نهان این خواب، خم آسمان است
آسمانی از ابرهای تو در تو
در پس این ابرها چه میگذرد؟
هر بار که میخواهم سَرک بکشم
باران غم ناتوانیها بر سرم آوار میشود
مرا چه شد؟
مرا که عاشق عطر خاک نم بودم!
میترسم از نتوانستن ها، ضعیفم میکنند.
گِل میشوم و هربار کفشهایم در خودم فرو میروند
و با هر قدم از این لجنزار بیزار تر میشوم
مادام که میخواهم لبانم را به رقص احساسات باز کنم
این سیاهی موج میزند
از سینه تا لبم
سار