واقعیت را نیز شناسایی کرد که احساسات در تعیین قیمت نقش دارند.

او می خواست احساسات بازیگران بازار را ردیابی کند و این کار اساس تحلیل کندل استیک شد. او بسیار مورد احترام بود، تا جایی که به مقام سامورایی (به ژاپنی: 侍 به الفبای کانجی و さむらい به الفبای هیراگانا) ارتقا یافت.

شکل ۱ – تصویر او به عنوان سامورایی و بخشی از تحلیل های او همراه شمع ها (میله های عمودی)
شکل ۱ – تصویر او به عنوان سامورایی و بخشی از تحلیل های او همراه شمع ها (میله های عمودی)

ژاپنی ها تا دهه ۱۹۸۰ که ناگهان گرده افشانی متقابل گسترده ای از بانک ها و مؤسسات مالی در سراسر جهان به وجود آمد، کار بسیار خوبی برای ساکت نگه داشتن کندل اَستیک ها از دنیای غرب انجام دادند. این زمانی است که غربی ها ناگهان با این نمودارهای عرفانی مواجه شدند. بدیهی است که این زمان نیز مربوط به زمانی بود که به دلیل استفاده گسترده از رایانه شخصی، نمودارگیری به طور کلی به طور ناگهانی بسیار آسان تر شد.

از این پس و در سرتاسر این سایت، واژه های Candle را به جای شمع، کندل و Candlestick را به جای شمعدان، کندل اِستیک می نامیم.

در اواخر دهه ۱۹۸۰، بسیاری از تحلیلگران غربی به کندل استیک علاقه مند شدند. در بریتانیا، مایکل فینی، که در آن زمان رئیس TA در لندن برای سومیتومو بود، شروع به استفاده از کندل استیک در کارهای روزانه خود کرد و شروع به معرفی ایده‌ها به متخصصان لندن کرد. در نسخه دسامبر ۱۹۸۹ مجله Futures، استیو نیسون، که یک تحلیلگر فنی در مریل لینچ در نیویورک بود، مقاله‌ای تهیه کرد که یک سری الگوهای برگشتی کندلی (شمعی) را نشان و قدرت پیش‌بینی آنها را توضیح داد. او در ادامه کتابی در این زمینه نوشت و کتاب خوبی هم هست. از آن زمان کندل اِستیک ها سال به سال محبوبیت بیشتری پیدا کرده اند، و این روزها به نظر می رسد که آنها الگوی استانداردی هستند که اکثر تحلیلگران از آن کار می کنند.

اهمیت کندل و نمودارهای کندل استیک

مطابق آنچه که تا بدین جا گفته شد، مونِهیسا هُمما دو چیز را فهمیده بود: ۱) آن که کاهش و افزایش قیمت ناشی از عرضه و تقاضا و ۲) در کنار این دو، ناشی از ذهنیت و احساسات مردم (فروشندگان و خریداران) است. این دو کلید تحلیل تکنیکال هستند. او برای به نمایش در آوردن این دو عامل، کندل ها را ابداع کرد.

زمانی که عرضه کم و تقاضا بالا باشد، پس قیمت افزایش پیدا می کند ولی زمانی می رسد که دیگر خریداران احساس می کنند بالا تر از این خریدن ارزشی ندارد، پس دست از خریدن می کشند و نمی خواهند دیگر بالاتر تر از این بخرند. در مقابل، زمانی که عرضه بالا و تقاضا کم باشد، پس قیمت کاهش پیدا می کند ولی زمانی می رسد که دیگر فروشندگان احساس می کنند پایین تر از این فروختن ارزشی ندارد، پس دست از فروختن می کشند و نمی خواهند دیگر پایین تر از این بفروشند.

بنابراین نمودار قیمت کندل استیک (به ژاپنی: ローソク足チャート) به ازای هر کندل یا شمع، تغییرات قیمت، نوسان قیمت و احساسات معامله گران نشان داده می شود. زمانی که قیمت پی در پی نزولی شود، پس نشان از افزایش عرضه و بیشتر شدن فروشندگان و کاهش قیمت است. ولی زمانی که قیمت پی در پی صعودی شود، پس نشان از افزایش تقاضا و بیشتر شدن خردان و افزایش قیمت است.

این تغییرات باعث ساخته شدن کندل های نزولی و صعودی می شوند. برای نمایش بَصریی معمولا کندل های نزولی که کاهش قیمت را نشان می دهند، به رنگ سیاه یا قرمز نشان داده می شوند. برای نمایش بَصریی معمولا کندل های صعودی که افزایش قیمت را نشان می دهند، به رنگ سفید یا سبز نشان داده می شوند. بنابراین از دید بَصری، رنگ کندل وضعیت بازار را نشان می دهد که آیا در همان تک کندل بازار در دست فروشندگان بوده یا در دست خریداران بوده است.

از سوی دیگر اندازه کندل اهمیت دارد. زمانی که بازار در تعادل است، یعنی نه فروشندگان خیلی بیشتر خریداران و نه خریداران خیلی بیشتر از فروشندگان نیستند، معمولا کندل ها با بدنه کوچک و سایه های بلند هستند. بنابراین هر کندل برای نمایش هر چه بهتر احساسات و ذهنیت بازار از دو بخش بدنه و سایه تشکیل شده است. این دو در تحلیل بازار بسیار اهمیت دارند و اگر نمایش بَصری توسط شمع های (کندل های) ژاپنی نبود، پس شاید تحلیل بدین سادگی ها نمی شد.

منابع

تحلیل تکنیکالکندلفارکسپرایس اکشن
در این بلاگ و در سایت https://rookietraders.ir درباره تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن خواهم گفت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید