در سیوچهارمین شماره از نشریهی رویش مفتخر به مصاحبه با آقای حمزه دستیار، دبیر سابق سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی هستیم تا نظر ایشان را دربارهی اتفاقات اخیر جویا شویم.
سلام، وقتتان بخیر.
به عنوان سوال نخست، لطفاً بفرمایید که با توجه به تحولات اخیر در آمریکا به نظر شما، انتخاب بایدن تاثیری در روند سیاسی_ اقتصادی و ... در قبال ایران دارد؟
انتخاب بایدن به خودی خود تاثیری در روند سیاسی_اقتصادی آمریکا در قبال ایران ندارد و این روزنامهها و رسانههای اصلاحطلب هستند که بر تاثیر بایدن در اقتصاد ایران مانور میدهند تا وضعیت نابسامان خود را در انتخابات ۱۴۰۰ و اذهان عمومی اندکی سامان دهند، اما مراحل بعد از انتخابات (مذاکرات و ارتباط کشورها) ممکناست بر روند سیاسی_ اقتصادی ایران تاثیرگذار باشد.
به نظر شما منظور بایدن از یادداشت او مبنی بر «راه هوشمندانهتری برای سختگیری بر ایران وجود دارد» چیست؟
دولت بایدن مثل دولت ترامپ سعی نمیکند که با فشار حداکثری و کاملاً واضح، ایران را تحت فشار بگذارد، بلکه تلاشش بر این است که از طریق مذاکره و گفتگو و کاملاً هوشمندانه وارد بشود و در قالب مذاکره و رفتار دیپلماتیک به ایران شدیدترین ضربهها را بزند. همانطور که رفتار دموکراتها به جمهوریاسلامی در سدهی اخیر، به مراتب خشنتر از جمهوریخواهها بودهاست که نیت خود را واضح به تصویر میکشیدند.
در بحبوحه انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا و تغییرات قیمت دلار و اجناس در ایران؛ به نظر شما منشا این تغییرات چیست؟ و با توجه به این نوسانات دلخوشکننده، به دنبال چه هدفی هستند؟
ما سیاستگذارانی در راس امور داریم که غربگرا هستند و برای این که در قدرت بمانند به هرچیزی متمسک میشوند. در حال حاضر چون بایدن، که اهل مذاکره است، رئیس جمهور شدهاست پس اینها جامعه را تحریک میکنند تا در ۱۴۰۰ دولتِ اهل مذاکره و گفتگو بر سر کار بیاید تا همچنان در قدرت بمانند و برای تحقق این امر باید تاثیرات رویکار آمدن بایدن را نشان دهند. به همین دلیل فشارهای معیشتی که خودشان ایجاد کردهاند را کاهش میدهند ،یعنی قیمت دلار کاملاً تحت اختیار دولت است و میتواند هر زمان آن را کاهش دهد پس دولت میتواند همزمان با انتخاب بایدن قیمت دلار را کاهش دهد تا مردم فکر کنند کاهش قیمت به علت انتخاب بایدن است.
همانطور که میدانید این روزها تیتر اخبار مختلف، موضوع ترور است شما اهداف و مقاصد آمریکا و صهیونیست را از این عمل پلید چه میدانید؟
غربیها، صهیونیستها و اعراب حاشیه خلیجفارس با دیدن اشتیاق دولت ایران برای انتخاب دموکراتِ دیگر برای رئیس جمهوری آمریکا، متوجه خواستار آنها برای بازگشت به برجام شدند در این میان تیم صهیونیست میدانستند که هر چقدر به ایران ضربه بزنند ایران تا زمان برجام برای حفظ رابطهی خود با آمریکا، هیچ واکنشی نشان نمیدهد پس این زمان را بهترین فرصت برای ضربهزدن به ایران دانستند. این موضوعی است که اصلاحطلبان از آن به عنوان صبر استراتژیک و انقلابیون، تله صبر استراتژیک نام میبرند. در اینجا وظیفهی مردم است که انتقام را مطالبه کنند.
موضع گیری ایران را تا به حال در قبال این ترور، چگونه دیدید؟
موضعگیری نیروها و نهادهای حاکمیتی بسیار خوب و در مقابل موضعگیری نیروهای دولتی و شورای عالی امنیتملی بسیار بد بود. حتی در نامهی تسلیت رئیسجمهور و برخی دیگر واژه دانشمند هستهای ذکر نشدهبود تا بتوانند به مذاکره برسند و در قدرت بمانند. پس قطعاً اینها انتقامگیرندگان اصیل این شهدای عزیز نیستند.
به نظر شما به چه علت بایدن، تاکنون در مورد ترور موضعگیری جدی نکردهاست؟
انتظار نمیرود که بایدن در موضوع ترور، از ایران حمایت کند. نکتهای که باید توجه شود این است که در سیاستگذاری کلان آمریکا، جمهوریخواه و دموکرات نداریم و همه در سیاست گذاری کلان متحد هستند و درواقع در نوع رویکردهایشان تفاوت دارند؛ پس آنها در قبال این عمل خوشحال هم میشوند و حتی اگر نامهای هم بدهند قطعاً ارزشی ندارد.
چرا برخی صاحبنظران معتقدند ترور شهید فخریزاده اوضاع را برای دولت بایدن چالش برانگیزتر میکند؟
احتمالاً به این دلیل است که این رفتارها دربهای دیپلماسی را میبندد، از طرفی مصوبهی مجلس ایران و خروج از پروتکل الحاقی را در پی دارد. احتمالاً اگر ایران اقدام مقتدرانهای انجام میداد، باید دسترسی بازرسان آژانس و بازرسان بینالمللی از مسائل هستهای را کم میکرد، باید ایران را به یک واکنش انتقامی تحریک میکرد و اگر بایدن بخواهد وارد مذاکره شود همهی اینها به ضرر او است؛ چون همهی این امتیازات را باید دوباره از ایران بگیرد.
علاوه بر این، این حرکتها، تشنج در منطقه را افزایش میدهد و این تنش و تشنج مدیریت را برای آمریکا نیز سخت میکند؛ چراکه هر دو طرف درگیری را شامل میشود.
در پایان توصیهی شما به عنوان یک فعال دانشجویی، به دانشجویان در قبال بازیهای سیاسی و پافشاری بر دیپلماسی گذشته چیست؟
مهمترین و اصلیترین انتظاری که از دانشجو میرود، مطالبهگری بر پایه اصرار بر آرمانخواهی و آرمانگرایی است. ما باید استقلال و امنیت کشورمان را به عنوان دو رکن پایهای و تاثیرگذار از سیاستگذاران مطالبه کنیم، اگر این دو مورد محقق بشوند زمینه برای تحقق بقیه موارد هم فراهم میشود. پس دانشجو در وهلهی اول باید از سیاستگذار مطالبه کند و سپس فرصتها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف مذاکره را برای مردم روشن و بازگو کند تا مردم هوشیارانه تصمیم بگیرند.
یکی از مهمترین میدانهایی که نشان میدهد دانشجو میتواند این کارها را انجام دهد انتخابات ۱۴۰۰ است. اگر ما بتوانیم مردم را روشنگری کنیم تا نتایج برجام را ببینند قطعاً به کسی که خواستار بازگشت به برجام است رای نمیدهند. البته نباید با مصداقها، سعی در آگاهسازی مردم داشته باشیم بلکه این آگاهسازی باید به نحوی باشد که خود مردم، هوشیارانه تصمیم بگیرند.
فاطمه حاتمی/ مامایی ۹۶