ویرگول
ورودثبت نام
روزنامه آزاد
روزنامه آزاد
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

یک دست جام باده و یک دست دسته بیل!

مراسم بیل گردانی یکی از آئین های باستانی شهر نیمور
مراسم بیل گردانی یکی از آئین های باستانی شهر نیمور

فراموش می کنی که در فروردین 1399 هستی و یکباره پرت می شوی به صد سال پیش. مرد فرمانده، طوری با ابهت رو اسب نشسته که انگار خود رضا خان پیش قراول است. ماجرا وقتی عجیب تر میشود که می بینی هنگ نظامی ای در کار نیست و یک گروه پیاده با لباس متحدالشکل روستایی، بیل فنگ! کرده اند و به دنبال فرمانده، قدم آهسته می روند. پس از یک دور رژه­ی نمادین، فرمانده با اسب به روی سکو می­رود و از گروهان بیل­ گردانی سان می­بیند. یکی از بیل به دست ها، پس از معرفی خود به سبک نظامی، میگوید: «قربان در حین انجام وظیفه‌ لای­روبی سطح کانال، سیزده زخمی دادیم» فرمانده که به شدت در نقش فرو رفته است خشمگین می­شود و فریاد می­زند: «این چه وضعی است باید با اشرار مقابله کنیم». گروه برای اینکه خودی نشان بدهند، بیل ها را به هم می بندند و به صورت نمادین بالای سرشان می گردانند. ابتدا مسن­ترین بیل­ گردان نیم­ور دست به بیل می­شود و چهار بیل در دست راست و سه بیل را دست چپ می­گیرد و یا علی گویان بیل­ها را عکس جهت هم، دور سرش دوران میدهد ولی سنگینی و شتاب حاصل از چرخش اجازه نمی­دهد مرد بیش از چند لحظه دوام بیاورد. این بیل­ها به طور میانگین سه و نیم کیلو هستند و در مجموع بیست و پنج کیلو می­شوند که در حالت عادی وزن زیادی نیست ولی وقتی این ها به دوران می­افتند و عکس جهت هم­دیگر می چرخند، حفظ تعادل کار دشواری است و به نیروی جسمی و ذهنی زیادی نیاز دارد.

مصطفی سید جعفری نفر اول بیل گردانی دوره قبل
مصطفی سید جعفری نفر اول بیل گردانی دوره قبل


مصطفی سید جعفری نفر اول بیل گردانی دوره قبل، از تاریخچه این کار میگوید: «تاریخچه سنت بیل گردانی به قبل از اسلام بر می گردد. مردم نیمور همه ساله در اسفند ماه به هجده کیلومتری شهر می­رفتند و با مهارت و مرارت خاصی لای روبی می­کردند و آب را به جوی می­آوردند. در مسیر این هجده کیلومتر دره­ای هست که هر روز سیلاب می­آمده و آب نهر را می­برده است. اهالی مجبور می­شوند در صخره­های آنجا بیست متر حفاری کنند و از زیر زمین حدود پانصد متر حفاری کرده­اند تا نهر از گزند سیلاب در امان باشد و برای لای روبی این مسیر زیر زمینی که به کوره معروف بوده است چندین چاه حفر می­کردند تا به قسمت­های مختلف آن دسترسی سریع داشته باشند. در پایان زمستان همان بیل­هایی را که مسیر جوی را لای روبی کرده­اند با طنابی از موی بز به هم می­بستند. چهار بیل در دست راست می­گرفتند و سه بیل در دست چپ به این علت که هفت را عدد مقدسی می­دانستند و از خدا میخواستند که نهر را پر آب کند و زمین­های تشنه آبیاری شوند.»

دست بیلبیلبیل گردانینیمورنیم ور
من محمدرضا جعفری هستم یه نویسنده ماجراجو که هربار یه جا سرک میکشه و از کشفیاتش میگه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید