ویرگول
ورودثبت نام
رتبه لند | مشاوره و برنامه ریزی کنکور
رتبه لند | مشاوره و برنامه ریزی کنکور
خواندن ۱۳ دقیقه·۳ سال پیش

داستان قبولی من در کنکور سراسری

داستان موفقیت من در کنکور سراسری
داستان موفقیت من در کنکور سراسری

خب خب خب

سلام

بعد از مدت ها بالاخره تصمیم گرفتم داستان قبولیم تو کنکور سراسری و مسیری که طی کردم رو بنویسم و کجا بهتر از اینجا .

اما قبل از هرچیز بزارید اول خودمو معرفی کنم و یه رزومه از خودم بهتون بدم تا بدونید که دارید داستان چه کسی رو میخونید .

من محمدرضا خدابخشی هستم دانش آموخته برگزیده مرحله کشوری به انتخاب ریاست جمهوری ، فارغ التحصیل رشته رادیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران و موسس مجموعه مشاوره ای رتبه لند .

بزارید داستانم رو اینجوری شروع کنم :

رودهن یه شهر کوچیک توو شرق استان تهرانه که امکانات زیادی نداره و با وجود اینکه نزدیک به پایتخت هستیم ولی خب خیلی از امکاناتی که بقیه شهرا دارند رو نداریم و برای استفاده از اون امکانات باید به تهران بریم یا چند هفته منتظر بمونیم تا چیزایی که میخوایم به دستمون برسه . این چیزا رو راجع به محل زندگیم گفتم تا بدونید که میشه از شهرهای کوچیک و کم امکانات هم به موفقیت رسید و به قول یاس آدما توو محدودیت ها ستاره میشن و من واقعا این موضوع رو از نزدیک تجربه کردم .


سال 1391 بود که خبر دار شدیم میخوان برای اولین بار توو منطقه ما آزمون ورود به مدارس تیزهوشان یا همون استعدادهای درخشان برگزار کنند . خب منم مثل خیلیای دیگه با شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و کم کم خودم رو برای آزمون تیزهوشان آماده کردم .

خداروشکر توو اون آزمون قبول شدم و تونستم وارد مدرسه تیزهوشان بشم . راستش اون اولا فکر میکردم که اگه وارد این مدل مدارس بشم دیگه همه چیز خوبه و بهترین معلم ها رو داریم و راحت میتونیم به هدفمون برسیم .

ولی خب رفته رفته متوجه شدم که نه بابا از این خبرا نیست و آواز دهل شنیدن از دور خوش است .

توو همون چند ماه اول فهمیدم که معلم های مدرسه ما با معلم های مدارس دولتی و عادی هیچ فرقی ندارن و فقط اسم مدرسه ماست که با بقیه مدارس متفاوته .

همین قضیه هم باعث شد که کم کم از درس خوندن فاصله بگیرم چون تمام تصورات خوبی که داشتم دود شده بود و فهمیدم که گول اسم مدرسه رو خوردم ، چون توو خیلی موضوعات مدارس عادی و دولتی از مدرسه ما بهتر و جلوتر و موفق تر بودن .

سال دوم دبیرستان مدرسه ما همه دانش آموزانش رو اجبار کرد که وارد رشته ریاضی بشن (چرا میگم اجبار کرد ؟ چون میخواستن آمار قبولی های مدرسه بالا و خوب باشه )

تا اواخر سال دوم دبیرستان من فقط در حد نمره قبولی درس میخوندم و بقیه تایم روزم رو بازی میکردم ، نت گردی میکردم و.... .

تا اینکه اواخر سال دوم دبیرستان که بودم یه روز مادرم نشست باهام صحبت کرد و گفت تو چه هدفی از درس خوندن داری و میخوای با این مدل درس خوندنت به کجا برسی ؟

مامانم رگ خواب من دستش بود و میدونست من به شدت از توو سری خوردن و ضعیف بودن متنفرم و یه چیز دیگه ای هم که مامانم بلد بود این بود که میدونست من به شدت آدم لجبازی هستم و وقتی حرفی بزنم پای حرفم هستم .

راستش حرفای مامانم خیلی روم تاثیر داشت و منی که روزی 8 ساعت درگیر بازی و اینترنت و... بودم تصمیم گرفتم که مسیر زندگیم رو تغییر بدم .

با شروع سال سوم دبیرستان ، من هم درس خوندنم رو شروع کردم و هر روز قبل از مدرسه پیش خوانی میکردم و بعد از مدرسه هم پس خوانی انجام میدادم و درس هر روز توو همون روز مطالعه میکردم و اجازه نمیدادم درسام روو همدیگه تلمبار بشن . همه این کارا رو هم به قول مهران مدیری چراغ خاموش انجام میدادم ، یعنی نمیرفتم به همه بگم و همه جا جار بزنم که ایهالناس من دارم درس میخونم .

دو سه ماه اول سال سوم دبیرستان رو همینجوری درس میخوندم ولی هیچ تغییری رو احساس نمیکردم و همش درجا میزدم . یعنی با وجود اینکه خیلی بیشتر و بهتر از سالهای قبل درس میخوندم ولی همچنان نمراتم متوسط بود و زیاد تغییری نداشت .

توو همون روزها بود که با آزمون های آزمایشی آشنا شدم و فهمیدم که اصلن آزمون چی هست و چرا باید آزمون شرکت کنم و چه سودی برای من داره . با هر مشقت و سختی که داشتم تصمیم گرفتم آزمون آزمایشی ثبت نام کنم (چرا میگم سختی ؟ چون واقعا هزینه آزمون شرکت کردن بالا بود و منم دوس نداشتم به خاطر درس خوندنم به خانواده ام فشار وارد کنم و همین اخلاقم ، پذیرش این موضوع رو برام سخت تر هم میکرد)

بعد از اینکه آزمون آزمایشی ثبت نام کردم تازه فهمیدم که چقدر اشتباه درس میخوندم و مسیری که داشتم کلا غلط بوده .

شاید باورتون نشه و بهم بخندید ولی من تازه وقتی سوم دبیرستان بودم فهمیدم که باید برای همه درسایی که میخونم تست بزنم و اصلن تست زنی یعنی چی . البته نه که قبلش تست نزده باشم هاا ، چرا تست زده بودم ولی خب هیچی از آزمون دادن و کنکور سرم نمیشد .

اولین باری که آزمون شرکت کردم فکر میکردم که میترکونم و بهترین رتبه ممکن رو میارم ولی نتیجه ای که آوردم خیلی خنده دار بود . چون خیلی از درسام رو صفر درصد زدم و حتی چند تا درس هم منفی زدم . مثلا یادم میاد که درصد عربیم شد منفیِ 15 درصد . این درحالی بود که عربیه من جزء درسایی بود که فکر میکردم بلدم و میتونم 100 بزنم .

یعنی بعد از اینکه کارنامه اولین آزمونم رو دیدم انگار یه سطل آب یخ ریختن روم . چون من چندین ماه درس خونده بودم و نتیجه اش شده بود درصدهای منفی و صفررررر .

بعد از اولین آزمونم تا چند روز دپرس بودم چون من کلی هدف داشتم و وقتی با اون صحنه روبرو شدم انگار تمام هدفام جلوی چشمام نابود شده بود .

اما یه جایی دیگه باید این وضعیت داغونی که داشتم رو تمومش میکردم . بعد از چند روز تصمیم گرفتم مسیری که بقیه افراد موفق کنکور طی کردند رو یادبگیرم و منم همون مسیر رو برم .

چون منطقه ای که من توش درس میخوندم (شهر رودهن منظورمه) هیچ رتبه برتری نداشت و هیچکس هم نبود که به عنوان مشاور منو راهنمایی کنه ، مجبور بودم خودم همه چیز رو پیدا کنم و خودم همه چیز رو یاد بگیرم .

شروع کردم تو اینترنت دنبال مصاحبه های نفرات برتر کنکور گشتم و هر روز چندتا مصاحبه از نفرات برتر میخوندم و نکاتی که از مصاحبه ها یاد میگرفتم رو برای خودم یادداشت میکردم تا برم انجامشون بدم .

در کنار مصاحبه هایی که میخوندم ، هرجایی که سوالی داشتم توی گوگل سرچ میکردم و مطالبی که توی سایت ها و وبلاگ ها نوشته شده بود رو میخوندم . همین کار چندین ساعت در طول روز وقتم رو میگرفت چون پیدا کردن جواب سوالات من با سرعت پایین اینترنتی که داشتم خیلی سخت بود و اکثر سایت ها هم جواب خوبی برای مشکلات من نداشتند .

از آبان ماه سال سوم دبیرستانم با همین روش پیش رفتم ؛ یعنی چون نمیتونستم مشاوری داشته باشم باید خودم هم نقش دانش آموزیم رو انجام میدادم و هم نقش یک مشاور رو .

بعد از چند ماه کم کم تغییرات داشت خودش رو نشون میداد . سر کلاس ها همیشه جواب سوالات معلم ها رو میدادم . نمراتم توی امتحانات داشت بالا میرفت . دید معلما نسبت بهم داشت تغییر میکردو کم کم ترازم داشت افزایش پیدا میکرد . ولی خب با همه ی اینها ، هنوزم کلی مشکل داشتم که نمیتونستم حلشون کنم . مثلا درصد فیزیکم پایین بود و نمیتونستم فیزیک رو خوب یاد بگیرم و....

در طول این مسیر خیلی وقت ها ناامید میشدم و بارها و بارها گریه ام میگرفت چون خیلی دست تنها بودم و کسی نبود کمکم کنه . ولی خب چون چاره ای جز موفقیت نداشتم ، باید هرجور که شده این مسیر رو طی میکردم و موفق میشدم . همین موضوع بهم انگیزه میداد .

در نهایت توو خرداد ماه سال سوم دبیرستانم نتیجه اون همه زحمت و چندین ماه تلاشم رو گرفتم و وقتی که کارنامه امتحانات نهایی اومد ، هیچکس باورش نمیشد کسی که معدل سالهای قبل دبیرستانش بیشتر از 18.5 نشده بود حالا نفر دوم امتحانات نهایی شرق استان تهران شده و توو خیلی از درسها نمره اش 19.75 شده بود .

بله بالاخره بعد از 9 ماه تلاش من تونستم خودم رو اول به خودم و بعد به بقیه ثابت کنم و بهشون نشون بدم که من اگه بخوام میتونم به موفقیت برسم . معدل کتبی امتحانات نهایی من توو اون سال شد 19.33 و معدل دیپلمم شد 19.66 و همه اینا در حالتی به دست اومد که من نه معلم خوبی داشتم ، نه مشاوری داشتم و نه کتاب کمک آموزشی خوبی داشتم و فقط و فقط با تلاش خودم تونستم به این نمرات برسم .

بعد از اینکه نتیجه تلاشم رو دیدم و خودم رو باور کردم . تصمیم گرفتم به هدفی که از سالها قبل توو ذهنم بود برسم . حالا چه هدفی ؟؟؟

من از بچگیم خیلی دوس داشتم که دکتر بشم یا حداقل توو بیمارستان کار کنم و از همون بچگی هم کلی فیلم و سریال علوم پزشکی نگاه میکردم و از همون دوران ابتدایی هم ، درس علوم رو خیلی بهتر و بیشتر از ریاضی دوس داشتم . ولی خب همونطور که بالاتر هم گفتم به اجبار مدرسه مون وارد رشته ریاضی شده بودم .

بعد از اینکه کارنامه امتحاناتم رو دیدم زیرِ نگاه ِ متعجبِ همه ی دوستام و خانواده ام ، گفتم من تصمیم گرفتم تغییر رشته بدم و برم رشته تجربی درس بخونم . کادر مدرسه مون و بخصوص مدیر و مشاور مدرسه مون تا از این تصمیم من باخبر شدن بلافاصله اومدن سراغم تا مانع من بشن و جلوی تغییر رشته من رو بگیرن . ولی خب من چون کلا آدم لجبازی بودم ، بهشون گفتم من تصمیمم رو گرفتم و هیچکس هم نمیتونه نظر من رو عوض بکنه .

برای تغییر رشته از ریاضی به تجربی باید دو تا کتاب زیست شناسی دوم و سوم دبیرستان رو به شکل کشوری و نهایی امتحان میدادم . امتحانات نهایی تغییر رشته توو شهریور ماه برگزار میشد و من از 1 تیر ماه این تصمیم رو گرفته بودم . یعنی تا روز امتحانم یه چیزی حدود 2 ماه و 5 روز وقت داشتم .

از 1 تیر ماه سال کنکورم برای اولین بار در عمرم کتاب های زیست شناسی کنکور رو باز کردم و تک و تنها و بدون معلم شروع به خوندن زیست شناسی کردم .

شاید کسی باورش نشه ولی من نه روش مطالعه زیست رو بلد بودم ، نه اصلا میدونستم چجوری از درس زیست سوال میاد . ولی خب چون فقط یه هدف داشتم و اون هم موفقیت در کنکور تجربی و رسیدن به علوم پزشکی و بیمارستان بود ؛ شبانه روزی زیست شناسی میخوندم .

اون دوماه یکی از سخت ترین و سنگین ترین روزهای زندگیم رو میگذروندم به خاطر اینکه همه دوستام ، همکلاسی هام و تمام فامیل و هرکس که منو میشناخت بهم میگفت تو دیوونه شدی و یه احمقی و....

یعنی هم فشار این چیزا روم بود و هم درس زیست شناسی برای منی که اصلا زیست نخونده بودم خیلی خیلی سخت بود و زمانی هم که تا امتحانات داشتم خیلی زمان کمی بود . تازه یه گوشه از ذهنم درگیر این بود که الان تمام رقیبای من دارن واسه کنکورشون درس میخونن ولی من تازه دارم برای امتحانای تغییر رشته درس میخونم و رقیبای من توو این 2 ماه خیلی از من جلو میوفتن و احتمال داره که دیگه نتونم به رقیبام برسم .

باهر سختی که شده اون 2 ماه رو گذروندم و در نهایت توو شهریور ماه 1394 امتحانات نهایی تغییر رشته رو شرکت کردم .

توو مهر ماه سال کنکورم نتیجه امتحانات تغییر رشته ام اومد و بازم بهم ثابت شد اگه من بخوام و برای خواسته ام تلاش کنم هیچ غیر ممکنی برام وجود نداره .

میدونی چیشده بود ؟؟؟ نمره امتحاناتم 19.75 و 18.75 شده بود . فکرشو بکن کسی که لای کتاب زیست رو باز نکرده بود 2 ماهه تونست به این نمرات برسه .

با دیدن این نمرات ، مدیر و مشاور مدرسه ام تعجب کرده بودند . چون فکرشم نمیکردن من بتونم بدون هیچ معلمی به این نمرات برسم .

بعد از اینکه تغییر رشته دادم و وارد رشته تجربی شدم . شروع کردم خوندن مطالب پیش دانشگاهیم و همزمان مطالبی که توو پایه های دوم و سومم خونده بودم رو مرور میکردم و تست میزدم .

از مهر ماه 1394 تا تیر ماه 1395 که کنکور داشتم یه قانون برای این مسیرم تعیین کردم و اون قانون این بود که هر روز نسبت به دیروزم بهتر باشم و رشد بکنم . با همین قانون به ظاهر ساده من تونستم در عرض کمتر از 10 ماه بدون هیچ مشاور و معلم و کلاس کنکوری ، از تراز 4600 قلمچی به تراز 6800 و بالاتر برسم و منی که عربیم رو -15 درصد میزدم تونستم توو خیلی از درسا مثل همین درس عربی به درصد 100 برسم.


کارنامه یکی از اولین آزمون هایی که دادم رو میتونید اینجا ببینید :


و این هم تراز یکی از آزمون هام وقتی که مسیر درست رو پیدا کردم و تلاش هام نتیجه داد :

همونطوری که دیدید من تونستم از تراز های خیلی پایین شروع کنم و بیشتر از 2000 واحد ترازم رو افزایش بدم.

راستی توو این مدت همیشه آزمون آزمایشی شرکت میکردم و هیچ وقت توو آزمون هام غیبت نکردم حتی وقتایی که برای آزمون هام آماده نبودم بازم توو آزمون ها شرکت میکردم . چون آزمون ها برام مهم بودن و اعتقاد داشتم که هر آزمون یه نکته جدید بهم یاد میده و من رو به موفقیت در کنکور نزدیک و نزدیک تر میکنه .

در نهایت منی که توو خیلی از درس ها درصدام منفی بود تونستم توو کنکور به این درصد ها برسم :


حالا که تا اینجا همراه من بودی یه صحبت خیلی مهم باهات دارم :

من پوستم کنده شد تا به موفقیت رسیدم . میدونی چرا ؟

چون کسی نبود کمکم کنه . چون تجربه نداشتم . چون هیچی بلد نبودم . چون همه چی روو دوش خودم بود . چون نمیتونستم از نظر مالی خیلی هزینه کنم و....

همین دلایل باعث شد تا بعد از کنکورم به این فکر بیوفتم که بستری رو ایجاد کنم تا بتونم به دانش آموزایی که دوس دارن توو کنکور رتبه و درصد خوبی بیارن ولی شرایط و امکانات خوبی ندارند کمک کنم .

ولی خب یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه تجربه را تجربه کردن خطاست

یعنی اگه من سختی کشیدم تا به موفقیت برسم ، اگه من همه چیز روو دوش خودم بود . اگه من آزمون و خطا کردم تا به موفقیت برسم . تو دیگه نباید آزمون و خطا کنی . تو دیگه نباید سختیایی که من کشیدم رو بکشی .

به همین دلیل تصمیم گرفتم اطلاعاتی که خودم سالها برای بدست آوردنشون زحمت کشیدم ، هزینه کردم و تجربه تحصیلیمو در اختیار دانش آموزا قرار بدم و ماحصل این 5 سال سابقه من در زمینه مشاوره و تدریس به بیش از 300 دانش آموز ، شد وب سایت رتبه لند که در حال حاضر در زمینه مشاوره و برنامه ریزی کنکور فعالیت میکنه .

در نهایت میخوام بهت بگم اگه من تونستم از یه شهر کوچیک بدون هیچ معلم و کلاسی توو کنکور موفق بشم پس تو هم میتونی به هدفت برسی و موفق بشی . فقط باید یه سری اصول و نکات رو یادبگیری که من همه چیو بهت یاد میدم و کمکت میکنم .

اگه دوس داری یه نفر که به بیشتر از 300 تا دانش آموز مشاوره داده ، توو مسیر کنکورت کنارت باشه فقط کافیه به شماره 09120125818 پیام بدی . به همین سادگی

اینم پیج اینستاگرام من برای دانش آموزایی که دوس دارن توو کنکور موفق بشن :

https://www.instagram.com/rotbeland.ir/



کنکورمشاوره کنکورموفقیتمحمدرضا خدابخشیرتبه لند
محمدرضا خدابخشی هستم ؛ دانش آموخته برگزیده کشوری به انتخاب ریاست جمهوری ؛ مشاور و مدرس کنکور ؛ فارغ التحصیل رادیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران و موسس وب سایت رتبه لند به آدرس rotbeland.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید