سید محمد باشتنی
سید محمد باشتنی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

رقابت با رقیب اثر شاعر معاصر سید محمد باشتنی

رقابت بارقیب

شاعر:سیدمحمدباشتنی

بر در میخانه امشب من اقامت می‌کنم

تا سحر دُردی کشان را نذر خدمت می‌کنم

با خیال باده نوشی از دهان غنچه‌ای

می شوم سرمست وازمستی قیامت می‌کنم

گرچه جززحمت ندیدم از مه عاشق کُشم

تا نفس دارم خدا داند محبّت می‌کنم

تا مگر بر من رساند عطر گیسویش،نسیم

منت اش را می کشم،ازجان رفاقت می‌کنم

با رقیب بی‌هنر با حربه ی شعر و هنر

گیرم از طبعم مدد دائم رقابت می‌کنم

تا بگویم راز دل راحت به چشمانی سیاه

نیمه شب باعکس اویک گوشه خلوت می‌کنم

همدمم جز سایه ی افتاده بر دیوار نیست

بار غم‌هایم گهی با سایه قسمت می‌کنم

روح درویشی، به اندک قانع می‌سازد مرا

من به یک لبخند شیرینم قناعت می‌کنم

می‌کُشد آخر مرا این درد عشق و عاشقی

درد و غم‌ها نعمت است و شکر نعمت می‌کنم

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید