🔹اقتصاد فقط بررسی تورم یا ترازنامه بانکها یا بودجه دولت نیست؛ اقتصاد یک جوهره مهم ونامشهود دارد بنام اقتصاد سیاسی.
اقتصاد سیاسی به کنش صاحبان قدرت و گروه های اجتماعی در اقتصاد می پردازد؛ که در اتاقهای کارشناسان و اقتصادیون مغفول است.
🔹امروز در اقتصاد ایران، بانکها یک نهاد صاحب قدرت هستند؛ شرکتهای بزرگ صادرکننده منابع طبیعی و مواد اولیه هم؛ سازمانهای عریض و طویل ذینفع در بخشهای اقتصادی هم؛ شبکه دلالی محصولات کشاورزی هم؛ و ... .
از آن طرف، گروه های مختلف اجتماعی هم در اقتصاد کنشگرند: انجمن های کارآفرینان، جامعه کارگری، تشکلهای مهندسین، و ده ها گروه دیگر.
🔹رییس جمهور لازم نیست کارشناس اقتصادی به معنی فنی آن باشد (یعنی مثلاً نحوه محاسبه تورم را بلد باشد)؛ اما حتما باید درک و شناخت سیاسی از مسایل اقتصادی را دارا باشد. و الا سرش کلاه می رود. و الا صاحبان قدرت، با زبان کارشناسی، مسایل اصلی و فرعی را برایش تغییر میدهند.
رییس جمهوری که خودش نتواند روایت درستی از جنبه سیاسی مسایل اقتصادی داشته باشد و صرفا گوش به دهان اقتصاد خوانده ها باشد، در محاصره بوروکراتهای اقتصادی گیر می افتد و صدای جامعه را نخواهد شنید.
🔴 جلیلی به دلیل تخصص و حرفه اش در حوزه سیاسی و نیز سابقه دولت سایه اش در بررسی چالش های چندوجهی اقتصاد، به نگرش اقتصاد سیاسی مسلط شده و لذا در پیچ و خم بوروکراسی حیله گر و گیج کننده، گیر نخواهد افتاد و همین هوشمندی سیاسی او در سایه عدالتخواهی اش، برای به میدان کشیدن جریانهای مردمی در اقتصاد، کمکش خواهد کرد.