سید احمد ماجدی زاده
سید احمد ماجدی زاده
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

تتلو چگونه تتلو شد

سجاد بلوکات، مستندساز: «او ستاره بود»؛ شاید این بهترین تیتر برای یکی از پرحاشیه‌ترین مردان زیرزمینی موسیقی کشور باشد. کسی در این سال‌ها مثل حرکت بیضی‌وار زمین به دور خورشید، بسیار نزدیک ایران شد و بسیار از ایران دور شد. بسیار نزدیک سیاست رسمی کشور شد و بسیار از این سیاست دور شد. آنقدر تعداد این «بسیارها» زیاد است که تتلو را به یک نمونه تحلیلی و پژوهشی مهم تبدیل می‌کند. تتلو پرخاشگر است. ادبیات زننده‌ای دارد. جنس مخالف را تحقیر می‌کند. علاقه‌مند به نظریه‌های کیهانی است. به طبیعت قسم می‌خورد. چهره متمایزی دارد. بارها به عقاید و اعتقادات مهم جامعه ایرانی توهین کرد. بارها عذرخواهی کرده و این رفتار سینوسی به بخشی از شخصیت او تبدیل شده است. این مهم است؟ خیر، اهمیت تتلو در این است که با او چه رفتاری شد، کجا اشتباهی به او میدان داده شد و کجا با او و امثال تتلو که در این سبک از موسیقی بودند بی‌جهت برخورد سلبی شد.

از تتلو عجیب‌تر؛ طرفداران تتلو
تتلو در قشر مهمی از جامعه که جوان‌ها و نوجوان‌ها هستند، طرفدار دارد. فرم موسیقی او جذاب است، واژه‌ها فرسنگ‌ها با واژه‌های رسمی تفاوت دارند و دیدن این کلمات عجیب بین ضرب‌ها و بیت‌ها برای این نسل که با جریان R&B و رپ بزرگ شدند، جذاب بود و است. شخصیت راحت مقصودلو آنچنان به این قشر حس خوشایندی داد که در مقابل بعضا توهین‌هایی که این خواننده به طرفدارانش می‌کرد سکوت و حتی تایید می‌کردند. فکر کنید دخترخانم نوجوانی در خودرو موسیقی‌ای گوش دهد که خواننده عملا در‌حال توهین به او یا جنس اوست و او با لذت این کلمات را فریاد بزند! عجیب نیست؟ قشری که امروز و بعد از اتفاقات سال گذشته محل سوال قرار گرفته بود که چه می‌خواهد و چه نمی‌خواهد اینچنین لایه‌های پیچیده‌ای دارد. از جنس فیلمی که می‌بیند و از جنس موسیقی‌ای که گوش می‌دهد، می‌شود متوجه شد کجاها فرمان‌پذیر است و کجاها تاب امر و نهی ندارد. کجا دیدیم؟ آخرین‌بار این طرفداران را یادتان هست؟

رئیسی یادت باشه، تتلو باید باشه
در همایش انتخاباتی سیدابراهیم رئیسی در سال ۹۶ در مصلای تهران، یک تناقض تیپی جالب و بامزه رخ داد. خانم‌ها و آقایان مذهبی به همراه پسرها و دخترهای نوجوان با استایل هیپ‌هاپ و کلاه کپ در کنار هم قرار گرفتند. طرفداران تتلو یک درخواست داشتند؛ ما به رئیسی رای می‌دهیم به‌شرطی که تتلو هم وارد جریان رسمی موسیقی شود. تتلو بارها در موسیقی خود از جای خالی صدایش در برج میلاد گفته بود و این امر که بتواند یک روزی مجاز شود، مهم‌ترین دغدغه آن روزهایش بود. همین خواسته و همین نگاه باعث شد در بسیاری از موزیک‌هایی با مفاهیم ملی و حتی مذهبی نقش او پررنگ باشد. سفارش‌دهنده و سفارش‌گیرنده هر دو راضی بودند؛ اولی چون محصولی دریافت می‌کند که به‌غایت جوانانه است و با قشری ارتباط دارد که دیگران نمی‌توانند با آنها یک دیالوگ کوچک هم داشته باشند، دومی هم از این جهت که می‌تواند به آن آرزویی که می‌خواست، برسد و بعد از چند خواننده که از زیرزمین موفق شده بودند بالا بیایند مثل زانیار خسروی، او هم وارد مارکت اصلی موسیقی شود. قطعه‌های قهرمان، خلیج مسلح فارس و... در همین راستا بود.
جریان فرهنگی شتاب‌زده آن زمان با این تحلیل که این خواننده آورده‌ای دارد که دیگران ندارند به تتلو میدان داد؛ همایش‌های مختلف، گفت‌وگو با بیست‌و‌سی و دیگر مراسم‌های انقلابی! اگر‌چه نه آن بدنه چغر و بدبدن طرفداران تتلو را همراه کاندیدای اصولگرا کرد و رای قابل توجهی به سبد آرا اضافه کرد و نه آن آثار انقلابی و ایدئولوژیک ماندگار شد، اما یک شکاف بزرگ در بین نخبگان هنری و فرهنگی با بخشی از سیستم تصمیم‌گیری کشور ایجاد کرد.
   ما کجاییم در این بحر تفکر، تو کجا
سوال بخشی از بدنه نخبگانی در عرصه فرهنگ این بود؛ شمایل مورد پسند شما ایشان هستند؟ این فرد وقتی کنار فلان‌نماینده سابق مجلس که از قضا روحانی هم هست قرار می‌گیرد و یک خبرگزاری رسمی و اصولگرا مراسم تجلیل از هر دو را برگزار می‌کنند یعنی این ترکیب را می‌پسندید؟
شعار شجریان با ما و تتلو با شما، بیشتر از آنکه بدنه تتلو را با جریان اصولگرایی همراه کند، تفاوت‌ها را عیان کرد و رقیب با اصرار روی اینکه «شجریان رو دوست دارم» و لوپ و تکرار این جمله در مستند خود، به این دوقطبی جان تازه‌ای داد و قشرهای تحصیلکرده و نخبه را با خود همراه کرد. حالا بماند همان انتلکتوئل‌ها و روشنفکرها که مدعی شهرام ناظری و شجریان‌پسندی بودند تنها که می‌شدند آن کار دیگر می‌کردند و موسیقی تتلو یا شبه‌تتلو گوش می‌دادند. پس حمایت اشتباهی، بیش از حد و درگیر کردن تتلو با سیاست، دو کشته داشت؛ هم تتلو که مثل فنر تاب این فشار را نداشت و پرتاب شد و هم جریان اصولگرایی که همچون داغی آن عکس دونفره معروف، روی پیشانی‌شان چسبید.

تتلو با یک تتو رفت با یک دفتر نقاشی فیلی برگشت
اثرگذاری تتلو با خروجش از کشور بیشتر هم شد، رفتارهای ضددینی و ضدسیستمی او برایش نقش سم‌زدا را داشت و دوباره رسانه‌های ضد فرهنگ رسمی را با او همراه کرد.
کنسرت‌های پر از تماشاگر و یوتیوب فعال، تتلو را دوباره روی سر زبان‌ها انداخت. نوع مواجهه او با طرفداران و بعضا اظهارنظرهایی عجیب و توهین‌آمیز او نسبت به عقاید بااهمیت برای مردم، او را برای همیشه از چشم بخش مهمی از جامعه ایرانی انداخت. تتلو به این حد هم اکتفا نکرد و  هر تتویی که به‌صورت و بدنش می‌زد یک مرحله جدیدی برای او باز می‌شد. ورود به جریان قمار و ساخت سایت بت و درخواست او از طرفداران برای شرکت در این بازی‌های قمار، در کنار این موضوع درخواست او از دخترهای نوجوان برای حضور در ویلا یا درخواست‌های اینچنینی، تتلو را برای قشر دیگری از مردم ایران منفور کرد. حالا فقط طرفداران تیفوسی او بودند که همه این گذشته را زیر فرش پنهان می‌کردند و با این جمله که «ولی چه استعدادی داشت» برای او روضه می‌خواندند.

تتلو برنگشت، نامه اعمال مدیران فرهنگی برگشت
 تتلو می‌توانست صبر کند، عجله نکند، نه به‌صورت مثبت و نه منفی به جریان‌های سیاسی نزدیک نشود، اگر اینچنین می‌کرد حالا او هم می‌توانست در مارکت موسیقی حضور داشته باشد. مثل آرمین زارعی‌ دوست نزدیکش که به‌همراه تتلو با رپ و R&B شروع کرد و بعد از مدتی سکوت و صبر کرد تا اینکه بعد از چند سال موفق شد اولین کنسرت خود در برج میلاد را برگزار کند. تتلو اما صبر نکرد، راه اشتباه را طی کرد، همچنان که هیچ‌کس و پیشرو و دیگران هم صبر نکردند. مارکت موسیقی رپ تا زمانی که نسل اول این موسیقی در داخل ایران بود بیشتر معطوف به مسائلی چون عدالتخواهی، وطن‌پرستی و حتی حمایت از مظلومان مثل فلسطین بود، مدیران به‌جای ریل‌گذاری و حمایت از این مارکت برای تبدیل شدن به موسیقی رسمی، این جریان را به حال خود واگذار کردند به ‌حدی که سروش لشکری از موسیقی در حمایت از فلسطین، رسید به نسخه حمایت از جریان خارجی برای حمله به ایران؛ تتلو به این روز افتاد و دیگران هم که دیدند این جنس از موسیقی رسمی نمی‌شود، از نسل اول به بعد، رو به موضوعات دم‌دستی و بعضا ضدهنجاری مثل حمایت از مواد مخدر و قاچاق و تجاوز آوردند.
همه این اتفاقات به‌خاطر قمار و بت یا برخورد مدیران بود؟ نه حتما؛ اما می‌شد دست‌فرمان را در جاده انصاف و اعتدال نگه‌ داشت وگرنه مجبور خواهی شد برای اینکه اشتباه نزدیکی با تتلو را بشورانی، فریاد بزنی من یادداشت‌نویس کیهان را آوردم عضو فلان‌مجموعه فرهنگی کردم. بله اگر می‌خواهی هم دیگران و هم خود را خراب نکنی به تتلویی که سمت راستت نشسته بلند بگو نه!

تتلوامیر حسین مقصودلو
فعال رسانه ای حوزه رسانه های معاند و معارض، دیدبان گروه های سیاسی ضدانقلاب و تحلیل گر گفتمان سیاسی معارضین انقلاب در ساحت رسانه ها. هر چیز که خار آید یک روز به کار آید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید