من نوجوون که بودم یه سری سی دی دست به دست میشد که روش نوشته بودن شکنجه های صدام. اگه اشتباه نکنم، سی دی مجموعه ای از ویدئوهای بی کیفیت ولی ترسناک و دردناک از زندان ابوغریب بود. اون موقع فکر میکردم که اینا چطوری میتونن انقدر بی رحم باشن و سنگدل ترین آدمای روی زمینن تا اینکه تازگی راجع به تاریخ شکنجه و خست کشی تحقیق کردیم و فهمیدم صدام، انگشت کوچیکه شکنجه گرهای تاریخ هم نبوده.
تا حالا صحنه شکنجه یا اعدام کسی رو دیدی؟ این قضیه برای امروز و دیروز نیست و کلی تاریخچه داره. قدیما همه شهرها میدون اعدام داشتن و مردم کیلومترها سفر میکردن تا خودشون رو به روز اعدام برسونن. البته فقط برای دیدن خون و خون ریزی نمیومدن بلکه اکثرا فروشنده بودن و میومدن توی شلوغی جمعیت یه چیزی بفروشن. با این مقدمه بریم سراغ بدترین شکنجه های تاریخ ایران و جهان...
منصور حلاج که کرامات زیادی داشت و میگفت ان الحق، عاقبت خوشی نداشت. به شیوه 9 مرگ کشته شد. اول هزار تا شلاق خورد. جیک نزد. بعد یه دست و یه پاش رو قطع کردن آخ نگفت. دست و پای بعدی رو که بریدن صداش درنیومد. دیدن نمیمیره، کشتنش و انداختنش توی آتیش و وقتی خاکستر شد سرش رو فرستادن برای طرفداراش تو خراسان. میخواستن رعب و وحشت ایجاد کنن ولی زهی خیال باطل که همین کارشون باعث شد منصور محبوب تر از قبل بشه و طرفدارهای بیشتری پیدا کنه.
توی این شیوه سخت کشی، موی فرد خاطی رو به دم اسب می بست و اسب رو به تاخت میدووندن. اون فرد بنده خدا هم انقدر به زمین و سنگ و کلوخ میخورد که آش و لاش میشد.
قدیما مد بود که دزدهایی که میگیرن رو به شیوه ای مجازات کنن که بقیه حساب کار دستشون بیاد. میگن تو گلوی دزدهای طلا، آب طلا میریختن، یه چیزی شبیه اون قسمت گیم آو ترونز. شاپور اول، والرین پادشاه روم رو اسیر کرد و ازش به عنوان زیرپایی استفاده میکرد تا سوار اسب بشه. موقعی هم که از دستش خسته شده تصمیم میگیره طلای مذاب میریزه تو گلوی والرین بی نوا. البته فکر نکنین خیلی درد کشیده. طلای مذاب انقدر داغ هست که همون لحظه میکشه، به اندام های داخلی رحم نمیکنه و همه رو پاره پوره میکنه.
فکر کن یه ورنده دسته دار پر از میخ درست کردن و باهاش پشتت رو حسابی شخم میزنن. مثل اینکه علت نام گذاریش اینه که وقتی مجازات تموم میشه، قربانی شبیه خرگوش میشه. این شکنجه حداقل تا زمانی که فردریک کبیر در سال 1740 آن را ممنوع کرد در آلمان بسیار رایج بود.
شاه های صفوی علاقه خاصی به سیخ کشیدن و کباب کردن داشتن. به جز اینکه کباب زیاد میخوردن، در مقابل دشمنان شون هم همین رویه رو پیش میگرفتن. شاه عباس اول عادت داشت با لباس مبدل بره بازار و شرایط رو بررسی کنه. یه بار نون و کباب میخره ولی میبینه که طرف کم فروشی کرده. فرداش طرف رو توی شهر میگردونه و جار میزنه که این کم فروشه برای همین امروز تو میدون شهر کبابش میکنیم. بعد هم یه سیخ بزرگ درست کردن و مرد رو به سیخ کشیدن و کباب کردن. اینجوری تا مدتی کسی به فکر کم فروشی نیفتاد.
چینی ها تا اوایل قرن بیستم برای بردن آبروی مجرم، یه تخته چوبی دور گردنش می بستن و جرمش رو روش مینوشتن. بعد هم توی شهر میگردوندنش تا مردم از خجالتش در بیان. به نظرت این سبک تنبیه کردن آشنا نیست؟ نمدونم چرا یاد آفتابه افتادم. توی ویدئوهای شعبه بازی دیدی که یه نفر رو وسط نصف میکنن و دوباره به هم میچسبونن؟ این ایده از مجازات های چینی الهام گرفته شده ولی متاسفانه اونا فقط توی بریدن کمر مهارت داشتن و نمیتونستن دوباره سالم سر جاش بچسبونن. میگن این کار انقدر دردناک بوده که مجرم یه پولی به جلاد میداده که قبل از شکنجه اصلی با چاقو بکشدش. مثل اینکه کالیگولا خیلی به این سبک شکنجه علاقه داشته و مخالفینش رو اینطوری تنبیه میکرده.
برای تماشای ویدئوی قسمت اول بدترین شکنجه های تاریخ در یوتیوب اینجا و برای ویدئوی آپارات اینجا کلیک کنید