فراموش می کنی که در فروردین 1399 هستی و یکباره پرت می شوی به صد سال پیش. مرد فرمانده، طوری با ابهت رو اسب نشسته که انگار خود رضا خان پیش قراول است. ماجرا وقتی عجیب تر میشود که می بینی هنگ نظامی ای در کار نیست و یک گروه پیاده با لباس متحدالشکل روستایی، بیل فنگ! کرده اند و به دنبال فرمانده، قدم آهسته می روند. پس از یک دور رژهی نمادین، فرمانده با اسب به روی سکو میرود و از گروهان بیل گردانی سان میبیند. یکی از بیل به دست ها، پس از معرفی خود به سبک نظامی، میگوید: «قربان در حین انجام وظیفه لایروبی سطح کانال، سیزده زخمی دادیم» فرمانده که به شدت در نقش فرو رفته است خشمگین میشود و فریاد میزند: «این چه وضعی است باید با اشرار مقابله کنیم». گروه برای اینکه خودی نشان بدهند، بیل ها را به هم می بندند و به صورت نمادین بالای سرشان می گردانند. ابتدا مسنترین بیل گردان نیمور دست به بیل میشود و چهار بیل در دست راست و سه بیل را دست چپ میگیرد و یا علی گویان بیلها را عکس جهت هم، دور سرش دوران میدهد ولی سنگینی و شتاب حاصل از چرخش اجازه نمیدهد مرد بیش از چند لحظه دوام بیاورد. این بیلها به طور میانگین سه و نیم کیلو هستند و در مجموع بیست و پنج کیلو میشوند که در حالت عادی وزن زیادی نیست ولی وقتی این ها به دوران میافتند و عکس جهت همدیگر می چرخند، حفظ تعادل کار دشواری است و به نیروی جسمی و ذهنی زیادی نیاز دارد.
مصطفی سید جعفری نفر اول بیل گردانی دوره قبل، از تاریخچه این کار میگوید: «تاریخچه سنت بیل گردانی به قبل از اسلام بر می گردد. مردم نیمور همه ساله در اسفند ماه به هجده کیلومتری شهر میرفتند و با مهارت و مرارت خاصی لای روبی میکردند و آب را به جوی میآوردند. در مسیر این هجده کیلومتر درهای هست که هر روز سیلاب میآمده و آب نهر را میبرده است. اهالی مجبور میشوند در صخرههای آنجا بیست متر حفاری کنند و از زیر زمین حدود پانصد متر حفاری کردهاند تا نهر از گزند سیلاب در امان باشد و برای لای روبی این مسیر زیر زمینی که به کوره معروف بوده است چندین چاه حفر میکردند تا به قسمتهای مختلف آن دسترسی سریع داشته باشند. در پایان زمستان همان بیلهایی را که مسیر جوی را لای روبی کردهاند با طنابی از موی بز به هم میبستند. چهار بیل در دست راست میگرفتند و سه بیل در دست چپ به این علت که هفت را عدد مقدسی میدانستند و از خدا میخواستند که نهر را پر آب کند و زمینهای تشنه آبیاری شوند.»