جروم مک کارتی در سال آغازین دهه 1960، اصطلاح آمیخه بازاریابی را که مرکب بود از چهار عامل عمده (کالا، قیمت، توزیع، ترویج) را پیشنهاد کرد و به وضعیت ادبیات بازاریابی سر و سامانی بخشید، به طور سنتی این چهار عامل را تحت عنوان 4p همیشه یاد می کنند.
اما داستان به اینجا ختم نشد، کمی بعد یکی دیگر از دوستان حرفه ایی برای اینکه در این عرصه نقش به یادگار خودش به جای بگذارد، 2p دیگر به این پی های معروف و دوست داشتنی اضافه کرد...
5. public opinions
6. politics
افکار عمومی و سیاست، این دو پی جدید توسط فیلیپ کاتلر عزیز به 4p اضافه شده و باز هم داستان به اینجا ختم نشد و حالا که داستان برای همگان آشکار شده بود، ادامه داستان اینطور پیش رفت...
7. tom patty
تا پتی
8. perspective
دیدگاه و چشم انداز
9. paradox
پارادوکس
10. paradigm
مثال واره یا پاردایم
11. persuasion
متقاعدسازی
12. passion
و حس مشترک
13. boom & bittner
بومز و بیتنر
14. people
مردم
15. physical evdience
شواهد فیزیکی
16. process
و فرآیند
17. thomas petro
توماس پترو
18. profitability
سواد آموزی
19. probing
وارن کیگان : تحقیق و تفحص
20. mill & morison
میل و موریسون
21. programming
برنامه ریزی
22. partnership
مردم و مشارکت
23. packaging
بسته بندی
24. power
قدرت
25. physical distribution
توزیع فیزیکی
شما هم چند P جدید به این لیست اضافه کنید...