Roya taheri
Roya taheri
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

پارس کردن یا واق زدن؛ در جستجوی حقیقت

این روزها موضوعی بین سگ دوستان و فعالان حوزه تربیت و آموزش سگ باب شده که آیا وقتی سگ از خودش صدا درمیاره باید بگیم پارس کرده یا اینکه واق زده؟ خیلی از مردم بر این باورن که واژه واق زدن درسته و نباید بگیم پارس کردن، چون این کلمه در زبان فارسی ما نبوده و یکدفعه وارد شده و اصلا ریشه خاصی ندارد. البته گروهی هم هستند که وقتی کلمه پارس کردن رو میشنون فوری به رگ آریایی شون برمیخوره، گروه دوم بر این باورن که اعراب به صدای سگ میگفتم پارس کردن تا فارسی ها رو تحقیر کنن. (البته برای این ادعا هنوز سندی تاریخی وجود نداره)

شاید برای خیلی از ما سوال باشه که آخر کدوم دسته درست میگن؟ بالاخره بگیم واق زدن یا پارس کردن؟ امروز میخوام بدون هیچ تعصب و سوگیری درباره این مساله صحبت کنم. توی این متن نمیخوام درباره درست یا غلط بودن این دو کلمه صحبت کنم و فقط میخوام با نقطه نظر طرفین دعوا بیشتر آشنا بشیم. بگذاریم قبل از هرچیزی سری به لغت نامه‌ها بزنیم و با ریشه اصلی این دو کلمه بیشتر آشنا بشیم.

دیدگاه گروه اول؛ موافقان کلمه پارس کردن

گروه اول که مدعی هستن «پارس کردن» درسته و مشکل زبان شناسی نداره میگن این کلمه هم ریشه کلمه «پاس» است و به معنی نگهبانی و مراقبت میده.

خوب ببینیم گروه اول چی میگن درباره ریشه کلمه پارس کردن:

پارس در اصل پارث بوده. این کلمه در زبان های دیگه ای همچون زبان سنسکریت به پاتره pâtra، در اوستایی به صورت پاثره pâşra و در سغدی به صورت پارث pârş آمده و در هر سه تا زبان هم به معنی مراقبت، بیداری، نگهبانی، محافظت بوده است؛ و چون کار سگ نگهبانی از گله و خانه بوده است، آوای او را پارث گفتند یعنی سگ بیدار است و نگهبانی می دهد. از آن جایی که ایرانیان بعدها واج های «ث» و «س» را یکسان بر زبان آوردند، پارث را به نادرست، پارس نوشتند. پس پارس کردن به معنی نگهبانی دادن است.
تصویری از کتاب فرهنگ واژگان اوستایی؛ جلد دوم- صفحه 905
تصویری از کتاب فرهنگ واژگان اوستایی؛ جلد دوم- صفحه 905


این گروه همچنین عقیده دارن که پارس به معنی فارس نیست و درست آن «پارث» است. از طرفی گروهی که پارس کردن را دسیسه اعراب میدانند باید در نظر داشته باشند که در زبان عربی "پ" وجود ندارد که بتوان چنین موضوعی را به اعراب نسبت داد، آنچنان که عرب زبانان "پارسی" را نیز "فارسی" تلفظ می‌کنند و می‌نویسند! ولی بانگ سگ را نباح، عواء و هریر می‌نامند.

پارس در زبان مادها (ایرانی کهن) پارسوا pârsuâ و به معنی مرز بوده و چون هخامنشیان با مادها هم مرز بودند، به آنان پارسوا (هم مرز، همسایه) میگفتند، همین موضوع رفته رفته پارس شد.

خوب بزارید نظر یه زبان شناس فارسی رو هم بزارم. دکتر حسن انوشه - واژه‌شناس و استاد زبان فارسی، مترجم انگلیسی و عربی درباره این‌که ممکنه «پارس کردن» از «پاس کردن» و پاسبانی سگ اومده باشه، میگه:

این احتمال وجود دارد. در قدیم شب‌ها را به سه پاس تقسیم می‌کردند، وقتی هم می‌گوییم پاسی از شب گذشت به همین معناست، سپاس‌گزاری هم به این معناست که من می‌توانم در پاس دادن شب به شما خدمت کنم، ممکن است «پارس کردن سگ» هم از همین‌جا ریشه گرفته باشد. البته من در این مورد صاحب فتوا نیستم، این موضوع محتمل است، اما هیچ‌گونه ارتباطی میان «پارس سگ» و واژه «پارس» یا «فارس» وجود ندارد.

وسط این دعوا یه موضوعی که خیلی جالبه اینه که وقتی توی مترجم گوگل کلمه «dog barking» وارد کنین میبینین که برگردون اون به فارسی کلمه «پارس سگ» هست.

نکته جالب‌تر اینه که در زبان انگلیسی هم از الفاظ مختلفی برای صدای سگ استفاده میکنند؛ کلماتی مثل:

barking, yelping, yowling, woofing, whining

البته این مورد بگم که کاربرد هر کدوم از اینا متفاوته. اما در کل معادل پارس کردن یا واق زدن همون dog barking هست.

دیدگاه گروه دوم؛ مخالفان کلمه پارس کردن

تا اینجا دیدگاه موافقان پارس کردن را شنیدیم. حالا به نظرم بد نیست کمی هم با دیدگاه گروه دوم آشنا بشیم و به اونا گوش بدیم. شاید این جمله را شنیده باشید که پارس کردن درست نیست، در اصل پاس کردن هست. پاس کردن یا پاس دادن هم به معنی مراقبت است. یا این نقل قول ممکنه زیاد شنیده باشید:

چون از قدیم سگ را پاسبان دانسته اند و ما عبارت سگ پاسبان را زیاد شنیده ایم. وقتی که می خواستند بگویند سگ در حال پاسبانی و نگهبانی است، می گفتند که سگ پاس می کند. به مرور این واژه با واژه پارس که نام قومی ایرانی است اشتباه گرفته شده و اصطلاح نادرست سگ پارس می کند رایج گشته است و معنی آن نیز از پاسبانی به تعریف صدای سگ تغییر یافته است.
در خراسان و بیشتر ایران، هیچ گاه در گفتگوها به لهجه‌ی محلی، کسی نمی گوید سگ پارس کرد، بلکه می‌گویند واق واق کرد. در متون تاریخی هم همیشه عوعو کردن صدای سگ بوده. این اصطلاح هیچ ریشه‌ی تاریخی ندارد و اولین بار در لغت نامه‌ی دهخدا پیدا شده. گویا دهخدا هم آن را از لهجه‌ی مردم تهران گرفته. وارد شدن این اصطلاح سخیف، توهین آمیز و بی ریشه در لغت نامه دهخدا باعث رواج آن در فارسی رسمی شد و این از اشتباهات بزرگ دهخدا بود.

البته موضوع نبودن کلمه پارس کردن در فرهنگ خراسان درست است اما ممکن است این کلمه از گویش یا زبان دیگری وارد شده باشد که رفته رفته از آن استفاده شده است.

پارس کردن یا واق واق کردن؛ مساله این است!!

با توجه به ادعاهای دوطرف نمیتوان گفت که کدام گروه درست میگویند، نبودن سندی معتبر که به صورت مستقیم ادعای یکی از طرفین تایید کنه، باعث شده که این کشمکش بیشتر بشه و هر دو گروه در حال دعوا باشن. اینکه ما نسبت به تغییرات در زبان شیرین مادریمان حساس باشیم کار درستیه، اما افراط و زیاده روی نباید کرد. طی این سالها کلمات زیادی از انگلیسی به فارسی اومده، کلماتی مثل موبایل، تبلت، تلویزیون و ...
با توجه به اینکه در زبان فارسی معادل‌هایی برای اونا در نظر گرفته شده اما جامعه اونا رو قبول نکرده و از معادل انگلیسی اونا استفاده میکنن. نمونه خنده دارش معادل کلمه تبلت (رایانک مالشی) هست.

برخی از منابع:

  • فرهنگ واژه های اوستایی، احسان طبری جلد دوم صفحه 905
  • فرهنگ واژه های سغدی، بدرالزمان قریب واژه ی شماره 6467
  • تاریخ ماد ترجمه کریم کشاورز
پارس کردن سگواق زدن سگسگ
یه دوستدار حیوانهای خونگی و عاشق نگهداری از اونا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید