| نگاهی به طراحی لباس سریال قورباغه | کمد سارک
وقتی یک اثر هنری، در مرکز گفتمانها و چالشها و انتقادات قرار میگیرد، یعنی موفق به تاثیرگذاری و ایجاد جریان شده است. سریال قورباغه[1]ی هومن سیدی، با وجود انتقادات بسیار، طی پانزده هفته پخش، به اثری قابل بحث و جریانساز تبدیل شد که نگاههای زیادی را به خود جلب کرد. اما صرفا ساختارشکنی در داستانسرایی و شیوهی روایت، منجر به این امر نشد. طراحی جذاب بخش بصری مهمترین عامل جلب توجه و موفقیت این سریال بوده. در این مطلب، به بازخوانی طراحی لباس این سریال اشاره میکنیم[2].
زمزمههای پخش اولین سریال هومن سیدی از اواسط پائیز 1399 آغاز شد. زمانی که عکسهای معرف شخصیتها در اینستاگرام به گردش درآمد، و سیلی از مخاطبان را مشتاق کرد تا در انتظار پخش بنشینند. اگرچه که این عکسها دادهی زیادی به همراه نداشتند، اما با توجه به کیفیت طراحی نورپردازی و قاببندیشان، خبر از پخش اثری متفاوت و جذاب را میدادند که ارزش انتظار را داشت. همین امر موجب شد تا خبر توقف در پخش و به تعویق افتادن آن، منجر به افزایش مشتاقان شده و سریال از همان قسمتهای آغازین با مخاطبان زیادی مواجه شود.
اما این طراحی هوشمندانه مختص عکسهای معرف و تبلیغاتی نبود. هومن سیدی پیش از این هم با "مغزهای کوچک زنگ زده[3]" ، "خشم و هیاهو" و "آفریقا"، ثابت کرده بود که بیش از هرچیز به خلق جلوههای بصری نو علاقهمند است. سیدی و تیم طراحانش، در این سریال نیز، با در نظر گرفتن یک الگوی بصری یکدست، سعی در ایجاد امضایی مشخص داشتند که به شکلی آگاهانه در هر شرایطی مخاطب را متوجه اثر کند. الگویی که در طراحی تمام عناصر همچون نور، صحنه، گریم و قاببندیهای فیلم قابل رویت است. طراحی لباس نیز از این الگو خارج نیست.
مهمترین ویژگی طراحی لباس سریال قورباغه این است که در چیدمان قابهای پیمان شادمانفر، یکدست به نظر میرسند. لباسهای این سریال، همچون یونیفرمی طراحی شدهاند که بدون اختلال در پیش روی روایت، لایهی رویی ماجرا را بپوشانند و به صورتی هوشمندانه، تکمیل کنندهی آن باشند. پالت رنگی تیره، در کنار دو رنگ سفید و قرمز تناژ رنگی لباسهای این سریال را تشکیل دادهاند و طراحی ساده و در عین حال خوشبرش آنها، ویژگی اصلی لباس قورباغه است. اما میتوان برای تحلیل هر چه دقیقتر این عنصر مهم، آن را از دو منظر بررسی کرد: براساس زمان روایت و تحلیل کمد لباس شخصیتها[4].
اتفاقات دو قسمت ابتدایی سریال، در سطح معمول جامعه روایت میشود؛ با همین منطق طراحی لباس نیز رویکردی مشخص دارد. در حالی که جامعهی معمول را با همهی شلختگیها و بدسلیقگیها به تصویر میکشد، کمکم به معرفی تم کلی و پالت اصلی سریال نیز میپردازد. درست از زمانی که روایت با داستان قدرت یعنی ورود به خانهی نوری و حرص رامین گره میخورد، پالت رنگی تیره بر تمام لباسها غالب میشود. از محافظان و افراد خانهی نوری تا عابران گذری، از نوری و رامین تا فرهاد و سعید، انگار که سیاهی و تیرگی یونیفرمی برای همهی شخصیتهای درگیر این قدرت کثیف است. روایت زمان حال در پائیز و زمستان تهران میگذرد تا هرچه بیشتر سرمای تصویری و پالت خاکستری غالب را به رخ بکشد. اما با این وجود طراحی لباسها بیشتر تابستانی و بهاریاند که گاهی از تم یکدست بیرون میزنند.
اما گذشته، غوطهور در گرمای رنگین تابستان است. زیرا که گذشته همیشه رنگیتر از حال به نظر میرسد و در اوج تلخی، نوایی خوش دارد. انگار از همهی این بازیهای کثیف زمان حال به دور است. به همین دلیل پر از رنگ و پارچههای طرحدار در نظر گرفته شده. رنگهای پاستیلی دلنشین که کودکی و حتی دههی هشتاد، روایت دوازده سال قبل، را ملایمتر از حال به تصویر میکشند. رنگهایی که با در نظر گرفتن خط روایی سعی در القای آرامش قبل از طوفان را دارند. طراحی لباس گذشته، چه در دهه شصت و چه در دهه هشتاد، در کنار طراحی گریم خوب، مکمل شدت کنتراستی هستند که روایت زمان حال ایجاد میکند.
سادگی مهمترین صفتی است که شامل حال کمد لباس تمام شخصیتهای سریال است. الهام معین، طراح لباس سریال، با در نظر گرفتن تم کلی پالت تیره، سادگی در طراحی و نگاهی به برشهای مدرن دنیای مد، برای هر شخصیت به سراغ چیدمان ستی محدود و مشخص رفته. این امر موجب شده که شخصیتها در طول سریال یکدستی در تم پوشش را حفظ کرده و مخاطب را دچار سردرگمی نکنند.
کمد لباس نوری، شامل تیشرتهای ساده مشکی یا سفید و شلوارهایی راسته و کلاسیک است که به خوبی بر تن نوید محمدزاده نشستهاند. به جز ست لباسهای گذشته، رنگ مشکی غالبترین رنگ لباسهای اوست. این یکدستی روشن کنندهی تکلیف ما با نوری است؛ او شخصیت سیاهی است که نیازی به پیچیده کردن این واقعیت ندارد. البته که شاید میتوان به لباس دهه هشتاد او نقد داشت. ست لباسی که شکل طراحیاش بیشتر به اواخر دهه نود طعنه میزند. با این وجود میتوان در نظر گرفت که شکل رنگی و تینجیری لباسها قصد دارد به ساختن تصویر نوری نوجوان کمک کند.
رامین با نوع پوشش متفاوتش نسبت به دوستانش، جواد و فرید، که عادت به دزدی لباس دارند، میل به متفاوت بودن و حرص و طمعش برای بالاتر رفتن از طبقهی اجتماعیاش را به رخ میکشد. ست لباسهای او نیز در تیشرتهای مشکی و شلوارهای راسته خلاصه شده، اما کت بارانی بلند و کلاه مخصوصش ظاهر او را متمایز میکند. با این وجود اما، در سه نقطه تیشرتهای روشن او، معناسازی میکنند. رامین پیش از درگیر شدن با قصهی نوری، در زمان اقامت در خانهی فرانک وقتی همه چیز از دست رفته و در نقطه ناامیدی در تایلند، یعنی در برهههایی که از قصهی قدرت عقبنشینی میکند یونیفرم تیره را از تن کنده و رنگ روشن به تن میکند.
سروش و شمسآبادی نیز از قاعده کلی مستثنا نیستند. سادگی، خوشپوشی، پالت رنگی تیره. با این تفاوت که شمسآبادی مداوما در ظاهر رسمی کت و شلوار تصویر میشود اما ما سروش را در گذشتهی ساده و رنگیاش به عنوان یک جوان سادهی دهه هشتاد میبینیم. علاوه بر اینکه، سروش نیز همچون رامین لحظات عقبنشینی از قدرت و سیاهی را دارد.
لیلا و فرانک زنان دلربا و اغواگر روایتند. با لباسهای چندلایه و المانهای سفید و قرمز نگاه را به سمت خود میکشند. اما رنگ قرمز[6]، مشخصا نشاندهندهی لیلای جوان است که در جبههی جنگ رژ قرمز و بلوز زرشکی و شال سرخابی دارد و در پشت جبهه و سنگر، هودی و کلاه و رویهی بافت.
در این میان آباد، متفاوتترین طراحی لباس را دارد. آباد از ابتدا نه به دنبال قدرت که صادق و وفادار تصویر میشود، به دلیل بیماریاش از معصومیتی ظاهری برخوردارست. کمد لباس آباد عاشق گل و گیاه و باغبانی، پر از طرحهای فانتزی و طرح و نقش است. او حتی در سیاهترین نقطهی ایستایی شخصیتش هم، با طرحهای فانتزی و انتزاعی لباسهایش به خاکستری تبدیل میشود که او را از جمعیت سیاه پشت سرش جدا میکند. در انتها قدرت واقعی و گیاه مورد نظر در دستان اوست، زیرا اوست که قدر واقعی این گیاه را میداند و شاید تنها فردی است که نوری کاملا به صلاحیت و امانتداری او اطمینان دارد. هرچند این یک نگاه به ماجراست. اگر آباد خود دست به دزدیدن گیاهان زده باشد، در انتهای به کاراکتری سیاه تبدیل میشود که در تمام مدت در لایهای نقوش پنهان شده بود.
فارغ از این حقیقت که هنر، خصوصا قالب سینما و تلویزیون به شدت زیر خطکش سلیقه اندازه میشود، این که یک اثر تولیدی در تغذیه فرهنگی از استانداردی نسبی و رو به بالا برخوردار باشد اهمیت زیادی دارد. یکی از مهمترین تاثیرات لباس در تولیدات تصویری، الگوبرداری جامعه از آنهاست. شاید یکی از اهداف بلند مدت قورباغه، همین تاثیر بر سیلقهی عمومی باشد. جریانی که عمده سریالهای شبکهی خانگی نیز برای ایجاد آن تلاش میکنند، که با توجه به طراحی لباسهای اغراق شده و گاها بدسلیقهی آنها، چه بهتر که لباسهای خوش برش و مدرن قورباغه منجر به الگوبرداری عمومی شوند. البته که میتوان از این منظر نیز نگاه کرد؛ رویکرد مدرن در طراحی لباسهای قورباغه، جامعهی مدرن پر از ترندی را به تصویر میکشد که واقعی است. لباسها به جامعهی حقیقی امروز و جریان حاکمی اشاره دارند که در عین ظاهر شیک و زیبا، پارادوکسی عمیق را پنهان میکند.[8]
منتشر شده در نشریه اینترنتی سارک، 17 فروردین 1400.
کلمات کلیدی:
اولیه: سریال قورباغه
ثانویه: طراحی لباس سریال قورباغه، قورباغه، جلوههای بصری، یونیفرم، ترند، نوید محمدزاده، فرشته حسینی، هومن سیدی، الگو، طراحی لباس، فیلمبرداری، دانلود سریال، صابر ابر، نوری، سریال، گذشته، سینما، تلویزیون، مشکی، سیاه، پالت رنگی، تیره، سفید.
[1]https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA%D9%87_(%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87_%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%D8%AE%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C)
[2] https://mag.sarak-co.com/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%d9%84%d8%a8%d8%a7%d8%b3-%d9%88-%da%af%d8%b1%db%8c%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-euphoria/
[3]https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9_%D8%B2%D9%86%DA%AF%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D9%87
[4] https://mag.sarak-co.com/schitts-creek/
[5] https://mag.sarak-co.com/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%d9%84%d8%a8%d8%a7%d8%b3-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%86%d9%87%d9%86%da%af-%d8%a2%d8%a8%db%8c/
[6] https://mag.sarak-co.com/red-color-trend/
[7] https://psarena.ir/the-frog-review/
[8] https://mag.sarak-co.com/%da%86%d8%b1%d8%a7-%d8%aa%d8%b1%d9%86%d8%af%d9%87%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d8%af%d9%86%d8%a8%d8%a7%d9%84-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f/