تفکر استراتژیک یک فرآیند فکری عمدی و منطقی است که بر تجزیه و تحلیل عوامل و متغیرهای مهم تمرکز میکند و بر موفقیت بلندمدت یک تجارت، یک تیم یا یک فرد تأثیر میگذارد.
تفکر استراتژیک شامل پیشبینی دقیق و آگاهانه تهدیدها و آسیبپذیریها و فرصتهایی برای پیگیری است. در نهایت تفکر استراتژیک و تحلیل منجر به مجموعهای واضح از اهداف، برنامهها و ایدههای جدید مورد نیاز برای بقا و شکوفایی در یک محیط رقابتی و متغیر میشود. این نوع تفکر باید واقعیتهای اقتصادی، نیروهای بازار و منابع موجود را در نظر بگیرد.
تفکر استراتژیک نیازمند تحقیق، تفکر تحلیلی، نوآوری، مهارت های حل مسئله، مهارت های ارتباطی و رهبری و قاطعیت است.
چشم انداز رقابتی میتواند به سرعت برای هر سازمانی تغییر کند. روندهای جدید ممکن است به سرعت ظهور کنند و از شما بخواهند از آنها استفاده کنید یا از آنها عقب بمانید. با گنجاندن تفکر استراتژیک روزمره در روال کار و زندگی خود، در پیش بینی و استفاده از فرصتها مهارت بیشتری خواهید داشت.
در سطح فردی، تفکر استراتژیک به شما این امکان را میدهد که سهم بیشتری در نقش خود داشته باشید، برای سازمان خود ضروریتر شوید و ثابت کنید که آماده کنترل منابع بیشتر هستید.
در طول فرآیند برنامه ریزی استراتژیک سالانه یک سازمان، رهبران اغلب دادهها و ایدههای خارجی و داخلی را گردآوری، تجزیه و تحلیل و ترکیب میکنند تا هدف استراتژیک آن را توسعه دهند و روایتی استراتژیک بسازند. این سند شرکت را برای مدت زمان مشخصی به آینده هدایت میکند. سپس رهبران اقدامات خاصی را انتخاب و برنامه ریزی می کنند که این ابتکارات استراتژیک را به انجام برساند.
کسب و کارها همچنین باید زمانی را برای تفکر استراتژیک و بررسی در طول سال برنامهریزی کنند. تیمهای رهبری باید بهطور دورهای ابتکارات استراتژیک خود را بررسی کنند تا از اجرا شدن آن اطمینان حاصل کنند، تلاشها را در سازمان بررسی و حفظ کنند.
رهبران و ذینفعان کسب و کار از تفکر و تجزیه و تحلیل استراتژیک استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند که چه ترکیب محصولی را ارائه دهند، در چه چشم انداز رقابتی، رقابت کنند (یا در آن رقابت نکنند) و چگونه منابع محدودی مانند زمان، کارمندان و سرمایه تخصیص داده شود. آنها باید تصمیم بگیرند که چگونه به بهترین نحو ثبت نام دیگران را برای دستیابی به اهداف مهم و اجتناب از قرار دادن منابع در معرض خطر غیرضروری از دست دادن، تشکیل دهند.
اگر روی استراتژی شرکت خود کار می کنید، باید در تجزیه و تحلیل، حل مسئله، تصمیم گیری و رهبری از طریق تغییر شرکت کنید.
تفکر استراتژیک نیازمند چابکی و قاطعیت در انتخاب برنامه و پایبندی به آن است. با این حال، باید از فرصتهای جدید و امیدوارکنندهتر آگاه باشید. این یک عمل متعادل کننده بین ثبات و انعطاف پذیری است.
در طول برنامه ریزی استراتژیک، باید ایدهها را با کارکنان خود در میان بگذارید و از آنها بازخورد جمع آوری کنید. سپس از کانالهای مؤثری برای انتقال چشمانداز قانعکننده از طرح تکمیلشده به همه کارمندان استفاده میکنید و آنها را بر مشارکت خود در برنامه متمرکز میکنید.
پنج مرحله برای بهبود مهارتهای تفکر استراتژیک وجود دارد: