می دونستم اینجا هم نمی تونم ادامه بدم ، اصولا کاری رو میتونم ادامه بدم که توش کسی کاری به کارم نداشته باشه!
نه خودم رو معرفی کنم نه حتی کوچکترین رد و نشونی از خودم به جا بگذارم ...
امشب یک مطلبی رو سرچ می کردم، به ویرگول رسیدم ، یک نگاهی به نوشته های خودم انداختم و یک آن تصمیم گرفتم یه کپی بگیرم و دیلیت اکانت کنم و به سیاهی های درون خودم پناهنده بشم!
اما بعد یک مشکلی برای ویدئویی که روش کار می کردم پیش اومد و بعد هم یک دوست شب بیداری آنلاین شد و اصرار که همین الان بیا با هم مشکلات ایران و امریکا رو حل کنیم! و دیگه هم حس دیلیت اکانت پرید هم وقتش...
امشب سه چهار تا مطلب از پیشنهادات ویرگول در ادامه سرچ انجام شده خوندم و به نویسنده های هر کدام که یک سری زدم از چند ماه پیش به این ور هیچ خبر و اثری ازشون نبود...
خودم رو دلداری دادم که ببین! همه عین خودتن ! جوگیر میشن، عضو میشن، یه کمی می نویسن و به مقصد نامعلومی رهسپار میشن!
بهرحال تلاشم رو برای دوباره نوشتن میکنم...