روزنامه آزاد
روزنامه آزاد
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

جزیره معتادان کجاست؟ فاجعه ای در دهه شصت!

حالا که بحث آتیش سوزی کمپ ترک اعتیاد داغه یه ماجرای ترسناک مشابه تعریف کنم

#لنگرود #کمپ_ترک_اعتیاد #فارور

پ.ن: این ماجرا تلخ و آزار دهنده س اگه اذیت میشی باقیش رو نخون

نیمه دوم دهه شصته. جنگ خیلی کش اومده و همه خسته شدن. از اون طرف آمار معتادهای کشور زیاد شده. مسئول ها به فکر افتادن که یه کاری بکنن. این وسط، قاضی زرگر، دادستان وقت تهران یه پیشنهاد ترسناک میده که در کمال تعجب با اجرایی شدنش موافقت میشه...

پیشنهاد این بود که معتادهای متجاهر رو تبعید کنن به جزیره فارور تا قدر عافیت رو بدونن و برگردن سر خونه زندگیشون. ایده در ظاهر چیز بدی به نظر نمی رسید ولی نتیجه فاجعه بار بود

جزیره فارور در دهه شصت به کمپ ترک اعتیاد تبدیل شده بود
جزیره فارور در دهه شصت به کمپ ترک اعتیاد تبدیل شده بود

بذارین اول ببنیم جزیره فارور کجاست؟ فارور یه جزیره بی آب و علفه که نزدیک ابوموسی قرار گرفته و سیصد ساله تقریبا هیچ سکنه ای نداره. با اینکه برای سفر خیلی بکر و رویایی به نظر میرسه ولی برای ترک اعتیاد یه جهنم خالصه، مخصوصا تو تابستون.

تصمیم به تبعید که جدی میشه، دولت هزینه میکنه تا شرایط اسکان معتادها مهیا بشه. بعد هم 150 نفر از معتادها رو تبعید میکنن به جزیره فارور. جزیره راه فرار نداشت و همه کارش با خود معتادها بود. از آشپزی بگیر تا حفاظت و نظافت. اوایل هرکی سرش به کار خودش بود ولی چون انتقال آب و غذا به جزیره سخت بود، فاجعه شروع شد...

گرمای هوا به اندازه کافی آزار دهنده بود. کثیفی و نبود بهداشت درست درمون هم شده بود قوز بالا قوز. غذا هم که کم میومد با هلی کوپتر رو سرشون نون خشک میرختن. اسم جزیره انقدر بین معتادها و خونواده هاشون پیچیده بود که همه از ترسشون دنبال سوراخ موش میگشتن که جزو تبعیدی ها نباشن.

میگن یه روز یکی از مسئول های کشوری با هلی کوپتر میره فارور ولی انقدر هوا بد بوده که اصلا پیاده نمیشه. یکی از معتادها میره پای هلیکوپتر و داد میکشه: «حاج آقا، ما داريم اينجا از بي‌ آب و غذايي مي‌ميريم.» مدیر بی توجه به حال معتادها، دستور پرواز میده و از جزیره در میره

اوضاع آب و غذا انقدر افتضاح بوده که یکی از معتادها خبر مرگ دوستش رو اعلام نمیکنه تا جیره ش رو برای خودش بگیره. دوستش انقدر زیر پتو میمونه که بوی تعفنش همه جا رو برمیداره و ماجرا لو میره

این ماجرا 18 ماه طول میکشه. تو این مدت انقدر معتادها تو جزیره میمیرن تا بالاخره دولت از خر شیطون پیاده میشه و معتادها رو برمیگردونه به شهرشون. میگن معتادها انقدر لاغر مردنی شده بودن که میشد دونه دونه دنده هاشون رو بشماری. با اینکه بالاخره پرونده تبعیدگاه فارور بسته شد ولی اخباری که از کمپ های دیگه میرسه نشون میده که خر همون خره فقط پالونش عوض شده.


اعتیادکمپ ترک اعتیاد
من محمدرضا جعفری هستم یه نویسنده ماجراجو که هربار یه جا سرک میکشه و از کشفیاتش میگه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید