ویرگول
ورودثبت نام
کی قراره چراغ ها رو خاموش کنه؟
کی قراره چراغ ها رو خاموش کنه؟
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

چرا از کادر عنوان را وارد کنید خوشم نمیاد؟ :|||

یادم نیست نوشته قبلی برای چه روزی بود، اصولا از سال ها پیش که وبلاگ نویسی رو کنار گذاشتم و روزانه نویسی های منظم رو ترک کردم زمان زیادی گذشته و با اینکه بارها تلاش کردم نوشته هام رو منظم کنم اما موفق نشدم

تصور خوبی نیست اما به نظرم سرنوشت این وبلاگ هم مشابه بقیه یادداشت هایی هست که داشتم و حالا یه گوشه هارد یا کمد خاک میخورن

بهرحال دختر کوچولو رو بردیم برای واکسن ، توفیق اینو داشتم که نیم ساعتی که دکتر! مرکز بهداشت بیمارستان طالقانی در حال صرف نیم چاشت بودن و دخترم لحظه ای روی پاش بند نمیشد و با باباش از اینور به اونور بیمارستان می دوید، به تماشای مردم بنشینم،

آدم هایی که فقط خدا میدونست تو دلشون چه آشوبی بود...

زن میانسالی با موهای آشفته که انگار اصلا براش مهم نبود بیرون از خونه حضور داره و اونقدر با دقت جواب سونو و آزمایشش رو بررسی می کرد که هیچ پزشکی تابحال نکرده...

و یه چیزهایی زیر لب می گفت که نمیدونم عجز و لابه به درگاه خداوند بود که نتیجه با چیزی که متخصص رادیولوژی گفته یکی نباشه و یا حرف های امیدوار کننده ای که نیاز داشت یکی بهش بگه اما کسی نبود و ناچار بود خودش به خودش بگه....

مرد بلندقدی با پای شکسته و چشم های کبود که با حسرت به این سو و آن سو رفتن آدم ها نگاه می کرد و شاید در آرزو و به امید روزهایی بود که باز هم بی خیال و بی منت راه بره...

و از همه دردناک تر شاید برای منِ مادر، مادری که کودک بیمارش رو در آغوش داشت و هر چند دقیقه یک بار کف دهان پسرک رو پاک می کرد و آهی می کشید...

بهرحال رفتیم و کمی با دکتر در مورد دهه فجر! و فجایع حکومت اشراف گپ زدیم و واکسن رو زدیم و دخترک رو آروم کردیم و بهش وعده کتاب دالی موشه تاشو رو دادیم و اومدیم...

عکس نوشت طولانی رو آخر متن نوشتم ، جاش نمیشد!
عکس نوشت طولانی رو آخر متن نوشتم ، جاش نمیشد!

چه اصراریه هی یه عکس از تو نوشته های سایتم برمیدارم میذارم اینجا ؟ از اون ویرهاییه که خودم هم منشاش رو نمیدونم

دلم میخواد یه عکسی بذارم و اصلا حس و حال سرچ کردن و وسواس به خرج دادن برای عکس رو ندارم و چه کاریه که وقتی این همه عکس تو سیستمم هست باز برم سرچ کنم !! حالا عکسِ دکوره ! مگه کی اینا رو میخونه و می بینه ؟


عکس نوشت : ای کسانی که دیزاین های تیره رنگ رو برای اتاق خوابتون می پسندید، بدانید و آگاه باشید که قرتی بازی های مدرنیته با طبع و فرهنگ ایرانی سازگار نیست و تنها در صورتی میتونید چنین رنگ های سرد و دیزاین مدرنی در اتاق خواب داشته باشید که اولا نورگیری(نه نورپردازی) بسیار خوبی داشته باشه و ثانیا با چندتا اکسسوری گرم روشن صمیمت و گرما رو در اون ایجاد کنید... باشه؟ روابط و زندگیتونو با یک دکور ناجور خراب نکنین، آفرین...

پ.ن : این وسواس به هـ کسره منو ول نمیکنه اَه اَه


طراحی دکوراسیونمشاوره دکوراسیونروزانه نوشتخسته و خواب آلودتوصیه یه طراح دلسوز
روزنوشته های اجباری یک زن معمولی در آستانه دهه پنجم یک زندگی معمولی تر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید