وقتی دکتر جلیلی در مناظرات تاکید کرد که من حتما «برنامه هفتم توسعه» را اجرا خواهم کرد برخی که منتقد برنامه هستند این تاکید را نوعی، رویکرد تکنوکراتی و همراهی با وضع موجود خواندند! همچنین برخی دیگر، تاکیدات ایشان بر طرح های کارشناسی را غرب زدگی می نامند!
ایشان در عین داشتن فهم تمدنی و دینی از انقلاب و حفظ رویکرد انتقادی نسبت به رویکردهای لیبرالیستی برنامه های توسعه سابق که آنها را مورد نقد نیز قرار داده، خود را پایبند به قانون کشور می داند و تخطی از آن را خلاف تعهد شرعی خود به نظام میپندارد.
نمی توان کشور را معطل کسانی کرد که مدعی رویکردهای دینی هستند ولی طرح عملیاتی در بساط ندارند. همین رویکرد، زمانی که یک جریان فکری در قم بشدت برنامه بیست ساله را رد کرد از طرف رهبری مطرح شد و تاکید شد که این سند ملی و راهبردی، نتیجه توان کارشناسی موجود کشور است و نظرات انقلابیون بر آن حاکم بوده است لذا نباید بدون وجود جایگزین، آن را تخریب کرد و در عین حال باید نظریه پردازی دینی را تقویت نمود.
گرچه او نیز رویکرد انتقادی به برنامه هفتم دارد ولی این پافشاری بر لزوم اجرای این سندهای بالادستی قانونی و مصوب کشور نشانگر «رویکرد عقلانی» او به ساز و کارهای موجود در کشور است. این دقیقا خلاف همان تصویری است که عده ای از جریانات مخالف وی قصد دارند از او بسازند.
در سالیان مدیریت شورای امنیت ملی کشور نیز بعضاً مواضعی از ایشان نسبت به برخی پرونده های منطقه ای مثل یمن و بیداری اسلامی و... دیدم که منطبق بر تصمیم جمعی نظام بود هر چند ایشان شخصا انتقاداتی به آنها داشت ولی از مدیرانی نبود که اگر با تصمیمی مخالف هست آن را اجرا نکند.
انصاف گوهری است نایاب که خصوصا در زمانه انتخابات باید بروز کند والا منطق «هدف وسیله را توجیه میکند» جواز هر کاری می دهد!