مهدی جمشیدی: در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، سه نفر از نیروهای منسوب به جریان اصول گرایی حضور داشتند، اما در میان این سه نفر، علامه مصباح در سخنان خویش، نشانه ها و علائمی را مطرح می کرد که بیشتر با خصوصیات و اوصاف «محمود احمدی نژاد» منطبق بود. ایشان که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1376، با خود عهد بسته بود که در جریان انتخابات، نامی از هیچ شخصی نبرد، با خانواده و دوستان و شاگردان خود، با زبان «امر» یا «صراحت» سخن نگفت و به بیان «شاخص ها» و «معیارها» بسنده کرد.
این شاخص ها و معیارها، آنچنان روشن و شفاف بود که تشخیص متعلق و مصداق آن برای مخاطب، دشوار نبود. بر همین اساس، همسر جناب علامه، قطعه ای طلا را به ستاد دکتر محمود احمدی نژاد هدیه کرد و شاگردان ایشان نیز، به فعالیت های تبلیغی برای وی رو آوردند:
«بنده به هيچ كس - حتي به خانوادۀ خودم – نگفته ام كه به آقاي احمدي نژاد رأي بدهيد يا براي ايشان تبليغ كنيد. اين هم به سبب تعهدي بوده كه از آن جريانات قبلي انتخابات داشتيم كه من كسي را معرفي كرده و بعد پيش خودم تعهد كرده بودم كه ديگر كسي را معرفي نكنم. البته نمي گويم به هيچ وجه معرفي نكردم؛ اوصاف كلّي را گفتم كه بر ايشان منطبق مي شد، اما اين گونه نبوده كه اسم برده باشم كه به اين شخص رأي بدهيد يا از ايشان حمايت كنيد. دوستان ما ايشان را مصداق اين اوصاف كلي دانستند و طبيعي است كه من حق نداشتم به فرزندان يا دوستانم بگويم كه شما از او تبليغ نكنيد. البته راضي هم بودم؛ براي اين كه تشخيصم اين بود كه ايشان، اصلح است.»(آیت الله مصباح، 1384ج).
در حالی که روزنامه «کیهان»، موضع مشخصی را برنگزیده بود و به پوشش اخبار همه نیروهای اصولگرا می پرداخت، هفته نامه «پرتو سخن»، که به تدریج به احمدی نژاد نزدیک می شد، در آخرین شماره منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، تصویر بزرگی از احمدی نژاد را در صفحه نخست خود منتشر کرد. باید اضافه نمود که هیچ گونه توافق پیشینی ای در زمینۀ این حمایت وجود نداشت؛ یعنی چنین نبوده که احمدی نژاد، وعده هایی به آیت الله مصباح داده و ایشان را برای حمایت از خود، متقاعد کرده باشد:
«كساني گمان مي كنند كه بنده و دوستانم، قبلاً با آقاي احمدي نژاد پيمان بسته و وعدۀ همكاري يا حمايتي داده بوديم. در اين جريان انتخابات [سال 84]، چند نفر از كانديداها تشريف آوردند در مؤسسه يا منزل (به بعضي هاي شان هم چند مرتبه جواب نفي دادم، ولي سرانجام با اصرار آمدند). يكي از آن ها هم، ايشان بود. والله العلي العظيم، در گفتگويي كه من با ايشان داشتم، نه ايشان يك كلمه از انتخابات صحبت كرد نه من؛ فقط دربارۀ مسائل فرهنگي صحبت شد (چون ما با ايشان سابقه [آشنایی] داشتيم. جلسۀ بسيج اساتيد وقتي [در تهران] تشكيل شد، [وی هم در آن شرکت می کرد؛ چون] ايشان هم يكي از اعضاي بسيج [اساتید دانشگاه علم و صنعت] بود. [...] البته من قبلاً از زماني كه ايشان استاندار اردبيل بود، با او آشنا بودم). ولي در اين مدّت، وقتي ايشان آمد، نه هيچ صحبتي كرد كه مي خواهد كانديدا شود و مثلاً انتظار دارم شما كمك كنيد، و نه من اصلاً به روي خودم آوردم كه شما كانديدا هستيد. بنابراين، اگر كساني تصوّر مي كنند كه ما قراري داشتيم و قولي داديم كه حمايت كنيم يا ايشان قولي به ما داده است، بدانند اين گونه نيست.»(همان).
همچنین حمایت شکل گرفته، مبتنی بر استفاده از بودجه مؤسسۀ امام خمینی در راستای فعالیت های انتخاباتی نبوده است، بلکه هزینه های محدود انجام گرفته، مربوط به اموال شخصی یا استقراض بوده است:
«كساني تصوّر مي كنند كه ما از بودجه و امكانات مؤسسه، براي تبليغات ايشان [احمدی نژاد] استفاده كرده ايم. اگر كسي نشان بدهد كه من يك ريال از بودجۀ مؤسسه براي تبليغات ايشان صرف كرده ام، من حرفم را پس مي گيرم. خانواده و دوستان ما از جيب خودشان خرج كرده اند.»(همان).
علامه مصباح، خود دلیل اقبالش به احمدی نژاد را توضیح داده است. ایشان در حالی که از مدت ها پیش به برنامه تبلیغی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اعتراض می کرد که چرا «اسلام» و «ارزش های اسلامی» در شعارها و خطابه های انتخاباتی آنها منزلتی ندارد و مفاهیم و الفاظ دیگری، صدرنشین گفتمان آنها شده اند؛ دریافت که احمدی نژاد تنها فردی در میان نامزدها است که بیشترین قرابت را با گفتمان امام راحل و انقلاب اسلامی دارد و بر مفاهیم و کلیدواژه های دینی و انقلابی اصرار می ورزد. افزون بر این، سبک مدیریتی وی در دوره شهرداری اش در تهران نشان می داد که او در عمل نیز، به شعارها و گفته هایش، پایبند و مقیّد است. بر پایه این استدلال، علامه مصباح و اصحاب ایشان، احمدی نژاد را اصلح دانستند و از او حمایت کردند:
«آن روز [انتخابات سال 1384،] با اين که کانديداهايي بودند که از لحاظ اسلامي و سوابق سياسي و انقلابي شناخته شده بودند، اما همان روز وقتي در شعارهاي شان دقت مي کرديد، [درمی یافتید] - لااقل به عنوان تاکتيک - از "شعارهاي غيراسلامي" استفاده مي کردند؛ [به گونه ای که] بنده در آن دوران يادم نيست که يکي از اين کانديداهاي متديّن، اسمي از "اسلام" و "ارزش هاي اسلامي" به زبان آورده باشد. [آنها] فکر مي کردند که اسم آوردن از اين امور، موجب ريزش برخي از آرا مي شود. [...] آن روز، تنها کسي که در نطق هايش از ارزش ها سخن مي گفت، آقاي احمدي نژاد بود. پس علت اين که ما ايشان را بر ديگران ترجيح داديم، اين بود که حداقل اين جرأت را داشت که بيايد "شعارهاي اسلامي" را اصل قرار دهد و مطرح کند. [...] اشخاصي را من مي دانم که متديّن بودند - الان هم آنها را متديّن مي دانم - اما سال 84، نام "اسلام" در شعارهاي شان هم نبود! بالاخره نمي شود که آدم يک مجموعه نطق هاي انتخاباتي داشته باشد، ولي تلاشش اين باشد که اسمي از "ارزش هاي اسلامي: نبرد. خب، چنين آدمي چطور اين امور را در برنامه عملي اش رعايتخواهد کرد؟! طبعاً به اين فرد، هيچ اميدي نيست. حداقل کسي اگر بخواهد از کسي اميد اجراي اين امور را داشته باشد، از آدمي اميد خواهد داشت که سابقه درستي دارد و سرتا پاي نطق هايش، [تکیه بر] ارزش هاي اسلامي و انقلابي باشد.»(آیت الله مصباح، 1390ح).
حمایت جناب علامه مصباح از آقای احمدی نژاد، در واقع، حمایت از «شعارهای اسلامی و انقلابی»ای بود که وی بر «زبان» خود جاری می ساخت و در «عمل»، در مدت سمت شهرداری، پایبندی خود را به آن ها نشان داده بود؛ ساده زیستی، ارزش مداری، محروم نوازی، مبارزه با مفاسد اقتصادی، خدمت رسانی و نشاطکاری، ایستادگی در برابر زیاده خواهی های استکبار، اسلام گرایی، مردمی بودن و ... . این در حالی بود که سایر نامزدها به گمان این که در شرایط اجتماعی جدید، شعارهای اسلامی و انقلابی جاذبه ندارد و کمکی به جلب آرای مردم نخواهد کرد، به شعارهای دیگری روی آوردند. از سوی دیگر، عملکرد آن ها نیز در گذشته و در دوران مسؤولیت هایشان، درخشان و چشم گیر نبود که توجه و علاقه مردم را به آن ها جلب نماید:
«بنده باور نمي کنم که مجموعه آن سخنراني ها و افکار احمدي نژاد، "ظاهرسازي" بوده باشد. بالاخره اين شخصيت با سوابق و رفتاري شناخته شده بود؛ وقتي که فرماندار بود، استاندار اردبيل بود، در بسيج اساتيد بود، بعدها در مسجد رسالت که ما برنامه داشتيم، شرکت مي کرد. نمونه هاي خوبي از رفتارهاي اخلاقي و پاکي رفتار در زندگي اش بود. بعد هم در عمل ثابت شد که ايشان امتيازاتي دارد که ديگران نداشتند. پرکاري وصلابت ايشان و خيلي چيزهاي ديگر که بارها مقام معظم رهبري روي آن تأکيد فرمودند، تشويق کردند، اينها ثابت کرد که واقعاً ايشان نسبت به ديگران "اصلح" است.»(همان).
احمدی نژاد پس از پیروزی در انتخابات و در سفر خود به قم، به دیدار جناب علامه رفت و از حمایت های ایشان و شاگردان شان، قدردانی نمود. همچنین او، بخشی از نیروهای فکری «مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» در دولت جدید به کار گرفت. اما متأسفانه این همگرایی و همسویی، چندان طول نکشید و به تدریج با عدول و انحراف احمدی نژاد از برخی ابعاد و معیارهای گفتمانش، روابط رو به سردی و حتی زوال گرایید.
ادامه دارد...
منابع:
مصباح یزدی، محمدتقی. (1384). سخنرانی. هفته نامۀ پرتو سخن.
______________ . (1390ح). مصاحبه با هفته نامه نهم دی ماه؛ برگرفته از:
http://mesbahyazdi.com/farsi/?speeches/int-deb/interveiw/interview8.htm