«محبوب ترین، خلاق ترین، باهوش ترین، طناز ترین، کم کار ترین، مرموز ترین و ...» پیمان قاسم خانی را با این القاب میشناسیم. کارگردان، نویسنده و بازیگری که حالا تعداد سالهای فعالیت او به 31 رسیده. رشته تحصیلی او آمار انفورماتیک است و سال 70 پایش به دنیای هنر باز شد. وقتی که برای گذراندن کلاسهای فیلنامه نویسی سیف الله داد راهی تهران شد. دو سال بعد «من زمین را دوست دارم» را برای ابوالحسن داوودی نوشت و به این ترتیب رسما وارد عرصه نویسندگی سینما شد. قاسمخانی را بیشتر با سریالهای 90 شبی به یاد میآوریم با این حال تعداد فیلمهای پر مخاطبش هم کم نیستند. سالهای زیادی را به عنوان نویسنده و مشاور کارگردان در پروژههای مختلف فعالیت کرد تا بالاخره در سال 95 اولین فیلم سینمایی خودش را کارگردانی کرد. با اینکه قاسمخانی خیلی از فضای کارگردانی خوشش نمیآید ولی دو سال بعد با فیلم «خوب، بد، جلف؛ ارتش سری» به عنوان تنها فیلم کمدی جشنواره 98 شرکت کرد و بعدتر سریال «خوب، بد، جلف- رادیواکتیو» را کارگردانی کرد و حالا این شبها با کارگردانی مشترک سریال «روزی روزگاری مریخ» در شبکه نمایش خانگی حضور دارد.
متولد: 30 دی 1345 (56 سال)
فارغ التحصیل: رشته آمار و انفورماتیک
شروع به کار: 1372 ( 27 سالگی)
نقطه عطف: 1382 (مارمولک)
نقطه تغییر: 1395 (خوب، بد، جلف)
افتخارات: برنده جایزه بهترین فیلمنامه برای «دختری با کفشهای کتانی» از جشن خانه سینما، برنده سیمرغ بهترین فیلمانه برای فیلم «مارمولک، برنده سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران برای فیلم «خوب، بد، جلف».
1370 تا 1376 یک ستاره
پای پیمان قاسمخانی سال 72 با «من زمین را دوست دارم» به سینما باز شد. بعد از نویسندگی یکی دو کار سینمایی، بازیگری را هم تجربه کرد. اما در سال 76 با حضور کمرنگ در یک سریال تلویزیونی به عنوان نویسنده، وارد عرصه سریال نویسی هم شد.
1380 تا 1387 صعود 4 ستاره
تجربه قبلی نوشتن سریال، برای او چند سریال دیگر هم به همراه دارد. «خانه ما»، «پاورچین» و «نقطه چین» و «کمربندها را ببندیم» حاصل همین دوره است. مهران مدیری و پیمان که تازه همدیگر را پیدا کرده بودند، بیخیال داستان نشدند و سه سریال دیگر هم ساختند. «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره» و «شبهای برره» که هنوز هم به عنوان پر بیننده ترین سریال تلویزیونی رکورد دار است. اما کار تلویزیونی برای یک نویسنده جوان و جویای نام راضی کننده نبود. هم زمان و در 3 سال، چهار فیلم سینمایی را نوشت که هر کدام گیشهدار زمان خود بودند. دورهای که با «نان، عشق، موتور 1000» شروع شد. با «مارمولک» شدت گرفت و با «نقاب» و «مکس» ادامه پیدا کرد.
1388 تا 1392 صعود دو ستاره
شاید سن پطرزبورگ مهم ترین فیلم این دوره از فعالیت حرفهای پیمان قاسم خانی باشد. او در این فیلم علاوه بر نویسندگی، بازی هم کرد. تا قبل از این، هنوز خیلیها او را نمیشناختند. فقط آنها که اهل سینما و فیلم و سریال بودند اندک شناختی از او داشتند. بعد از اکران سن پطرزبورگ، پیمان بلافاصله چهره شد و خیلیها تازه آن موقع فهمیدند نویسنده برره و نقطه چین کیست! این اولین همکاری او با بهروز افخمی بود. بعد از آن نوبت رامبد جوان بود که بعد از تجربه موفق «مسافران» سراغ پیمان برود و نویسندگی «ورود آقایان ممنوع» را به او بسپارد. دو فیلم آخر او در این دوره، یکی «طبقه حساس»، همکاری مجدد او با کمال تبریزی بود و دیگری حضور در فیلم «زندگی مشترک آقای محمدی و بانو» به عنوا ن بازیگر بود. او نویسندگی «ساختمان پزشکان» و «پژمان» را هم در همین دوره انجام داد.
1395 تا 1399 صعود تک ستاره
کارگردانی، پله بعدی پیمان در ادامه مسیر هنری او بود. او در سال 94-95 خوب، بد، جلف را نوشت و خودش هم کارگردانی کرد تا فعالیت او وارد عرصه جدیدی شود. این فیلم در جشنواره همان سال به نمایش در آمد و در رقابت با گشت ارشاد، دیگر فیلم کمدی آن سال، توانست نظر مخاطبان را به خودش جلب کند. با اینکه «خوب بد جلف» نتوانست نظر داوران و منتقدان را جلب کند، اما بازخوردهای مخاطبان باعث شد تا پیمان تصمیم بگیرد قسمت دوم این فیلم را هم بسازد و راهی جشنواره کند. بعد از موفقیت این دو فیلم، قاسمخانی به همراه محسن چگینی سریال «خوب، بد، جلف؛ رادیواکتیو» را برای نمایش خانگی ساختند که نتیجه خوبی نداشت و موفقیت های قبلی را هم زیر سوال برد.
1400-1401 صعود دوباره
قاسمخانی در تمام این سال ها ثابت کرده که حتی در بدترین شرایط هم آثارش حرف های شنیدنی ای دارند و بدترین کارهایش هم ارزش یکبار دیدن دارند. سال 97 طلسم کار نکردن مدیری و قاسمخانی شکست و سریال نمایش خانگی «دراکولا» را باهم کار کردند و سه سال بعد «دراکولا» را ساختند و خروجی کار، یاداور سال های خوش همکاری شان بود. پیمان قاسمخانی دو سال پیش هم در فیلم «چپ راست» بازی کرد که متاسفانه هنوز اکران نشده است. در نهایت هم قاسمخانی امسال با نگارش و کارگردانی سریال نمایش خانگی «روزی روزگاری مریخ» به عرصه نمایش برگشت که در ابتدا مورد توجه قرار نگرفت ولی در ادامه مخاطب ثابتی پیدا کرد.