مگر حرف حساب علی بن ابیطالب (ع) چه بود؟ غیر از این بود که رو به خدا آوریم؟
هرجا حرف از درستکاری، مهربانی، مردمداری، مراقبت از نعمتهای خدا، صبوری، قناعت، محبت و ... است، آنجا جایی است که قلبها رو به خدا آورده اند و نسبت به او خاشع شده اند.
هرجا حرف از سرکشی، حق کشی، دروغ، تبانی، نامردی، زباندرازی، دزدی، ناشکری، تعدی و ظلم و ستم و ... است، آنجا جایی است که خداوند فراموش... و خضوع در برابر او تبدیل به یک طغیان بی حد و حصر شده است.
حالا در این روزگاری که گرفتاری های درون مرزی و برون مرزی اش کار را از تحمل گذرانده، و معلوم نیست فردای کرونا چه اتفاق جدیدی را قرار است تحمل کنیم، آیا وقت آن نرسیده است که رو به خدا آوریم؟
حالا که فقر و تبعیض و جنگ و تهدید و محدودیتها و ظلمها و ستمها از حد گذشته است و مردم، زیر فشارها و سختی ها، صدای خرد شدن استخوانهای خود را میشنوند، وقت آن نرسیده است که رو به خدا آوریم و از روی خشوع، از او تقاضای نجات کنیم؟
خدای خود را چگونه یافته ایم؟
مهربان؟ رحمان و رحیم؟ رئوف و لطیف؟
خدای خود را آنگونه نیافته ایم که اگر از در بندگی با او سخن بگوییم، او نیز از درگاه خدایی اش، ما را نجات خواهد داد؟
خدای خود را، خالق درخت و آسمان را، خداوندی که ما را و خورشید را آفرید چگونه یافته ایم؟
آیا وقت آن نیست که...؟
بیایید دعا کنیم. از سر عجز خدای خود را بخوانیم و از او راه نجاتی بخواهیم.
بیایید در کنار هزار و یک تمهیدی که باید در زندگی به کار بگیریم، از او بخواهیم بیماری و فقر و سایه جنگ و دستهای ظلم را از ما و پیرامون ما دور کند.
آیا وقت آن نرسیده است که از روی خضوع و خشوع و نه طلبکاری و گردنکشی، از خدا تقاضای نجات کنیم؟