مادام که ما نگاه تطبیقی بر خویش نداشته باشیم، حقایق تاریخی، هرچند که احساس ما را سرشار کند و یا ما را مشغول کند و سرگرم نماید، برای ما عبرت و آموزگار نخواهد بود.
در پيروزي مغرور نشويم، در شكست خسته نشويم.
ما از اهداف بالاتر از آزادي و عدالت و عرفان و تكامل گفتيم.آيا راستي حتي در سطح آزادي در روابط خودمان كار كرده ايم؟ آيا برخوردهاي حذفي نداريم؟ آيا زندگي عادل و هادفي داريم؟ آيا در شعور و احساس و حركت ما توسعه و شكوفايي آمده؟ آيا در دل ما در غضب و عشق ما چه كساني مهمان هستيد؟ آيا اين دلق كهنه خود ما را مي پوشاند تا چه رسد به ديگران؟
ما از قدر و حد و حق گفتيم... آيا اندازه را مي شناسيم و حد نگاه مي داريم؟