برای خود حساس، ظریف، مظلوم و بسیار آگاه از همه چیز، و برای دیگران خشک، زمخت، بی رحم و کاملا بدون درک
اونا مرکز کائنات هستند، هرچی میبینن حقیقت محضه. اونا همه چیزو میبینن، خودشونو میبینن، و خب اونا خودشون همه چیزن.
اگه از گل کمتر بشنون (کاملا بستگی به خلقو خوشون در اون لحظه داره) چنان تورو متهم به بی ادبی، بی مهری، بی شعوری و بی همه چیزی میکنن که از خودت خجالت بکشی، و بعد که باهات آشتی کنن، باید ممنونشون باشی که با هیولای بی همه چیزی مثه تو دوباره میسوزن و میسازن. و مهم نیست چقدر تلاش کنی، چقدر مهبت داشته باشی، چقدر خوب باشی، اونا از هر چیزی (به معنای واقعی از هر چیزی) علیهت استفاده میکنن، به قول یه بنده خدایی، زبان مخملی ما هرگز گوش های اونهارو راضی نمیکنه.
اونا هرگز، هرگز تورو نمیبینن، براشون مهم نیست به تو چی میگین و چکار باهات میکنن، اونا همیشه این حقو دارن که بهت ایراد بگیرن، خردت کنن، دعوات کنن، قهر کنن، فحش بدن و تحقیرت کنن، ولی تو جز گل اگه بگی، کارت تمامه، البته اونا حتی به گل گفتن هم بعد یه مدت ایراد میگیرن.
اونا استاد سفسطه و مغلطن، و خیلی خوب میدونن چطور برای خودشون راه فرار درست کنن. اونا سرت داد میکشن و میگن از کسی که داد میزنه متنفرن، فحش بهت میدن و میگن از کسی که فحاشی کنه بدشون میاد، مغلطه میکنن و میگن از مغلطه بدشون میاد، تیکه بارونت میکنن و مضمون تیکه هاشون اینه که از تیکه بدشون میاد، اونا همه کار میکنن باهات، و تو در تمام این مدت نه داد زدی، نه فحش دادی، نه تیکه انداختی، ولی مهم نیست چون اخر به همشون متهم میشی. و اونا کاری میکنن که به پاشون بیوفتی بلکه شاید ببخشنت.
ممکنه بعضی وقتا محبت نشون بدن و بهت بگن مراقب خودت باش، و تو باید ذوق مرگ شی و میشی. اما نمیدونی این یه تله مرگباره که دوباره خردت کنن، و راه فرار هم نداری. اگه در جواب بگی "تو هم همینطور"، خودتو بدبخت کردی، چراشو با مثال میگم.
مرکز کائنات: مراقب خودت باش عزیزم
مطوافی حول مرکز: تو هم همینطور
مرکز کائنات (حالت۱): وقتی کسی نباشه که مراقبم باشه، مجبورم خودم مراقب خودم باشم. همیشه همه فکر خودشون بودن و هیچکس برای من کاری نمیکرد و.... (مظلوم نمایی و اشاره به بدرد نخور بودن مطوافی)
مرکز کائنات (حالت۲): چرا هر حرفی من میزنم تکرار میکنی، مگه من ۱۰۰۰بار نگفتم بدم میاد کسی حرفای خودمو به خودم بزنه، اگه یک ذره برات اهمیت داشتم تا الان باید میفهمیدی که من از اینکار بدم میاد،.... (حمله به مطوافی و اتهامات بر پایه تهمت بی اساس)
نکته: از حوصله من یکی خارجه تا تمام حالت های ممکن رو اشاره کنم، مهم اینه که مرکز کائنات همیشه میشه میتونه شمارو گناهکار جلوه بده.
نکته بعد: همچنان از حوصله من خارجه که تمام جواب های احتمالی مطوافی رو بگم. بهرحال اصلا مهم نیست مطوافی چی بگه یا حتی اصلا هیچی نگه. اون دیگه تو تله افتاده و هر کاری کنه حکم کسیو داره که تو باتلاق دستو پا میزنه.
بعد از یه دعوای حسابی (سر هیچی) شما خطاکار شناخته میشی و باید بگردی دور این قبله عالم تا شاید راجب ادامه رابطتون فکر کنه.
راه حل: متاسفانه برای روابط مسموم راه حلی پیدا نشده جز اینکه به مطوافی کمک کنن خودشو از مدار این هسته گیتی بیرون بکشه. چون این مراکز عالم قابل اصلاح نیستن، اگر با حسن نیت بهشون نزدیک شی، بهت ۱۰۰۰تا اتهام میزنن، چه برسه که بخای اطلاحشون کنی.
ببخشید اگه غلط املایی، دستوری، معنایی و نگارشی داشت، حال ندارم دوباره بخونم چی نوشتم