ویرگول
ورودثبت نام
سید احمد ماجدی زاده
سید احمد ماجدی زاده
خواندن ۵ دقیقه·۱۰ ماه پیش

تبیین ایده تبلیغ در بیانات رهبر انقلاب

کدام تبلیغ از تبیین مهم‌تر است؟

محسن سلگی، خبرنگار:

بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار فضلا، طلاب و مبلغان حوزه‌های علمیه مورخ 21 تیر ماه 1402 بر مدار انسان محوری (در برابر اومانیسم الحادی)، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی بود. ایشان نگاهی نو به موضوع «تبلیغ» داشتند و آن را استعلا و ارتقا دادند؛ چنانکه از تبیین به معنای متعارف و خنثی فراروی کرد. در تبیین این ایده و پاسخ به این مساله که کدام تبلیغ از تحقیق و تبیین بالاتر است، یادداشت حاضر به نگارش درآمده است، یادداشتی که اهم محورهای آن از قرار زیر است: 
۱. نقد نگاه کارتزین(دکارتی) و طرح نظریه‌های جدید «دانشگاه و فرهنگ» از جمله نظریه حماسه سازمانی(کلارک) (Organization Saga) که همگی بر عنصر «عاطفی»، «جمعی» و «ارتباطی» در تولید علم تاکید دارند 
۲. نشان‌دادن برتری نگاه وجودی-الهی-صدرایی برای بازیابی و بازسازی علم به مثابه محیط و زیست‌گاه(زندگی)‌ 
۳. ماهیت تربیتی علم به‌ویژه براساس فلسفه صدرا (فلسفه مختار رهبر انقلاب) 
عالَم عقلی‌شدن انسان (معادل‌شدن انسان و علم او، معادل‌بودن انسان با جهان براساس علم او)، مساوقت وجود و علم و در یک کلام نگاه وجودی به علم در فلسفه صدراییِ انقلاب اسلامی از مضامین اصلی نگاه تربیتی مذکور است. 
۴. در نگاه امام و رهبری همه عالم، مدرسه، حوزه و دانشگاه است. بر این اساس، علم از انحصار دانشگاه و حتی حوزه خارج شده و ماهیت مردمی‌تر و انسانی‌تر و جهانی می‌یابد. این در برابر نگاه برج‌عاج‌نشین بیشتر روشنفکران و نظریه وفاق و گفت‌وگوی یورگن هابرماس است؛ نظریه‌ای که عنصر عاطفی علم را نادیده گرفته و دچار آکادمی‌سالاری و نادیده‌گرفتن عقل عمومی و مردمی است. 
۵. تسری توصیه رهبر انقلاب به حوزه برای دانشگاه (نهاد علم) و تطبیقِ تحقیق، تبیین و تبلیغ (وحدت علم و عمل)‌

نظریه‌های فرهنگ و دانشگاه به منزله تلقی از دانشگاه به‌عنوان زیستگاه
در دهه‌های 70 و 80 میلادی نگاه دکارتی به دانشگاه و علم (نهاد علم و آموزشگاه) به منزله نهادی که متولی تولید علم است تغییر کرد. این نگاه نقادانه کوشید محیط علمی را همچون محیطی که محل زندگی انسان‌ها (دانشجو، طلبه و دانش‌آموز) است تصویر کند و عنصر عاطفی و روانی علم را مهم در نظر بگیرد. این مواجهه کوشید صبغه و رنگ اگزیستانسیالیستی یا وجودی نهاد دانش را دریابد. 
در این زمینه سه دیدگاه اصلی مطرح شد؛ تشابه، تمایز و تقطیع. دیدگاه نخستین سعی کرد نشان دهد که پیشرفت‌های بزرگ علمی در همدلی و هم‌سخنی یا وحدت دانشمندان و عالمان رخ می‌دهد. نظریه حماسه سازمانی (کلارک) در چهارچوب همین دیدگاه مطرح شد.

برتری نگاه وجودی صدرایی به نهاد علم بر نگاه وجودی در غرب 
 تغییر رویکرد مذکور از نگاه شی‌محور خشک به نگاه انسان‌محور و زندگی‌بنیان و قدری هستی‌گرا یا وجودی، تغییر مثبتی بود اما هرگز نمی‌تواند با عمق و وسعت هستی‌گرایی یا نگاه وجودی و الهی در فلسفه صدرایی رقابت کند؛ فلسفه‌ای که فلسفه مختار و مطلوب رهبران انقلاب اسلامی است و تمام هستی اعم از جماد، نبات و انسان را داری شعور و علم می‌داند. 
در فلسفه صدرایی دوگانگی علم و عالِم و نیز دوگانگی علم و عالَم رد و نفی می‌شود. بر این اساس، انسان طلبه، دانش‌جو و دانشمند با محیط خود یگانه می‌شود؛ درست برخلاف رویکرد متعارف و مشهور به دکارتی که سبب بیگانگی انسان و محیط می‌شود. 
افزون بر اینها، در فلسفه صدرایی وجود انسان و جهان معادل هم است؛ گویی اگر کسی همه علم جهان را بداند، وجود او معادل جهان خواهد بود. عمیق‌تر از این، در فلسفه صدرایی، وجود و علم تساوق دارند، رابطه‌ای که از تساوی هم بالاتر است. بر این اساس، نگاه صدرایی و نگاه انقلاب اسلامی به علم، نگاهی هم انسان‌محور، هم زندگی‌محور و جهان‌محور است که هدف آن استکمال و تربیت انسان است. 
به بیان ساده، علم برای علم محلی از ارزش و اعراب ندارد و علم به‌منظور تعالی انسان و سعادت دنیوی و اخروی اوست. با این نگاه است که امام راحل همه عالم و جهان را مدرسه می‌دانست. این نگاه در برابر نگاه برج عاج‌نشین و خودخواهانه مرسوم نزد برخی دانشمندان و دانش‌پژوهان و حتی حوزویان قرار دارد که مردم را عامی و نه علمی می‌دانند و آنها را چندان مخاطب خود یا هدف کار علمی خود نمی‌دانند. 
با عنایت به آنچه گفته شد روشن می‌شود که مقصود رهبری از برتری تبلیغ و تاکید متمایز ایشان بر آن، تبلیغی منفک از تبیین و تحقیق نیست بلکه رهبر حکیم با دوگانه‌انگاری و محصور‌شدن حوزه و نیز دانشگاه از جامعه و مردم (جهان و انسان واقعی امروز) مخالفند. همچنین با مردمی‌نبودن و کارا نبودن علم مخالفت کرده‌اند. ثمربخشی و کارابودن تحقیق و تبیین در قالب تبلیغ یا ترویج (بین‌الاذهانی شدن علم) اثری هم‌افزا بر آن دو مقوله دارد و ‌انگیزه تحقیقی‌تبیینی دانشمند و عالم را بیشتر می‌کند.

ملاحظات پایانی (به زبان شفاف‌تر) 
رهبر انقلاب مدام بر بعد جهانی علم (علم بالمعنی‌الاعم یعنی آگاهی و شناخت)، بر پیچیده‌تر شدن فرآیند آن و ضرورت شناخت ابزارهای نوین تبلیغ تاکید کرده که حاکی از توجه ایشان به ماهیت متغیر و مکان‌مند و زمان‌مند علم است. همچنین تاکید ایشان بر لحاظ کردن سطح و نیاز مخاطب، هم دلالت بر علم‌شناسی و هم دلالت بر نگاه انسانی-مردمی، واقع‌بینانه و تربیتی ایشان به علم دارد. مسلم است که این نگاه هم مستلزم تحقیق، تبیین و تبلیغ است و حوزه و دانشگاه را در وحدت درونی و بیرونی قرار می‌دهد و نتایج کاربردی‌تر و منتهی به تغییر جهان و جامعه (تربیت) را برای نهاد علم در پی خواهد داشت و آن را از مساله‌محور نبودن یا انتزاع و انفکاک از جامعه و تمدن انسانی دور می‌سازد. 
تحقیق و تبیین با تبلیغ یا ترویج است که کارکرد تاریخی و جهانی یافته و از خاک خوردن در کتابخانه‌ها مصون می‌ماند. تبلیغ است که نتیجه مطالعات تحقیقی و تأملات تبیینی دانشمند و عالم را به نتیجه می‌رساند و مانع از علم خسته و گرد نشستن بر چهره علم می‌شود.  تبلیغ علم و گفت‌وگو است که دانشگاه و حوزه را به محل زندگی، محلی پویا و جذاب بذل می‌کند که دیگر کارخانه تولید مدرک و انبوهه فیزیکی از انسان‌ها نیست بلکه محل رشد انسانیت، ملاقات، خلاقیت، تمایز و ممتاز شدن، تفکر و زندگی خواهد بود و در یک کلام تعالی انسان در علم و شخصیت (عمل) را به بار می‌آورد.

فرهیختگان

رهبر انقلابعلم فلسفهتبلیغتبیین
فعال رسانه ای حوزه رسانه های معاند و معارض، دیدبان گروه های سیاسی ضدانقلاب و تحلیل گر گفتمان سیاسی معارضین انقلاب در ساحت رسانه ها. هر چیز که خار آید یک روز به کار آید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید