ماجرای ۵۰۰۰ آشوبگری که در فتنه ۸۸ به دست «سردار همدانی» مدافع امنیت شدند
كردستان، سرپل ذهاب، تنگه مرصاد، دوكوهه، شلمچه، طلائيه و خين، وجب به وجب خوزستان، خيابان هاي تهران در فتنه 88 و كوچه پس كوچه هاي سوريه گام هاي استوار مردانه اش را لمس كرده اند. جنگ كه تمام شد فرمانده مقتدر خود را هر كجا كه ميدان جهاد بود؛ ميرساند. اين اواخر هم سوريه را عرصه حضور ديد و رفت. بعد از این که دشمن بعثي را كه با همت، متوسليان، وزوايي و شهبازی و هزاران همسنگر دیگرش بيرون راند، اين اواخر دوشادوش «حاج قاسم» فرمانده محبوب دلها علمدار محافظان حرم بانوی دمشق بود.
فرمانده جنگ هاي ناهمتراز
"سردار سرتيپ پاسدار حسين همداني" مشاور فرمانده سپاه پاسداران، يار ديرينِ حاج احمد متوسليان و محسن و وزوايي و محمود شهبازي، فرمانده با تجربه جنگهاي ناهمتراز، شامگاه پنج شنبه در حال انجام عمليات مستشاري در حومه حلب سوريه به دست تروريست هاي داعشي به شهادت رسيد.
به اعتقاد کارشناسان خبره نظامی، او در مقام مستشار نیروهای مدافع حرم، نقش تاثيرگذاري در حفظ و حراست از حريم حضرت زينب (س) و حضرت رقيه (س) در مقابل داعشيها داشت. آن چنان که خودش درباره فعاليتهاي مستشارياش در سوريه همین اواخر و در گفتگو با «جوان همدان» گفته بود: "زمانی که من را انتخاب کردند، حدود ۸۰ درصد سوریه به دست گروه های مسلح افتاده بود و جیش الحر ۱۱۰هزار نیرو را سازماندهی کرده بود. وقتی رفتیم سوریه آقای سلیمانی ما را آنجا معرفی کردند. یکی-دو ماه فعالیت کردیم تا اینکه به هرحال خدا کمک کرد و راه تعامل باز شد. حزب بعث یک درِ آهنین دارد و یک دیوار فولادی به هیچکس راه نمیدهد! شبیه به معجزه بود. امروز هم دولتمردان و هم مردم آنجا، ایران را فرشته نجات میدانند."
ابووهب، فرمانده محبوب سوريها
در سوریه به نام ابو وهب معروف بود. محبوبيت فراوانش نه تنها به خاطر نشانه ها و يادگاريهایش از همرزمان شهيدش؛ بلکه به خاطر حماسه آفرینی ها و رشادت هایش در سوریه بود. اين فرمانده متواضع دليل محبوبيتش در ميان مردم و رزمندگان سوري را چنين بيان ميكند: "اولاً ما در یک ماه اول که با سه نفر از دوستان که دو نفرشان را از لبنان آورده بودیم هرچه میرفتیم برای کار راه نمیدادند. میگفتند چه کمکی شما میخواهید بکنید؟ میگفتیم هیچی آمدیم تجربیاتمان را انتقال بدهیم. ارتش سوریه مغرور هم هست. وقتی انسان درمانده میشود رو به خدا میآورد و آنجاست که سیم وصل میشود. شبها چند ساعت بیشتر نمیخوابیدیم و به نیایش مشغول بودیم. حضرت آیت الله بهاءالدینی میگویند هرکس هر روز زیارت عاشورا بخواند همه گرههایش باز میشود. ما بعد از نماز صبح هم زیارت عاشورا میخواندیم. اینگونه گرهها کم کم باز شد.
یکبار هم میخواستیم برگردیم، حضرت آقا فرمودند که، سوریه مثل مریضی میماند که خودش نمیداند مریض است، باید به او بگویید که مریض است. دکتر نمیرود، شما باید ببریدش. دکتر که برود میگوید دارو نمیخواهم، دارو باید بنویسید برایش. نمیرود دارو را بگیرد باید برایش دارو بگیرید، دارو را نمیخورد باید دارو را به خوردش بدهید و به آن نظارت هم داشته باشد. این شد نسخه ما که باید بمانیم.
حتی در سال اول یکبار به دمشق حمله کردند و به کاخ هم رسیدند. در آن دوران همه فرار کردند، حتی روسها. فقط ما آنجا ماندیم. آنها باورشان شد که ما تا آخرین لحظه درکنارشان هستیم. این حمایت صادقانه بود و این باعث شد که به ما اعتماد کردند و امروز محبوبترین ملت نزد سوریها، ایرانیها هستند. در ایست و بارزسیها حتی افسران ارتش هم بهطور کامل بازرسی میشوند اما همینکه پاسپورت ایران را نشان بدهید باهمه وجود به شما احترام میگذارند. این برمیگردد به درسهایی که از دفاع مقدس داشتیم و نیتی که فقط برای رضای خدا بود، نه برای حزب بعث، نه برای سوریه! برای اطاعت از امر ولی بود. محبوبیتی که میگویند به دلیل همین نیت خالص بود."
بشار اسد ولايتمدارتر از برخي دولتمردان است
تحليل سردار همداني درباره شخصيت بشار اسد هم خواندني و جالب است. به گفته وي "بشار نسبت به پدرش درک و فهم بهتری دارد. نسبت به تحولات دنیا اشراف بیشتری دارد و فضای امروز دنیا را میبیند. فضای باز سیاسی را قبول دارد و قبل از این جریانات فضای باز سیاسی را در کشور ایجاد کرده بود. پدرش را هم به عنوان مُرشد قبول دارد. حافظ اسد در زمانی که در بستر مرگ بود به بشار گفته بود تا زمانی که با ایران هستی، هستی و هر زمانی که ایران را از دست دادی بدان که دیگر نخواهی ماند. بشار تا امروز در مقاومت سهم بزرگی داشته، در همان بحرانی که گروه های مسلح تا کاخ هم رسیدند به بشار گفتند که جا به جا بشود، ولی گفت نه میمانم تا کنار ملتم کشته شوم. وقتی در اوج بحران گفتند بیا در دمشق برای مردم سخنرانی کن، خانواده را هم با خودش آورد. درحالی که احتمال ترور و کشته شدن بسیار زیاد بود. در مناطقی که حتی برخی از وزرا نیامده اند. آنجا این طور نیست که دشمن یونیفرم داشته باشد. ممکن است یک مغازه داری عضو گروهک های تروریستی باشد. ویژگی مهم ایشآن هم این است که اطاعت پذیری اش از رهبر انقلاب بیشتر از برخی دولتمردان ماست."
سوریه کلید منطقه است
سردار همداني درخصوص اهميت مسأله سوريه و ورود ايران چنين توضيح داده بود: "حضرت آقا میفرمایند عمق استراتژیک ما سوریه است. ایران و سوریه در سال ۶۱ همزمان با هجوم آمریکا و اسرائیل به جنوب لبنان، منافع مشترک خود را تعریف کردند. رابطه بین شیعیان ایران و شامات (فلسطین اشغالی، لبنان و سوریه) ریشه تاریخی دارد. این منطقه یک منطقه مقدس است. گفته میشود که نزدیک به ۱۰۰هزار نفر از پیامبران الهی در این منطقه دفن هستند و تاریخی برابر با ابتدای شروع تاریخ بشر دارد. الآن هم که به سوریه میروید در منطقه زبدانی سوریه قبر هابیل را میبینید.
ازنظر ژئوپلیتیکی هم سوریه کلید اتصال سه قاره اروپا، آسیا و آفریقاست. یکی از اهداف و آرمانهای مهم انقلاب اسلامی که امام خمینی (ره) فرمودند، آزادی قدس است. این هدف، میانی و کوتاه مدت نیست. حضرت امام (ره) برای این کار سرمایه گذاری و هزینه کرده اند. امام در پایان دفاع مقدس ۲ نامه مینویسند. در آنجا هم دستبردار نیستند و میگویند ما غزه را آزاد میکنیم، ما قدس را آزاد میکنیم. برای تشکیل گروه های مقاومت و نگهداشتن کشورهای این جبهه تاکنون هزینه هم کردیم.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مقاومت یکی پس از دیگری این جبهه را ترک کردند و رفتند به سمت سازش. روابطی که جمهوری اسلامی با سوریه برقرار کرده به خصوص با توجه به ظرفیت هایی که در حافظ اسد وجود داشته است یک سرمایه ارزشمند است و اهمیت استراتژیک دارد. لذا لازم بود از این سرمایه حفاظت کند."
آمريكايي ها مي خواهند دست ايران را از سوريه كوتاه كنند
به گفته سردار همداني "آن ها نیامدهاند حزب بعث سوریه را نابود کنند. آمریکاییها به خوبی فهمیدند بدون یک تشکیلات منظم و قدرتمند مثل حزب بعث نمیشود سوریه را اداره کرد. خودشان میگویند آمدهایم برای کوتاه کردن دست ایران، تضعیف حزب الله و هدف نهایی، تأمین امنیت اسرائیل است. لذا آمریکاییها در سوریه جنگ را با ما شروع کردند نه دولت سوریه و حزب بعث، سقوط سوریه به این معنی بود که ما باید با دشمن در مرزهای خودمان بجنگیم.
سوریه کلید منطقه است. نسبت به عراق، لبنان و یمن، سوریه در اولویت است. اگر هرکدام از این کشورها مشکلی برایشان پیش بیاید ما به اندازه از دست دادن سوریه ضرر نخواهیم کرد. بنابراین اهدافی که ما در سوریه داشتیم، اهداف راهبردی بوده است. برای حفظ دستآوردهای انقلاب اسلامی باید ورود پیدا میکردیم. هیچ انسان عاقلی منتظر نمینشیند تا سرمایه اش در برابر چشمانش از بین برود و او نگاه کند. این طبیعی است که برای حفظ سرمایه خودش اقدام کند. "
سرباز پاي كار ولايت
مقابله با فتنه و فتنهگران را از مهمترين سوابق فرمانده ميتوان دانست. برای او چندان تفاوتی نداشت که اين فتنه گران در داخل باشند يا خارج؛ فرقي ندارد و با هر كه و هر چه كه در فكر ايجاد خدشه اي به انقلاب و نظام اسلامي به مقابله بر مي خواست.
رد پاي سردار همداني در كنترل فتنه 88 مي توان ديد. آنچنان که خود تعریف میکند: «کار اطلاعاتي اقدامي انجام داديم که در تهران صدا کرد. 5 هزار نفر از کساني که در آشوبها حضور داشتند ولي در احزاب و جريانات سياسي حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسايي کرديم و در منزلشان کنترلشان ميکرديم. روزي که فراخوان ميزدند اينها کنترل ميشدند و اجازه نداشتند از خانه بيرون بيايند. بعد اينها را عضو گردان کردم. بعداً اين سه گردان نشان دادند که اگر بخواهيم مجاهد تربيت کنيم بايد چنين افرادي که با تيغ و قمه سروکار دارند را پايکار بياوريم. يکي از اينها فردي بود به نام ستاري. اين ستاري وقتي به جمعيت زد جانباز 70 درصد شد و سال گذشته هم به شهادت رسيد.»
ايشان در اين باره با تاكيد بر اين صحبت رهبر معظم انقلاب كه "در درگیری های خیابانی کشته نمیپذیرم" تصريح كرد: هیچ کس حق حمل اسلحه در تهران را نداشت. به این قیمت که حتی ممکن بود ما موردحمله قرار بگیریم. در طول مدت این اتفاقات از حدود ۴۵ هزار بسیجی که درصحنه بودند حتی یک فشنگ هم شلیک نشد."
در اجراي قانون آقازاده و غير فرقي ندارد
سردار همداني وقتي پاي آقازاده ها در قضيه فتنه 88 به ميان مي آيد، قاطعانه پاسخ مي دهد: "همه اقدامات ما طبق مجوزهای رسمی و قانونی بوده است و هیچ حکمی را خارج از احکام دادگستری انجام ندادیم. در اجرای حکم هم برایمان فرقی نمیکرد که کسی آقازاده است یا از خانواده کیست. بنده دهها نفر، از افرادی را که از اصلاحات بودند یا از کارگزاران بودند یا از دوم خردادیها بودند، از زندان آزاد کردم. چون حرف آنها در حد اعتراض بود. اما آن هایی که در کف خیابان مدیریت میکردند و آسیب میزدند و خسارت وارد میکردند، فرق داشتند. پاسدار ما الآن با دوتا بچه، ۷۰ درصد جانباز است و مغزش ۷ بار عمل شده است. ما نمیتوانیم از اینها بگذریم.
من چندین بار گفته ام که رهبران فتنه مثل آقای کروبی و میرحسین اگر تبرئه بشوند حتماً خدای متعال و این هایی که شهید، جانباز و مجروح شده اند هرگز رضایت نخواهند داد. ما همه اینها را در یک جمعی جمع کردیم و اینها امضا کردند که ابداً رضایت نمیدهند.
جوانی که پدر و مادرش یک وانت داشتند و همه چیزشان را فروختند و خرج این جوان کردند، اما الآن معلول و جانباز است. بنابراین موسوی و کروبی متهمان اصلی این ماجرا هستند و حداقل مجازات برای اینها اعدام است. مردم ما و ما رزمندهها نباید اجازه کمتر از این حکم را بدهیم. منتها مصلحت نظام این است. اگر حکم رهبری بیاید و همینها را دوباره بر ما مسلط بکند میگوییم چشم اما اگر روال قانونی خودش را میخواهد طی بکند ما مطالبه میکنیم. حضرت آقا هم تاکنون چنین چیزی از ما نخواسته اند و الا همان را عمل میکنیم. پس هر شدتی که در این جریانات وارد شد عین حکم قضایی بود آنهم عین ضوابط. زمانی که برخی از اینها در حصر بودند همه امکانات برای آنها مهیا بود و به صورت انسانی و اسلامی با آنها رفتار میشد. اما دیگر قرار نبود بیایند کف خیابان و مدیریت کنند. "
به گفته سردار همداني " فتنه ۸۸ از سوریه و جنگ هشت ساله مهمتر است. حضرت آقا در این مورد فرمودند که این کار خدا بود و عمق این فتنه زمانی روشن خواهد شد که من دیگر نیستم."
سردار همداني در سال هاي جنگ و جبهه
آنطور که همرزمان شهید می گویند فرمانده آن ها پُر بود از سكوت و تواضع، فرماندهي بدون ادعا اما كاردان.
فرماندهي لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان، فرماندهي لشکر ۱۶ قدس استان گیلان، معاونت عملیات قرارگاه قدس، فرماندهي قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر ۴ بعثت، رياست ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران، جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جانشین سازمان بسیج مستضعفان وعضويت هیات امنای هیئت رزمندگان و فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران گوشه اي از مسئوليت هاي پر شمار اين فرمانده شجاع و سردار دلاور سپاه اسلام است.
سردار مرد روزهای سخت بود، از کردستان تا خرمشهر؛ هشت سال برای دفاع از آب و خاک این سرزمین جنگید. وجب به وجب مناطق عملیاتی و جبهه های جنگ؛ بر رشادت ها و دلاوری های این فرمانده گمنام شهادت میدهند. از آن روزها که در کنار متوسلیان و همت، تیپ تازه تأسیس محمد رسول الله را مدیریت می کرد؛ و چه آن روز که محسن وزوایی روی حاج احمد اسلحه می کشید،و این همدانی بود که می باید با کمک شهبازی بین این دو شیر مغرور میانجی گری می کرد. سردار شهید خود در خاطراتش به خوبی آن روز را به یاد می آورد. و چه آن روزها که دوشادوش محمد شهبازی فرمانده سپاه همدان برای آزادسازی خرمشهر از محور نهر خین پیش می رفت. همدانی به خوبی آن روزها را به یاد داشت و اینگونه بود که نام کتاب خاطراتش را هم به یاد شهید فتح خرمشهر «مهتاب خین» گذاشت.
فرمانده مجرب در جنگهاي ناهمتراز، در بيان دشمنان مصدق بارز اشداء علي الكفار است و شايد همين يك جمله روزنامه Wall Street Journal در وصف سردار شهيد گوياي عظمت اين فرمانده باشد، "ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است. "
دست آخر هم شامگاه پنجشنبه و در حالی که مشغول ایفای نقش مستشاری اش برای عملیات آزادسازی یکی از فرودگاه های حومه حلب بود، در کمین داعشی ها گرفتار آمد و ایستاده جاودانه شد.
گروه فرهنگي خبرگزاري دانشجو