یاد دوران دانشگاه بخیر توی درس متون فقه در دو ترم مختلف با این چند همسری روبرو بودیم یکی مبحث ازدواج تو متون فقه دو و تقسیم ارث در متون فقه سه اگر حافظه یاری کند .
خلاصه بعد از حدود بیست سال بدم نمیاد به چنین کلاسی سر بزنم به دلایل زیر
اول ما وقتی احکام زن داری با با زوجه های متعدد رو مطالعه می کردیم کلا مخ همه سوت می کشید و شخصا نتیجه گرفته بودم که این احکام برای چند زن نگرفتن هستند تا چند زن گرفتن!
دوم در متون فقه سه که تقسیم ارث بود نحوه تقسیم ماترک بین اولاد درگذشته در خانواده های چند کلاله (چند زنه) خودش مبحثی بود سرسام آور و قطعا دوستانی که بعد دانشگاه کار حقوقی کردند از فرسایشی بودن و طولانی شدن پرونده های ارثی باخبرند که گاه دهه ها طول می کشد و انواع و اقسام جرایم از جعل و ضرب و جرح و افترا و گاهی قتل را بعضا به دنبال دارد.
سوم حالا فرض بفرمایید ما خر شدیم و رفتیم چهارتا زن هم اختیار کردیم آیا در این کلاس نحوه تامین مالی شایسته این چهارتا زن رو آموزش می دهند؟ شحص بنده که سی و هشت سال است سمت زن گرفتن نرفتم شاید از این آموزه های اقتصادی کلاس استفاده نمودم بلکه سر و سامانی اقتصادی گرفتم .
چهارم البته دوستان باخبرند وقتی در یک شرکت خانمی به تازگی استخدام می شود خانمهای همکار قدیمی تر تا مدتها نامبرده را به چشم هوو تماشا می کنند خدا را چه دیدید شاید آموزه های این کارگاه به درد اداره شرکتها خورد !
پنجم آن خانمهای محترمی که در آن کلاس قرار است تکنیک های نحوه برخورد با هووی نازل شده را بیاموزند دیدنی نیستند؟؟؟
ششم آقا و چهارتا زن و هرکدام دوتا بچه ! حمل و نقل این گروهان سیزده نفره ! (البته به علت نحسی سیزده و جهت دور کردن نحسی از کیان خانواده ) احتمالا آقا یکی را صیغه خواهند فرمود نیازمند ون یا مینی بوس هست با توجه به اینکه در کنار خیابان جای پارک به وفور هست فقط می ماند تامین مینی بوس !
هفتم حالا نپردازیم به مثل معروف(بچه نوپا، نه تا بپا می خواد) و نحوه تربیت صحیح آنان ، حتما باید یک مشاور تغذیه هم در این کارگاه باشد، چون شوخی که نیست شما قرار است چهارتا تخت خواب را آباد نگه دارید (زن و یا زنهای صیغه ای احتمالی رو حساب نکردم)
خلاصه نتیجه می گیریم که حتما باید در این کارگاه شرکت کرد .
*پی نوشت : والبته آن استاد یا استادان خارق العاده ای که قرار است این مهارتها را بیاموزند هم دیدنی هستند