مسعود براتی عضو کارگروه تحریم دولت سایه در گفتوگو با هممیهن:
آینده دولت سایه چه خواهد بود؟ با توجه به انتقاداتی که به آن وارد است، آیا همین رویکرد فعلی را ادامه خواهد داد؟
ابتدا باید فلسفه تشکیل دولت سایه را توضیح دهم. آقای دکتر جلیلی بعد از انتخابات سال ۱۳۹۲ با توجه به دغدغهای که درمورد پیشرفت کشور داشتند و شناخت و درکی که از مسائل این حوزه به دست آورده بودند، یک طراحی را انجام دادند که دولت سایه نامیده شد و در آن دغدغه بررسی مسائل حوزه پیشرفت کشور و سپس تولید راهکارهای حل آن مسائل و پیگیری برای به نتیجه رسیدن مسائل مطرح بود و همانطور که در ایام انتخابات این موضوع را توضیح دادند بهگونهای طراحی شده بود که بتوانند سایه به سایه مسائل پیشرفت کشور را دنبال و کمک کنند؛ فارغ از اینکه چه دولتی با چه رویکردی در رأس هستند.
دولت سایه از زمان تشکیل تاکنون تجربه دو دوره دولت آقای روحانی را داشته که در واقع رویکرد رقیب آقای جلیلی بودند و سه سال دولت آقای رئیسی که رویکرد حامی یا رفیق دکتر جلیلی شناخته میشود. البته در کشورهای دیگر هم دولت سایه را داریم که بیشتر تجربه دولت انگلستان است و کارکردهای متفاوتی را به دلیل نوع ساختار سیاسی دارند اما در بحث دولت سایه که آقای دکتر جلیلی از سال ۹۲ دنبال کردند، چارچوب مفهومی را شامل میشود که توضیح دادم.
این موجودیت که یک ایده و گفتمان است که برای پیشرفت کشور کارهایی را دنبال میکند، یکسری تجربیاتی داشته و توانسته در نقاطی مؤثر باشد و این تجربیات حتماً برای آینده مبنا و مدنظر قرار خواهد گرفت. طبیعتاً موضوع پیشرفت کشور تمامنشدنی است و در حال حرکت رو به جلو است و مسائلی دارد که بخشی از آنها قدیمی است و بخش قابل توجهی در حوزه فرهنگ، سیاست و جامعه است و برخی از مسائل جدید است که متناسب با تحولات چه در حوزه فناوری و چه در حوزه بینالملل ایجاد میشود و در نتیجه پایانپذیر نیست.
اما اینکه آیا نوع فعالیت دولت سایه در دوره جدیدی که پیش رو داریم در همان مدل گذشته محدود و محصور خواهد شد، سوالی است که لزوماً پاسخ آن مشخص نیست و متناسب با شرایط زمانی به آن پاسخ داده خواهد شد و الان نمیشود و یا حداقل بنده اطلاعی ندارم که به آن پاسخ بدهم. اما از نظر من چون دولت سایه یک موجود زنده و فعال و ناظر به پیشرفت کشور است، حتماً نوع فعالیت و چارچوب الگوی فعالیت آن نیز متناسب با شرایط میتواند تغییر کند و این یک امر کاملاً قابل انتظار است.
در چارچوب دولت سایه افراد فراوانی از نخبگان حوزههای مختلف حضور داشتند، کار کردند و برای همین طبیعی است که یک نوآوریهایی در آن شاهد باشیم و حتماً بهعنوان یک پدیده بهروزترین پاسخها را نسبت به مسائل در خود تولید خواهد کرد. لذا ناظر به آینده این مسیر دنبال خواهد شد و حتماً متناسب با اقتضائات جدید اصلاحات و تغییرات را دنبال خواهد کرد. اما اینکه این تغییرات و اصلاحات دقیقاً چه چیزهایی خواهد بود نیازمند مشارکت و خرد جمعی است و لذا الان بهطور دقیق قابل صحبت کردن نیست و باید دید کار خرد جمعی به چه نقطهای خواهد رسید.
دوازده سال از تشکیل این دولت میگذرد و به گفته آقای جلیلی یک گفتمان بوده و نه تشکیلات، اما جلساتی تشکیل شده و کارگروههایی شکل گرفته است که انتظار میرود هزینههایی داشته باشد که به آن اشاره شفافی نمیشود. هزینه مالی این نشستها از کجا تامین میشود؟
این خیلی دغدغه خوبی است چراکه امر شفافیت مالی بسیار مهم است و باید مورد تاکید گروههای مختلف اجتماعی از جمله اصحاب رسانه باشد. این سوال که هر اتفاقی تامین مالی آن چگونه انجام میشود دلالت میکند که به چه سمت و سویی حرکت میکنیم. خصوصاً در موضوع انتخابات این نکته مهمی بود که کمپین دکتر جلیلی به آن بسیار توجه داشت. در زمان انتخابات پیوندهایی که به واسطه تامین مالی فعالیتهای انتخاباتی ایجاد میشود، میتواند در آینده آن جریان انتخاباتی بسیار تاثیرگذار باشد و این سوال جدی است که هزینه تبلیغاتی که مثلاً آقای دکتر پزشکیان انجام دادند برای انتخابات چگونه تامین شد؛ بهویژه هزینههای سفرهای ایشان که شامل هواپیمای اختصاصی بود.
آقای دکتر جلیلی با تاکیدی که داشتند در حوزه انتخابات از ابتدا به صورت یک تامین مالی جمعی صورت گرفت که گزارشهای آن موجود است و این نقطه قوت دکتر جلیلی در انتخابات بود. اما بهطور خاص درباره دولت سایه که بخش اصلی کار آن حضور نخبگان اعم از اساتید دانشگاه و کارشناسان مرتبط بوده، بدون هزینه صورت گرفته است. یعنی آن چیزی که در کارکرد دولت سایه جوهره اصلی بوده و تولیدکننده محتوا بوده، بدون هزینه صورت گرفته است.
هیچکسی را پیدا نمیکنید از افراد در کارگروههای دولت سایه که شناختهشده باشند و بابت حضور خود در جلسات و ارائه مباحث مبلغی را دریافت کرده باشند و این هم به دغدغه بسیار مهم دکتر جلیلی باز میگردد که کار برای پیشرفت با این مدلهای پولپاشی صورت نمیگیرد، درحالیکه این مدلها را در سیستمهای اداری میبینیم. ایشان یک سبک جدیدی از کار را بنا نهادند و اتفاقاً هم جواب داد.
شاید عدهای اعتقاد داشته باشند بدون اینکه پولی را بهطور جدی در یک کاری تزریق نکنیم، چنین جنس فعالیتی شکل نمیگیرد، اما دکتر جلیلی در عمل اثبات کردند که میشود. مهم این است که جدیتی در پیگیری کار وجود داشته باشد و افراد ببینند میتوانند از مسیر حضور در این جلسات اثرگذار باشند. در دولت سایه آقای دکتر جلیلی فضا را برای حضور نخبگان فراهم کرد و ایشان نگرش سیاسی برای مواجهه با نخبگان در دولت سایه نداشتند.
نمونه خیلی مشخص سخنگوی ستاد ایشان دکتر شهرام یزدانی که حضور بسیار فعالی در کارگروه سلامت داشتند، گرایش سیاسی ایشان با آقای جلیلی علیالظاهر یکی نیست و متعلق به طیف اصلاحطلب هستند اما به این دلیل در موضوع سلامت و مباحث حوزه نظام سلامت بستری مهیا شده و بهعنوان یک متخصص فرصت پیدا کردند که حرفهای خود را بیان کنند. آیا پولی دریافت کردند؟ خیر. ایشان کار مشخص و جایگاه مشخص و تخصصی در حوزه سلامت دارند و زمانهایی را هم به واسطه دغدغهای که برای پیشرفت کشور داشتند در جلسات حضور داشتند و همافزایی و همکاری داشتند و نتیجه آن حرفها و ایدههایی است که دولت سایه در نظام پیشرفت کشور دارد.
این بخش اصلی دولت سایه است و لذا دولت سایه هزینهای برای اصل کارش پرداخت نکرده و مبتنی بر یک همکاری داوطلبانه است که آقای جلیلی به آن تاکید ویژه دارند. باقی امور از جمله مباحث دفتری به معنای اینکه مکانی برای برگزاری جلسات باشد و آقای دکتر جلیلی به عنوان نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی و عضوی از مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضوی از شورای راهبردی روابط خارجی یک محلی برای فعالیت دارند که اتفاقاً در تمام این جایگاهها نیازمند اخذ نظرات نخبگان هستند.
با همین بستر و با یک رویکرد حداکثری مورد استفاده قرار گرفته و توانسته این پدیده را ایجاد کند. اتفاقاً دولت سایه یکی از نمونههای بسیار موفق است که میتوانیم در چارچوب امکانات محدود اقدامات بسیار مؤثر انجام دهیم. تعجب میکنم چرا ترسی از دولت سایه در برخی از نخبگان سیاسی ما وجود دارد که احساس میکنند با یک پدیده عجیب و غریب مواجه هستند.
آقای جلیلی از حداقل امکانات که بهصورت طبیعی و به خاطر جایگاهشان در اختیارشان بوده در نهادهای مختلف که بهعنوان فرد انتخابشده از سوی رهبر انقلاب بودند استفاده بهینه کردند و فضایی را باز کردند برای شنیدن حرفهای نخبگان. جوهره دولت سایه بر این اصل است که حرفهای نخبگان را در یک سازوکار نظاممند شنیده و سعی کرده است بین نخبگان همافزایی کند و از خروجی آنها استفاده کند.
لذا طبیعی است که این هزینهها اصلاً هزینه محسوب نمیشود چراکه اصل کار که مسئله حضور نخبگان است داوطلبانه صورت گرفته و کسی مبلغی دریافت نکرده است و اگر نمونهای کسی پیدا کند که بابت کاری از دولت سایه پولی به او منتقل شده، حتماً به ما نشان بدهد. این یک سبک جدیدی از مدیریت است که باید توسعه یابد و تکثیر شود.
سوالات بسیاری درباره خروجی جلسات و نشستهای دولت سایه مطرح است. لطفاً به صورت مصداقی درباره تاثیر این جلسات بر مسائل و موضوعات جاری کشور توضیح بدهید.
در ایام انتخابات برخی از دستاوردها مطرح شد اما بهطور مشخص در بحث روابط خارجی که تخصص خودم است، مهمترین بحث در این سالها مقابله با تحریم بوده است. فارغ از اینکه دولت مستقر از چه گروهی است. ما شاهد بودیم بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای تعلیقشده، دولت آقای روحانی در فروش نفت دچار چالش بود.
یکی از کارهای مهمی که صورت گرفت و به صورت رسمی و در قالب نامه از سوی آقای جلیلی منعکس شد، راههای فروش نفت بود که از سوی دولت سایه مطرح شد. در ایام انتخابات دستاوردها حاشا شد و آقای زنگنه ادعا کردند که خودشان مبدع این داستان بودند، اما تاریخ روشن است و آنچه که مهم است و در دولت آقای رئیسی نیز با شدت بیشتری دنبال شد، این نوع رویکرد پیشنهادی دولت سایه بود که بدون معطل شدن برای تخفیف تحریمی و یا رفع تحریم توانستیم به میزان خوبی نفت بفروشیم و کشور از اینکه دچار توقف طولانیمدت شود عبور کرد و این یکی از نقاط قوت دولت سایه بوده است.
پدیده دولت سایه یک فرصت است و هر نخبهای که به فکر پیشرفت کشور است باید از آن استقبال کند و این حرکات و جریانهای سیاسی و تبلیغاتی «دولت سایههراسی» شاید در کوتاهمدت موجی را ایجاد کند اما در بلندمدت کمرنگ خواهد شد و خود پدیدهها ماندگار میشوند و درستی و نادرستی آن بر همگان روشن خواهد شد. لذا رویکرد رسانهای بهویژه در جریان حامی آقای پزشکیان به جای دولت سایههراسی بهتر است که به عنوان یک فرصت به این پدیده نگاه کند.