مصاحبههای بازاریابی غیرقابل پیشبینی هستند و جای تعجب نیست. نقشها و کاندیداهای مختلف بازاریابی با سوابق، مهارتها، نیازها و خواستههای بسیاری وجود دارد. با این حال برخی از سوالات در اتاقهای مصاحبه در همه جا به طور مکرر پرسیده میشوند و پاسخ داده میشوند.
من در بسیاری از مصاحبههای بازاریابی شرکت کردهام. احتمالاً صدها سؤال مختلف مصاحبهای وجود دارد که من پرسیدم یا کارفرمایان از من پرسیدهاند. اما رایجترین آنها کدامند و در پاسخ به چه چیزی باید توجه کنید؟
من بسیاری از مقالات مشابه را مرور کردم و سؤالاتی را که چندین بار برای پاسخ به این سؤال ظاهر شد، یادداشت کردم. مهم نیست برای چه موقعیت بازاریابی درخواست می کنید، برخی از ۲۱ سوال زیر موضوع گفتگو در طول مصاحبه خواهند بود:
این سوال که اغلب به عنوان یک یخ شکن دیده میشود، میتواند چیزهای زیادی در مورد نامزد نشان دهد.
دلایل زیادی وجود دارد که افراد علاقهمند به کار در زمینه بازاریابی هستند. این به شما بستگی دارد که به یک پاسخ صادقانه برسید.
اگر مصاحبه شونده در مورد این نقش مشتاق نباشد، برای بسیاری از مدیران استخدام کننده یک پرچم قرمز است.
بسیاری از مشاغل آنقدرها هیجانانگیز نیستند. اما باید دلایلی وجود داشته باشد که شما درخواست خود را انتخاب کردهاید. شاید موقعیت شروع مناسبی برای اهداف شغلی شما به نظر میرسید، یا شرکت مکانی عالی برای کار به نظر میرسید، یا دوست دارید از محصولات شرکت استفاده کنید و میخواهید بخشی از انتشار این خبر باشید.
آماده باشید که به چند سوال در مورد نقش فعلی و قبلی خود پاسخ دهید. تنها راه اشتباه برای پاسخ به این سوال، اغراق یا دروغ گفتن است.
اگر به دنبال شغل جدیدی هستید در حالی که هنوز برای شخص دیگری کار میکنید، احتمالاً از شما این سؤال میشود. این سوال برای هر دو طرف مفید است - مصاحبهکننده در مورد انگیزههای شما بیشتر میآموزد و شما خواهید فهمید که آیا شرکت برای شما مناسب است یا خیر.
اگر قبلاً چند سال تجربه در کارنامه شغلی خود دارید، آماده باشید تا افتخارآفرینترین دستاوردهای خود را به اشتراک بگذارید.
آیا با تیم، فرهنگ شرکت و سبک مدیریت آنها تناسب دارید؟ این سوال به طور صریح به بازاریابی مربوط نمیشود، اما اطلاعات مهمی برای هر دو طرف است.
شما باید بدانید چه چیزی از نظر سازماندهی زمان، تعادل بین کار و زندگی، فضای کاری و همکاری برای شما بهترین کار را دارد.
همچنین ممکن است با این سوال که "چه چیزی شما را از سایرین متمایز میکند؟" روبرو شوید. این سوال شانس شماست تا صریحا آنچه را که در آن عالی هستید مطرح کنید.
توصیه میکنم ترکیبی از مهارتهای سخت و نرم را ذکر کنید. مهارتهای سخت مختص نقش هستند، بنابراین میتوانند هر چیزی از انجام تحقیقات بازار عالی گرفته تا نوشتن محتوای عالی که در موتورهای جستجو رتبهبندی میشوند باشد. مهارتهای نرم صرف نظر از نقش، مانند تفکر انتقادی، ارتباط یا رهبری، مطلوب هستند. اینها شما را به یک بازیکن انسانی و تیمی بهتر تبدیل میکنند.
امیدوارم این سوال محبوبیت خود را از دست بدهد و در نهایت محو شود. چرا؟
از دیدگاه مصاحبه کننده، نامزد احتمالاً پاسخ کاملاً صادقانهای نخواهد داد. هیچ کس در مورد کتک زدن به همکاران یا تمایل آنها به تعویق انداختن نیمی از ساعات کاری خود در هیچ کجا صحبت نمیکند.
توصیه میکنم یک پاسخ متوسط را انتخاب کنید. سعی نکنید برخی از نقاط ضعف را مانند یک نقطه قوت جلوه دهید (من بیش از حد کار میکنم). از طرف دیگر، چیزی را که میتواند استخدام شدن را به خطر بیندازد فاش نکنید.
اینکه چگونه و کجا در مورد بازاریابی میآموزید میتواند به عنوان یک نماینده برای ارزیابی دانش و مهارتهای شما استفاده شود.
مسئله این است که بسیاری از محبوبترین وبلاگهای صنعتی، کانالهای یوتیوب یا اینفلوئنسرها محتوای بازاریابی عالی ایجاد نمیکنند. اغلب این مهارتهای بازاریابی و فروش خودشان است که آنها را محبوب کرده است، نه عمق اطلاعات و ارزشی که ارائه میدهند.
این سوال ممکن است در ابتدا نسخهای خاصتر از سوال قبلی به نظر برسد، اما برعکس است، زیرا کتابهای بازاریابی نیازی به توضیح صریح در مورد بازاریابی ندارند.
برای مثال، در میان بهترین کتابهای «بازاریابی» که خواندهام، قطعاتی از دانیل کانمن و دن آریلی بود که هر دو از افراد کلیدی در روانشناسی رفتاری و اقتصاد هستند. دیل کارنگی و رابرت سیالدینی نمونههای دیگری از نویسندگان محبوب غیر بازاریاب هستند که میتوانند چیزهای زیادی در مورد بازاریابی به شما بیاموزند.
اما اگر کتابهای بازاریابی را نخوانید چه؟ اگر اصلاً کتاب خواندن را دوست ندارید چه؟ در دنیای امروزی که محتوای طولانی آنلاین در همه رسانهها وجود دارد، میتوانید بدون مطالعه کتاب، یک بازاریاب عالی و یک فرد آگاه باشید. فقط مکالمه را به سمت رسانههای دیگر هدایت کنید.
برای پاسخ به این سوال حتی لازم نیست یک بازاریاب باشید. همه ما هر روز توسط ارتباطات بازاریابی بمباران میشویم. اما بهعنوان بازاریاب، احتمالاً میتوانیم از کمپینها بیشتر قدردانی کنیم، آنها را تجزیه و تحلیل کنیم و از آنها به عنوان الهامبخش استفاده کنیم.
مهم نیست که برای چه موقعیت بازاریابی درخواست میکنید، باید اصول اولیه برخی از ابزارهای بازاریابی را بدانید.
این سوال یکی از این سوالات است که "چگونه تحت فشار کار میکنید؟" سوالات هیچ کس نمیتواند توانایی شما را در این شرایط ارزیابی کند مگر اینکه شما را در یک موقعیت ببیند. اما بدون شک مصاحبه کننده میتواند یک یا دو چیز در مورد مهارتهای حل مسئله شما بیاموزد..
کارها همیشه نمیتوانند طبق برنامه پیش بروند، بنابراین طبیعی است که برخی از کمپینهای بازاریابی ما شکست بخورند. ممکن است در آن زمان احساس ناخوشایندی داشته باشید، اما این اتفاقات بهترین فرصتهای یادگیری را فراهم میکند. شما فقط باید از آن استفاده کنید و این همان جایی است که این سؤال مطرح میشود.
این سوال بدیهی است که مشابه سوالات قبلی است، اما بیشتر بر برنامهریزی، اجرا و ارزیابی یک کمپین بازاریابی و نقش شما در آن متمرکز است.
اگر به کمپینهای زیادی فکر میکنید، یکی را انتخاب کنید که در آن نقش مهمی داشتهاید. خوب به نظر نمیرسد که قبل از اینکه به مصاحبه کننده بگویید شما بیشتر تماشاگر هستید، وارد یک کمپین تأثیرگذار شوید.
طبق این تحقیق توسط AMA، نزدیک به ۵۰٪ از رهبران بازاریابی کمبود افرادی را گزارش کردند که بتوانند تجزیه و تحلیل بازاریابی را به عمل مرتبط کنند. اگر موقعیت به تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها نیاز دارد (بیشتر مشاغل بازاریابی این کار را انجام میدهند)، آماده باشید که در مورد دادههای بازاریابی، تجزیه و تحلیل یا حتی اطلاعات از شما سؤال شود.
احتمالاً سؤال بهتری برای آزمایش اینکه آیا یک نفر تکالیف خود را انجام داده و وب سایت و محصولات شرکت را بررسی کرده است وجود ندارد.
هیچ کس از شما انتظار ندارد که در شناسایی تمام بخشهای هدف که بازار هدف آنها را تشکیل میدهند، دقیق باشید. اما شما باید بتوانید کمی از ارتباطات شرکت و محصولات آنها استنباط کنید.
بیایید با آن روبرو شویم. یک بازاریاب باتجربه احتمالاً میتواند در پاسخ به این سوال یک مونولوگ ساعتی شروع کند. یک جوان خیلی سر درگم میشود. من خیلی طرفدار این سوال نیستم، اما در بسیاری از مقالات دیگر درباره سوالات مصاحبه بازاریابی آمده است، بنابراین بهتر است آن را توضیح دهیم.
همیشه این سوال در یک زمینه خاص از شما پرسیده میشود. اگر برای یک نقش بازاریابی رسانههای اجتماعی درخواست میدهید، نیازی به ایجاد یک استراتژی کامل برای ورود به بازار ندارید. خود را در این نقش قرار دهید و به تمام وظایفی که ممکن است در هنگام راهاندازی یک محصول جدید انجام دهید فکر کنید.
بازاریابها همیشه فناوریها، پلتفرمها و تاکتیکهای جدیدی برای امتحان دارند. در واقع، این روزها بسیاری از بازاریابان بیشتر وقت خود را صرف تبلیغات میکنند. در نتیجه، آنها در مجموعه وسیعی از فعالیتهای بازاریابی دیگر شرکت نمیکنند.
برای بسیاری، بحث پول میتواند یکی از ناراحتکنندهترین بخشهای مصاحبه باشد، بنابراین بهتر است آماده باشید.
اول از همه، در مورد حقوق، بستههای جبرانی و بودجه شرکتها برای نقشهای خود در منطقه خود تحقیق کنید. به پورتالهای منابع انسانی، آمار دولتی و موقعیتهای شغلی باز با حقوقهای مشخص شده نگاه کنید. از دوستان و آشنایان خود که میتوانند این اطلاعات را بدانند بپرسید.
پس از اینکه درک خوبی از چشمانداز پرداخت حقوق دریافت کردید، از شما میخواهم قبل از اینکه زمان و انرژی زیادی را برای فرآیند استخدام سرمایهگذاری کنید، حداقل یک ایده در مورد محدوده حقوق به دست آورید. بدترین سناریو برای هر دو طرف زمانی است که خیلی دیر متوجه میشوید که مصالحهای بین انتظارات فرد و بودجه برای نقش وجود ندارد.
بنابراین، تحقیقات خود را انجام دهید، ایدهای از محدوده حقوق و دستمزد برای موقعیتی که برای آن درخواست میکنید به دست آورید، و این سوال ناراحت کننده میتواند به راحتی منجر به یک موقعیت برد-برد شود.
باید مواردی را که میخواهید در طول مصاحبه پوشش دهید، فهرست کنید. با خیال راحت آن را با خود بیاورید. این میتواند حاوی هر گونه سؤالی در مورد موقعیت، شرکت، تیم، فرهنگ یا تجربیات مصاحبه کنندگان باشد.
اگر مصاحبه کننده این سوال را نمیپرسد و شما علاقهمند به کار در آنجا هستید، در پایان مصاحبه خودتان گفتگو را آغاز کنید. حتی ممکن است از این طریق تأثیر بگذارید.