ویرگول
ورودثبت نام
مهندسِ شعر
مهندسِ شعر
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

خوشبحالت که شاعرت ، منم !

من از توصیف تو هیچگاه خسته نمیشوم
و گاهی به این فکر میکنم که :
[خوشبحالت که شاعرت منم! ]
من این را خودسِتایی نمی‌دانم راستش این عین حقیقت است من برای وصف موهایت شب را زندگی می‌کنم!
اصلا وقتی قرار است که به تو فکر کنم :
قند در دلم آب میشود ،
راستی!این را گفته بودم ، شب هایی که خوابت را میبینم ،صبح همه چیز بهتر انجام میشود ! انگار که عشق کارش را خیلی خوب بلد است .
سرودنت بیشتر مرا شگفت زده میکند تا ادامه دادن در پیچ تاب تخت هایی که فقط خالی ات میکنند.
نمی‌دانم این متن چند سال چند ماه یا چند روز معتبر است حتی برایش تاریخی در این متن درج نخواهم کرد.
اما [این] هیچگاه صورت مسئله را پاک نمی‌کند که :
من از توصیف تو هیچگاه خسته نمی‌شوم حتی اگر
آن را روی کاغذ نیاورم در کورسوی ذهنم عاشقانه با تو عشق بازی خواهم کرد ...
خوشبحالت که شاعرت منم :)

#روح_الله_سالاری


عاشقانه های بی جانمطلقا بیماراز نگاه منویرگولیسم
شاعر،نویسنده،دبیر ریاضیات،برنامه نویس🥇
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید