برنامه ریزی استراتژیک بازار فرآیندی مداوم است که از طریق آن شرکت استراتژیهای بازاریابی را ایجاد و اجرای آن را در بازار هدف برنامه ریزی میکند. این فرآیند با در نظر گرفتن موقعیت فعلی شرکت، به شناسایی فرصتهای تبلیغاتی و سپس ارزیابی این فرصتها کمک میکند. بازار هدف با تحقیقات جامع شناسایی میشود.
بازاریابی فرآیندی پیچیده است و اغلب نمیتوان آن را در مدت زمان کوتاهی برنامهریزی کرد. برنامهریزی استراتژیک بازار با در نظر گرفتن دیدگاه بلندمدت و کوتاه مدت بازار و در نظر گرفتن پارامترهای مختلف بر اساس بازار هدف انجام شود.
سیستم مدیریت محتوا یا CMS = Content Management Sistem برنامهای است که به کمک آن میتوانیم انتشار، ویرایش، سازماندهی، حذف و نگهداری محتوای تولید شده را انجام دهیم. تمام این اموری که نام برده شد، جزو کارهای مدیریتی محتوا هستند. به صورت کلی یک CMS از دو عنصر تشکیل شده است: برنامه کاربردی مدیریت محتوا
برنامه تحویل محتوا که سبب به روزرسانی اطلاعات وبگاه میشود.
در اکثر مواقع زمانی افراد به استفاده از CMS روی میآورند که مهارت کافی در استفاده از زبانهای برنامه نویسی را نداشته باشند و یا زمان لازم برای کدنویسی اختصاصی وجود نداشته باشد. به همین دلیل به جای کدنویسی و طراحی سایت شخصی سازی شده، از این نوع سیستمهای آماده استفاده میکنند.
اصطلاحات پرسونای مخاطب (Audience Persona)، پرسونای مشتری (Customer Persona)، پرسونای خریدار (Buyer Persona) و پرسونای مصرفکننده (Consumer Persona) از جمله ترکیبهایی هستند که با واژهی پرسونا ساخته شدهاند و بهکار گرفته میشوند.
استراتژی بازاریابی محتوایی شما، «دلیل و چرایی» شما را نشان می دهد. چرا می خواهید محتوا تولید کنید؟ با تولید محتوا می خواهید به چه کسی کمک کنید؟ یعنی مخاطبان محتوای شما چه کسانی هستند؟ و این که شما چگونه می خواهید به این مخاطبان کمک کنید که هیچ شخص دیگری نمی تواند به این روش به آن ها کمک کند؟
بسته به شرکتی که در آن کار میکنید، ممکن است بخواهید از انواع برنامههای بازاریابی مختلف استفاده کنید. در اینجا فقط چند مورد است:
به خاطر داشته باشید که بین برنامه بازاریابی و استراتژی بازاریابی تفاوت وجود دارد.
یک استراتژی بازاریابی توصیف میکند که چگونه یک کسب و کار یک ماموریت یا هدف خاص را انجام میدهد. این شامل کمپینها، محتوا، کانالها و نرمافزار بازاریابی است که برای اجرای آن مأموریت و پیگیری موفقیت آن استفاده میکنند. به عنوان مثال، در حالی که یک برنامه یا بخش بزرگتر ممکن است بازاریابی رسانههای اجتماعی را مدیریت کند، شما ممکن است کار خود را در فیسبوک به عنوان یک استراتژی بازاریابی فردی در نظر بگیرید.
یک طرح بازاریابی شامل یک یا چند استراتژی بازاریابی است. این چارچوبی است که تمام استراتژی های بازاریابی شما از آن ایجاد میشود و به شما کمک میکند تا هر استراتژی را به یک عملیات بازاریابی بزرگتر و هدف تجاری مرتبط کنید.
هر کسب و کاری با سه استراتژی بازاریابی طرح خود را اجرا خواهد کرد: یک وبلاگ یا سایت جدید، یک سری ویدیوی YouTube و یک حساب توییتر.
این موضوع میتواند هر آن چیزی باشد که برای برنامهریزی، زمان بندی و سازماندهی محتوا و سایر پروژههای بازاریابی خودتان استفاده میکنید. این تقویم در واقع یک برنامه از پیش تعیین شده است که زمان و مکان انتشار محتواهای شما را تعیین میکند. همچنین شما در این تقویم، نام نویسنده محتوا، طراح و گرافیست، زمان نگارش و انتشار و همچنین کانال انتشار را مشخص میکنید.
پس میتوان گفت زمان و تاریخ نگارش، ویراستاری و انتشار، نام مسئولین هر بخش از جمله نویسنده، ویراستار، طراح، موضوع و عنوان، اولویت بندی موضوعات، هشتگ ها و کلمات کلیدی و کانال انتشار، قسمتهای مختلف یک تقویم محتوایی را تشکیل میدهند.
البته، کسبوکار ممکن است این مورد را یک استراتژی بازاریابی غولپیکر در نظر بگیرد که هر کدام استراتژیهای محتوای خاص خود را دارند. اینکه میخواهید طرح بازاریابی شما چقدر دقیق باشد به خودتان بستگی دارد. با این وجود، مجموعه مراحل خاصی وجود دارد که هر طرح بازاریابی در ایجاد خود طی میکند.