ویرگول
ورودثبت نام
روزبه شاه‌ولایتی
روزبه شاه‌ولایتی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

لذت خندیدن در حل چالش

عکس از پینترست
عکس از پینترست


توی یک سخنرانی، از یک لحظه‌ای نام برده شد به اسم "Uh huh Moment". معادل فارسیش هم تقریبا همینه. اون لحظه‌‌ای هست که شما یک باره مسئله ای که مدت‌ها باهاش کلنجار رفته بودید رو می‌فهمید. مثل اینکه یک دفعه نور تابیده شده باشه به اعماق ذهنتون. یک گره سرانجام باز میشه. ماشین افکارتون بالاخره از روی سربالایی رد میشه و میفته توی سرپایینی.

خیلی‌ از ما فکر می‌کنیم که این لحظات توی زندگی به ندرت پیش میان. مثل جریان سیبی که خورد به سر نیوتون (البته روی جریان این سیب خیلی بحث هست :) ). ولی واقعیت اینه که ما مدام داریم توی زندگی با پازل‌های مختلف کار می‌کنیم. جریان اون چند تا جوون که توی تاریکی میرن فیل ببینن رو یادتونه؟ مولانا میگه چند تا جوون شنیده بودن که یک فیل به شهرشون آورده شده و قراره فردا به نمایش گذاشته بشه. برای اینکه وسیله‌ای برای لاف پیش بقیه داشته باشن تصمیم می‌گیرن همون شب برن پیش فیل‌بان و ازش بخوان فیل رو بهشون نشون بده. فیل‌بان میگه تاریکه و حیوون جثه‌ی درشتی داره. همون فردا بیاید. با اصرار زیاد میرن کنار فیل و هر کدوم فیل رو از یک فاصله‌ی نزدیک و زاویه‌ی دید خاص می بینه و فکر می‌کنه فیل همون چیزیه که خودش دیده. مثلا یکی به خرطوم فیل دست زده بود و به همه می گفت فیل یه چیزیه شبیه مار.

ما هم خیلی وقت‌ها توی این دام گرفتار میشیم. چراغ قوه‌ی ذهنمون رو مدت‌ها از یک زاویه‌ی خاص به موضوع می‌تابونیم غافل از اینکه اگر یک کم جابجا بشیم و شکل تلاشمون رو عوض کنیم، شاید نتایج خیلی بهتری بگیریم.

یک تحقیق جدید روی کودکان در مهدکودک انجام شده که به اونا یک جعبه داده می‌شد که باید روش باز کردنش رو پیدا می‌کردن. بعضی‌ها همون اول منصرف می‌شدن و سراغ بازی دیگه‌ای می‌رفتن. بعضی‌ها بعد از چند بار شکست در باز کردن جعبه زیر گریه می زدن. ولی از همه جالب تر گروه آخر بوده، بچه هایی که با هر بار شکست در باز کردن جعبه هیجان‌زده‌تر می‌شدن، لب هاشون رو لیس می زدن و می‌گفتن: چالش!. برای این گروه چیزی به عنوان سرخوردگی ناشی از شکست وجود نداره. مدام در جهات مختلف تلاش می‌کنن. اگر شکست بخورن ازش درس می‌گیرن و خیلی وقت‌ها از روی این شکست می‌فهمن که این روش و مسیر اشتباهه و دیگه ادامه‌اش نمیدن.

اگر دیدید کاری رو خیلی راحت و بدون مشکل انجام میدید باید نگران باشید. چون فرصت رشد و چالش رو از خودتون گرفتید. اون لحظه‌ی که کاری رو نمی‌تونید انجام بدید تازه به مرز رسیدید. مرز اول خروج از ناحیه ی امنه. بعد از اون تازه وارد ناحیه ی رشد می شید.

این رویکرد ذهنی در بعضی افراد به صورت بیولوژیک وجود داره. ولی همه می تونن بصورت اکتسابی یادش بگیرن. خونسرد باشید. بخندید و مکعب روبیک رو یک بار دیگه بچرخونید.

چالششکستزاویه‌ی خاص
"مرا گر تهی بود از آن قند دست سخنهای شیرین‌تر از قند هست" شعر از سعدی نه من. قند هم زیاد نمیگم دیابت نگیریم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید