آخرین اقتباس سینمایی از بازی ویدئویی هنوز نشان میدهد که تلاش برای ساختن یک طرح منسجم پیرامون شخصیتها یک دام مرگبار است.
آیا فیلم مورتال کمبت به طرز شرمآوری بد است؟ بله! ولی آیا تماشایش لذتبخش است؟ صددرصد! وقتی فیلمی خوب است به معنی واقعی کلمه خوب است. این فیلم بعضی اوقات حس و حال فیلم دهه نودیای را دارد که از زمان خودش فراتر رفته است ولی گاهی اوقاتم حس فیلمهای بلاک باستری مدرن به خود میگیرد که بیرمق است. مشکلات این فیلم به حدی واضح است که پیش خودم فکر کردم قبل از انتشار آن کسی یکبار تماشایش نکرده است و میتوانستند با تغییر چند مورد آن را تبدیل به فیلمی فوقالعاده کنند. ابتدا به بررسی نکات خوب و سپس بد آن خواهم پرداخت.
اولین نکته مثبت فیلم مورتال کمبت جلوههای ویژه آن است. تیم جلوههای ویژه این فیلم مانند تمام فیلمهای امروزی در حق آن لطف بزرگی کردهاند. تمام قدرتهای شخصیتهای مختلف به نظر خیلی خوب و هیجانانگیز میآیند. طراحی شخصیت گورو بهخوبی رندر شده است و تمام صحنههای ساب زیرو مثل انیمیشن فروزن با ترکیبی از فیلمهای ترسناک است. هر جا که جلوههای ویژه استفاده شده است سطح فیلم را یک مرحله بالاتر میبرد. بهترین صحنه کینو علیه رپتایل است. این صحنه بهقدری خوب طراحی شده است که کل فیلم باید از آن پیروی میکرد. ترکیبی از لحظات ترسناک، بامزه و پکیجی از مبارزات جذاب و منحصربهفرد است.
بعضی از بازیگران نیز عالی هستند. انتخاب جاش لاوسن در نقش کینو موهبتی برای این فیلم است و بیشتر دیالوگهایش و ارجاعاتی که به فرهنگ عامه میدهد خیلی بامزه هستند و به فیلم آن مقدار جذابیتی را میدهد که حواسمان را از مشکلات دیگرش پرت کند. همچنین مکاد بروکس در نقش جکس نیز به طرز تعجبآوری عالی ظاهر شده است. لودی لین در نقش لو کنگ کارش در ایفای یک نقش مثبت بهخوبی ایفا کرده است و رابطه دوستیاش با مکس هوآنگ در نقش کانگ لو واقعی به تصویر کشیده شده است و جفتشان شیمی خوبی دارند. هیرویی سانادا و جو تسلیم نیز کارشان را عالی انجام دادهاند ولی متاسفانه خیلی کم استفاده شدهاند به خصوص سینادا در نقش اسکورپین. صحنه آغازین فیلم که شامل هر دوی آنها میشود خارقالعاده است به همین علتم برادران وارنر هم این صحنه را برای تبلیغات فیلم منتشر کردند. طراحی صحنه بسیار زیبایی دارد که در برابر اتفاقات وحشتناکی که قرار است در آن بیفتد تضاد خوبی را ایجاد کرده است. ایده در مقابل هم قرار دادن دو فرهنگ ژاپن و چین جالب است. موسیقی متن فیلم نیز بسیار عالی است و بنجامین والفیش عملکرد قابل قبولی داشتهاست و مثل جلوههای ویژه هروقت موسیقی پخش میشود فیلم اوج میگیرد. بعضی از صحنههای فیلم چشمانداز بصری خوبی دارند مخصوصاً معبد ریدن.
حالا به بخش نکات بد فیلم میرسیم. اولین مورد لوییس تن در نقش کول یانگ است که نه شخصیتش و نه بازیگر نباید در فیلم قرار میگرفتند. شخصیت بیهوده و بدون جذبه است و حضورش فقط ناشی از دخالت بیجای استودیو است. لوییس تن واقعاً سعی دارد به ستاره فیلم تبدیل شود ولی خواستن هر چیزی دلیل بر محققشدنش نیست و متأسفانه او بازیگر خیلی خوبی نیست. همچنین جسیکا مکنومی در نقش سونیا بلید به همان اندازه خوب نیست هر دوی آنها بازیگران آماتوری هستند. هروقت لوییس تن و جسیکا مکنومی کنار هم قرار میگیرند فیلم مانند اثری میشود که طرفدارنش آن را ساختهاند. هرچند نقشهای ریدن و شنگ سونگ بازیگران آسیایی خوبی دارد هیچکدامشان آنقدری حضور ندارند که تأثیرگذار باشند و نمیتوانند روی دست بازیگرانی که در مجموعه نخست این فیلم حضور داشتند بلند شوند.
بد بودن طراحی مبارزات فیلم برای فیلمی که در سبک مبارزه ساخته شده است واقعاً ناامیدکننده است که با وجود جلوه ویژه خوب در کنار آن جبران شده است ولی مبارزات بههیچوجه در نزدیکی فیلمهای اکشنی مثل جان ویک یا فیلمهای مدرن هنرهای رزمی قرار نمیگیرد حتی تعداد مبارزات فیلم کم است. برای بهترشدن ادامه این فیلم باید از افرادی مثل دیوید لیچ و چاد تهالسکی استفاده شود و نهتنها خود مبارزات باید اصلاح شوند همچنین در نحوه فیلمبرداری این مبارزات باید تغییراتی صورت بگیرد.
میزان خشونت در این فیلم به مقداری هست که هم طرفداران مورتال کمبت را راضی کند و هم بینندگان عامه تماشای فیلم خیلی برایشان سخت نباشد. در نهایت این فیلم و زمانی که برای تماشایش صرف میشود لذتبخش است و میتواند آغازکننده مجموعهای جذاب باشد.
امتیاز نهایی: 6/10