کودکان معتاد عبارت غریبی است، واژهها با یکدیگر همراه نمیشوند، اعتیاد کودکان حتما باید ریشهای عمیق در دل اجتماع داشته باشد اما خوب یا بد، این کودکان نیاز به حمایت و درمان دارند، آنهم با سرعت و فوریت. حقیقت آن است که یاری رساندن به این گروه از کودکان چندان هم آسان نیست.
مریم و ملیکا دو کودک ۶ و ۵ ساله توسط مادر، معتاد به تریاک و متادون میشوند، جواب آزمایش آنها از سوی مددکار جمعیت امام علی به بهزیستی فرستاده میشود. متخصصان اورژانس اجتماعی برای بررسی موضوع به خانه آنها مراجعه میکنند و بعد از بررسی شرایط حکم قضایی کودکان دریافت میکنند که کودکان را از خانواده بگیرند، اما در این فاصله پدر کودک که آنها را برای تکدیگری به خیابان میفرستاده به همراه مادری که خود معتاد و باردار استٍ از آن محل میگریزند.
فعالان کودک حدود ۲ ماه به دنبال یافتن این دو کودک که به گفته خودشان مدام در معرض ضرب و شتم والدین بوده و از زندگی با آنها خسته شدهاند، هستند تا اینکه آنها را در یکی از خیابانها پیدا میکنند، اما این بار به لیست اعتیادشان شیشه هم اضافه شده است. مددکاران سعی میکنند دوباره با خانواده دو کودک ارتباط برقرار کرده و اعتماد از دست رفته خانواده را به دست آورند، با مشقت بسیار موفق میشوند. بار دیگر وضعیت دو کودک به اورژانس اجتماعی اطلاع داده میشود. اورژانس اجتماعی میگوید حالات یکی از این دو دختر این احتمال را ایجاد میکند که وقتی برای فروش مواد مخدر میرفته مورد تعرض قرار گرفته است.
اینبار اما اورژانس با سرعت بیشتری حکم قاضی را گرفته و با همراهی مددکار سمن آنها را برای درمان اعتیاد به یکی از بیمارستانهای تهران که برای این منظور در نظر گرفته شده میبرد، اما بیمارستان تخت نداشته و بچهها را پذیرش نمیکند.
کودکان به مصرف مواد دارند خمار شدهاند و بدنشان به درد افتاده است. سرانجام یکی از پزشکان دلش به رحم میآید و برای اینکه تشنج نکنند به بچهها دارو میدهد، سایر بیمارستانها هم بچهها را پذیرش نمیکنند. بالاخره بیمارستان با مشقت بسیار کودکان را پذیرش میکنند، ۲۰ روز برای درمان اعتیاد در بیمارستان بستری شده و بعد از این مدت به بهزیستی سپرده میشوند.
اما مادر معتاد خانواده کودک دیگری در راه دارد، او به حال خود رها میشود هیچ نهاد حمایتی در اندیشه جنینی که با خیالت راحت در رحم او جاخوش کرده نیست تا اینکه سرانجام در خانه نوزادش را به دنیا میآورد و پدر، او را به مبلغ یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میفروشد، موضوع از سوی فعالان سمن به پلیس ارجاع داده میشود، اما ردی از نوزاد به دست نمیآید.
به گزارش رویداد۲۴ کودکان و نوجوانان در حاشیه شهرها و در برخی روستاهای مرزی و حاشیهای همچنان با معضلی به نام اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند، میراث شوم مادری معتاد یا هدیهای از سوی خانواده و اطرافیانی غرق شده در همین پدیده نامیمون. این کودکان در مواردی غیر قابل انکار برای خرید و فروش مواد مخدر و روانگردان مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و چه بسا عمدتا در مسیر همین تجارت سیاه فروخته شده یا مورد انواع آزار جنسی، جسمی و روحی قرار میگیرند و در بزرگسالی نیز آینده چندان خوبی برایشان متصور نیست اما سیستم حمایتی ما همچنان در جاده پر پیچ و خم گرفتن حکم قضایی برای رسیدگی به آنها گرفتار است، درحالیکه کودکان کار بدون هیچ توضیحی از کف خیابانها جمعآوری میشوند، کودکان دارای اعتیاد یا دارای والدینی معتاد و غرق در نشئگی و خماری به جای رسیدگی فوری در انتظار احکام قضایی میمانند تا از درون فروپاشند درحالیکه روند کند نجات آنها همچنان حیران و گرفتار در صلاحیت یا عدم صلاحیت خانواده آنهاست. گزارش کامل در: