دانش، اطلاعاتی است که برگرفته از تجربۀ ماست؛ به آن اعتماد داریم و می توانیم مطابق با آن عمل کنیم؛ بنابراین، همانگونه که با گذشت زمان تجربیات بیشتری کسب میکنیم، دانش ما نیز دستخوش تغییر میشود. نکته کلیدی در مورد دانش این است که قابلیت استفادۀ مجدد دارد. ما در بیشتر کارها، از دانش خود که برگرفته از تجربیات گوناگون ماست، استفاده چندباره میکنیم. در این مطلب رابطه مدیریت دانش و نوآوری بررسی میشود.
مدیریت دانش اصطلاحی است که سالهاست نقشی بیبدیل در استراتژی نوآوریِ بسیاری از سازمانها بازی میکند. در واقع، هدف از هرگونه ابتکار عمل مدیریت دانش، استفاده بهینه از تجربیات افراد درون سازمان، اشتراکگذاری دانش و دسترسپذیر نمودن آن برای همگان است.
در دنیای پر افت و خیر کسبوکار های امروزی، نوآوری نُقل مجلس جهان بازاریابی شده است و به همین دلیل، درک مفهوم اصلی این عبارت را دشوار کرده است. نوآوری یعنی خلق روش، ایده و یا محصولی جدید. ما غالباً وقتی که از ایده های جدید و روش های جدید انجام کار صحبت میکنیم عبارت نوآوری را به کار میبریم؛ بنابراین، تغییر و رشد، ذاتاً با مفهوم نوآوری گره خورده است.
سبک زندگی ما، با سرعت برق و باد تغییر میکند و شیوۀ کار کردن ما نیز با سرعت نوآوری عوض شده است. تغییری که نه تنها مسببش فقط فناوریهای نوین بودهاند، بلکه از نرخ تولید سریعی که مولود فرایندها و فناوریهای جدید بوده است نیز نشأت گرفته است.
این فناوریهای جدید، حالتهای جدید کار و شیوههای جدید زندگی را برای ما به ارمغان میآورند و دیدگاه ما را نسبت به زندگی و فرهنگ زیستن، دستخوش تغییر میکنند. با این حال، نوآوری بسیار وابسته به میزان در دسترسبودن و درک ما از دانش است. تنها با تحلیل خطاها و پیروزیهای پیشین است که نوآوری زاده میشود. برای فهم نقاط بالقوۀ رشد، باید بدانیم که کارها پیش از این چگونه رتق و فتق میشده است.
اکثر اوقات، به نوآوری از منظر صنایع بزرگ تأمل میکنیم، اما لزوماً نوآوری در مقیاسهای غولپیکر رخ نمی دهد و حتی در کوچکترین کسبوکار ها نیز امکان وجود دارد. در واقع، هرچه سرعت گامهای نوآوری بیشتر و بیشتر میشود، مشخص میشود که همیشه خبری از دانش حیاتی موردنیاز سازمان برای حرکت رو به جلو، در کتاب و مقاله نیست! در اکثر مواقع، راه و رسم هُل دادن سازمان به جلو، درون افکار آنهایی جا خوش کرده است که کسبوکار ما را بهتر از هر کس دیگری می شناسند؛ یعنی کارکنان ما!
امروزه، با توسعه فناوریهای نو، همچون ابزارهای همکاری و ارتباطی، فناوری بیشتر از هر زمان دیگری در خدمت مدیریت و اکتساب دانش قرار گرفته است. فناوری با مدیریت بهترِ دانشِ نهفته در کسبوکارها، به افراد برای همکاری بهتر که منجر به اشتراک کارا و مؤثر دانش میشود، کمک میکند. این به نوبۀ خود منجر به پرورش ایدههای جدیدی میشود که «نوآوری» را بر میانگیزاند.
عقل قوت گیرد از عقل دگر؛ یک تیم کاملِ همکار با یکدیگر، مطمئناً تضمینکنندۀ موفقیت است. شما با جمعآوری، ذخیره، ویرایش و پخش دانش خود در میان دیگر تیمها، به کارکنانتان این فرصت را میدهید تا وقت، منابع و انرژی کمتری را صرف کارهای تکراری کنند و ترغیب شوند، بیشترین ارزش ممکن را از آوردههای پیشین کاری خود کسب نمایند.
واقعیت این است که در بسیاری از نقشهای سازمانی، تعدادی از وظایف وجود دارد که تکراریاند. بهرهگیری از کارهای قبلی به عنوان نمونههای مبنا، میتواند روزانه زمان زیادی را صرفهجویی کند و این، جایی است که مدیریت دانش فرصتی واقعی برای رشد فراهم می کند. اتخاذ یک استراتژی مدیریت دانش در سازمان، با به حداقل رساندن زمان تحقیق و پریشانفکری، باعث افزایش بازدهی عملکرد کارکنان میشود.
حفظ اطلاعات کلیدی مشتریان در سیستم مدیریت دانش همچنین به شما کمک میکند تا مشتریهای خود را بهتر بشناسید و ارتباط با آنها را در میان افراد مختلف در شرکت خود گسترش دهید تا این باعث افزایش نرخ حفظ مشتریان شود.
با کاهش هزینهها و نگهداری بهتر مشتریان، میتوانید حاشیۀ امنیت و خط سیر فرایندهای کسبوکارتان را وسعت ببخشید. با غنای دانش در چندوچون فعالیت صنعت، محصولات گذشتۀ کار و مهارت سرانگشتان کارکنان، دیگر نیازی به اختراع هرروزۀ چرخ وجود ندارد. همۀ اینها بدان معنی است که شما میتوانید به مشتریان خود ارزش بهتری ارائه دهید و کارآمدتر عمل کنید.
نهتنها مدیریت دانش و نوآوری ذاتاً به یکدیگر گره خوردهاند، بلکه فرایند نوآوری به خودیِ خود منجر به چرخهای درونِ چرخۀ مدیریت دانش میشود. برانگیختن یک فرهنگ اشتراکی از طریق بستر مدیریت دانش، اعضای تیم را نهتنها به اشتراک ایدهها تشویق میکند، بلکه افکار را به خارج از حصار ذهنی سوق میدهد و موجب میشود اعضای تیم در حوزۀ کاری خود نواندیشتر باشند.
این به نوبه خود بدین معنی است که شما دانشی جدید، بازارمحور و منحصر به فردی در اختیار دارید که به سیستم مدیریت دانش شما بازخور میدهد. با ایجاد فرهنگی که دانش را به معنای واقعی ارج نهد، کارکنان شما بهزودی اهمیت همکاری را میفهمند و از تجربه و تخصص خود به طور کامل استفاده میکنند.
دیگر اینکه، کارمندان شما با جستجوی ارزش در کلیه وظایف و ارتباطات خود، درگیر کارهای روزانۀ خود خواهند بود. در عوض، از آنجا که کارکنان بیشتر مشغول به کار هستند، نتایج بیشتری تولید میکنند، ارزش بیشتری را ارائه میدهند و چرخه نوآوری را رو به جلو حرکت میدهند؛ بنابراین، با به اشتراک گذاشتن ایدهها، ما قادر به الهامبخشی به تفکر نوآورانه و تولید ایدههای بیشتر برای بازخور به پایگاهداده دانش خود هستیم.
درک این مسئله که چالشهایی پیشِ روی مدیریت دانش قرار دارد، مهم است. برای به اشتراکگذاری موفق دانش باید اول این موانع برطرف شود و کسبوکارها فقط با غلبه بر این موانع است که میتوانند پاداش تفکر نوآورانه را نصیب خود کنند. این موارد را به اختصار MARKS نام نهادهایم:
به افراد مناسب و باانگیزهای نیاز دارید که دانش را به اشتراک بگذارند و از آنچه که دیگران به اشتراک گذاشتهاند، استفاده کنند. مضاف بر این، شما باید همواره اینگونه افراد را باانگیزه نگه دارید.
شما باید اطمینان حاصل کنید که این دانش، دقیق، بهروز و مورد تأیید است.
بعد، اطمینان حاصل کنید که اطلاعات شما مرتبط و مفیدند.
تلقین آرامآرام شاخصهای کلیدی عملکرد به سازمان و سنجش میزان مشارکت دانشی و شناسایی دانشورزان سازمان نیز از روشهای حیاتی برای غلبه بر موانع مدیریت دانش است؛ به عبارت دیگر: پاداشدهی یا شناسایی کاربران فعال.
سرانجام، امنیت اهمیت دارد؛ زیرا شما باید مطمئن باشید که محتوای صحیح به دست افراد صحیح میرسد. یقیناً بسیار مهم است که شما از الماس کوه نور کسبوکار خود، یعنی با ارزشترین اطلاعات خود، محافظت کنید.
در دنیای نوآوری و فناوری، استفاده از ابزارهای فناورانه یکی از راههای غلبه بر موانع مدیریت دانش است. راهکارهای منطبق با نیازهای کاربران و راهبردهای نوآورانه میتواند مدیران دانش را در تسریع، تسهیل و البته چابکسازی فرایند ثبت، همکاری و بازبینی یاری نماید.